مقاله اي از طريق پست الكترونيكي در مورد پاكسازي قومي از طرف PKK و كرداليزه كردن شهرهاي جنوب شرق تركيه به قلم ،آقاي اوزجان پهلوان اوغلو بدستم رسيد . در اين مقاله نويسنده با استناد به مقاله اي از بهيچ قليچ نويسنده روزنامه يني چاغ (عصر نو) تركيه ، به بررسي تصفيه قومي و مجبور كردن اهالي ترك در مهاجرت از شرق به غرب تركيه خصوصاً در وان ، الازيغ و شهر هاي جنوب و جنوب شرق تركيه و نقش تماشاچي دولت تركيه و اقدامات ناكافي و يا انفعال دولت پرداخته است . سپس با ذكر مثال هايي از اربيل ، سليمانيه و موصل به ترك اجباري اهالي ترك و جايگزيني كردها اشاراتي كرده و ياد آوري مي كند دولت اردوغان عمدا به اين پروسه بي تفاوت مانده است .
نظير همين بي تفاوتي و اقدامات پشتيباني كننده كردها (به طور غير مستقيم) از طرف دولت ايران در زمان آقاي خاتمي شروع و در دولت بعدي نيز ادامه يافته است ، ابتداعاً جهت جلب آراي كردها به طرح برخي شعارهاي دهن پركن پرداختند و با انتخاب شدن برخي اكراد از شهر هاي ترك نشين به سبب بي تفاوتي اكثريت اهالي ترك لابي ثروتمند و مافيايي كرد در بدنه اجرايي و قانون گذاري كشور ايجاد شد. حتي دولت آقاي موسوي در اول انقلاب نسبت به ترك اجباري اهالي ترك پسوه ، جلديان ، خانا ، اشنويه و كليه شهرهاي جنوبي آزربايجان غربي كه از نود و چند سال پيش با اقدامات مشابه گروه هاي تروريستي كرد ، بي تفاوت ماند و اقدام موثري انجام نداد. نگارنده به ياد دارد گروه هاي تروريستي كرد كه از جانب مردم عادي به شدت مورد حمايت بودند نسبت به تهديد ، ضرب و جرح و در مواردي قتل مامورين و معلمان ترك كه از اورمو و ديگر شهر ها به اين مناطق اعزام مي شدند اقدام مي كردند . بعدا به تهديد و سپس با عمل به تهديدات خود به تصرف پادگان مهاباد در همان اولين ماه انقلاب اقدام نموده و اكثريت نظامي ها و خانواده هايشان را شهر اخراج كردند . سپس نوبت اهالي عادي رسيد كه با همين شيوه ها از وطن خود آواره شدند. توجه كنيد جامعه كرد هنوز كه هنوز است يك جامعه عشيره اي عقب مانده و خانواده گسترده با معيشت چوپاني و قاچاقچي گري مرزي بوده و مبتني بر روابط خان خاني و قبيله اي است . از اين رو قدرت هاي خارجي و نيروهاي تروريستي به آساني مي توانند با هماهنگي سران عشيرت ها به خواست هاي خود برسند و مقاومت آنچناني از اعضاي عادي و دون عشيرت ها قابل تصور نمي باشد .
با حمله اول آمريكا به عراق شمال كشور سال هاست كه شمال اين كشور در تيول احزاب تروريست كرد مي باشد. جنوب و جنوب شرق تركيه هم سال هاست كه مامن تروريسم كرد شده است . سوريه نيز در سي سال گذشته محلي براي كمپ ها ي تربيت تروريست كرد و محلي براي پنهان شدن اعضاي اين گروه ها بوده است. غرب و بخصوص شمال غرب ايران نيز در سي سال گذشته صحنه تروريسم كرد شده است . دولت هاي ايران نيز طي يك اشتباه ساختاري و ضعف تجزيه و تحليل واقعي اوضاع به تدريج در دام گروه هاي پان ايرانيست افتاده اند كه سعي در مهار ترك ها با استفاده از كارت كرد دارند. در حاليكه اين دولت ها يعني دولت اسلامگراي تركيه كه مجري بي چون و چراي احكام اروپا و آمريكا مي باشد و دولت ساقط شده عراق كه از خود اراده اي ندارد و يا در چنگ منازعات داخلي ميسوزد و دولت ظاهراً مخالف غرب ايران كه در دام تزوير پان فارسيسم افتاده است ، گروه هاي تروريستي كرد كه قطعاً از مركز واحدي از چند صد سال قبل هدايت مي شوند با اقدامات كاملاً سنجيده و برنامه ريزي شده قدم به قدم و لحظه به لحظه هرچند به صورت خزنده ولي با عزم راسخ جلو مي آيند . به نظر مي رسد همانگونه كه در سلسله مقالات پيشينه مسئله كرد و آزربايجان ذكر شد سومين مركز بحران بعد از تاسيس ارمنستا ن و اسرائيل ، دولت خودگردان كردستان عراق است كه تبديل به جزء سوم مثلث شوم ضد ترك منطقه مي شود و دولتين ايران و تركيه نيز در دام تحليل هاي غلط در جا مي زنند .
برادران و خواهران خطر جدي است آگاه باشيم و آگاهي خود را به ملتمان انتقال دهيم و به ياد داشته باشيم ترك را جز ترك ياري نيست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر