مصطفی کمال آتاتورک

Kategori: , , , , , , , Umud Urmulu - شنبه, مهر ۰۶, ۱۳۹۲ - 0 comments
نویسنده: آتا‌سای
"ای قهرمانان انگلیسی، فرانسوی، استرالیایی، نیوزلندی و هندی که خونتان را بر خاکهای این مملکت ریختید! اینجا در خاک یک کشور دوست هستید. با آرامش و سکوت بیارامید. شما در کنار و هم آغوش سربازان ترک هستید. ای مادرانی که اولاد خویش را از دیارهای دور به اینجا فرستادید! اشک نریزید. فرزندانتان در آغوش ما هستند. با آرامش و راحت خواهند خوابید. آنها پس از دادن جانشان در این سرزمین دیگر فرزندان ما هستند".
این است نامه اولین رئیس جمهور ترکیه نوین، مصطفی کمال آتاتورک به سربازانی که با هدف تکه تکه کردن و تسخیر امپراتوری عثمانی، اشغال استانبول و پایان دادن به موجودیت ترکها در آناتولی و برگرداندن آنها به آسیای مرکزی! با تفکر "ترکیه آنقدر که نتوان آنرا به ترکها وانهاد سرزمینی مهم است."، پا به سرزمین ترکان نهادند و در آنجا جان باختند، که به دستور آتاتورک بزرگ در محل کشته شدنشان – پارک ملی گالی پولی(محل جنگ چاناق قلعه)- برای آنها مزارهایی ساخته شد که همه ساله در 18 مارس بازماندگان و نوادگانشان طی مراسم با شکوهی به زیارتشان می آیند.
مصطفی کمال، سرباز ـ دولتمردی برجسته بود که در قرن بیستم ظهور کرد و با نبوغ بی مانند خود ابتدا در میدان جنگ با خلق معجزات متعدد کشورش را نجات داده و سپس توانست از درون خاکسترهای یک امپراتوری، دولتی مدرن یعنی جمهوری دموکراتیک و لائیک ترکیه را خلق نماید. خودش در این باره میگفت: "بزرگترین اثر من جمهوری ترکیه است".
مصطفی کمال در سال 1915 زمانیکه یک افسر جوان 34 ساله بود با شکست دادن قوای متحدین در جنگ چاناق قلعه (گالی پولی) مانند ستاره ای درخشید و نامش بر سر زبانها افتاد. اهمیت این پیروزی در آن بود که به قوای متحدین اجازه نداد تا از تنگه های داردانل (چاناق قلعه) و بسفر (استانبول بوغازی) گذشته و کمکهای مالی و تسلیحاتی شان را به متحد خود روسیه برسانند. این امر موجب طولانی تر شدن جنگ جهانی اول و کنار کشیدن روسیه از جنگ در پی انقلاب اکتبر 1917 و حتی بعدها کمک به مصطفی کمال در حین جنگهای استقلال (قورتولوش ساواشی) به علت تضاد منافع روسیه و انگلیس شد. شاید اگر چنین نمیشد هم اکنون کشوری بنام ترکیه وجود خارجی نداشت.
در پی شکست دول آلمان و عثمانی و اشغال کشور، مصطفی کمال که "خلقتش" به او اجازه نمیداد وضع موجود را قبول کند و بقول خودش "استقلال شاخصه اصلی شخصیتی او بود" با دیدن کشتی های جنگی و سربازان انگلیسی در استانبول به دوستانش گفت: "همانطوری که آمده اند خواهند رفت" و خود سوار بر کشتی باندیرما راهی بندر سامسون و آناتولی شد تا به کمک نیروهای ملی، جنگ استقلال ترکها را آغاز نماید. هنگام حرکت، سربازان انگلیسی که احتمال میدادند مصطفی کمال با خود به آناتولی اسلحه حمل میکند به جستجوی کشتی باندیرما پرداختند ولی چیزی نیافتند. پس از خروج آنها از کشتی مصطفی کمال به یاران خود گفت:"این بیچارگان نمیدانند که ما با خود اسلحه نه، که یک ایده آل و ایمان را به آناتولی میبریم". و ایده آل او مبارزه با امپریالیزم و استعمار، نجات ملت ترک و آزادی کشور با شعار "یا استقلال یا مرگ" بود.
در واقع اهمیت دیگر پیروزی در جنگ چاناق قلعه در این بود که اعتماد به نفس لازم را به ترکها برای شروع جنگهای استقلال داده و آنها را امیدوار میکرد که با تکیه بر عزم و ایمان و روحیه جنگاوری هزاران ساله سرباز ترک و صد البته رهبری بزرگمرد نابغه ای چون مصطفی کمال میتوانند وطن مقدس خود را از یوغ قدرتهای استعماری انگلیس، فرانسه، ایتالیا و یونان آزاد کرده و خائنین داخلی را نیز گوشمالی نمایند. چنین هم شد و عاقبت نبوغ نظامی و سیاسی مصطفی کمال باعث گردید تا ترکیه ضمن رد معاهده ننگین سور که مورد تایید خلیفه عثمانی بود با دول پیروز جنگ جهانی در شرایط مساوی بر سر میز مذاکره نشسته و موفق به عقد معاهده شرافتمندانه لوزان گردد. معروف است که نخست وزیر انگلیس گفته بود:"در هر چند صد سال یک نابغه ظهور میکند، از بخت بد ما در این عصر آن مرد نابغه از میان ترکها ظهور کرد". بعدها وقتی یک ژنرال آلمانی به مصطفی کمال گفت که ما و شما در جنگ جهانی اول شکست خوردیم وی جواب داد که شما شکست خوردید، ما شکست را قبول نکرده مبارزه نموده و پیروز شدیم.
آتاتورک پس از نجات ملت ترک، بمنظور رسانیدن کشورش به سطح تمدن معاصر، دست به انجام یکسری انقلابات و اصلاحات اساسی در جامعه عقب مانده آنروز ترکیه زد. اگرچه مرگ زودهنگام او مصیبت بزرگی برای ملتش محسوب میشد، اما جانشینانش که تربیت یافته مکتب کمالیسم بودند با تمسک به میراث گرانبهایی که وی بر جای گذارده بود توانستند درهای پیشرفت و تمدن را بروی ملت ترک گشوده، ضمن حفظ کشور از گزند بلایا و مصایب، با گامهای استوار به سوی افقی که او ترسیم کرده بود حرکت نمایند. آتاتورک در سالهای نخستین دهه 1930 وقوع جنگ جهانی دوم را پیش بینی کرده، به یک ژنرال آمریکایی گفته بود که: "مابین سالهای 1940-1939 آلمان جنگ بزرگی را در اروپا شروع کرده، بجز روسیه و انگلستان موفق به اشغال تمامی اروپا خواهد شد. اما بیشترین نفع این جنگ ازآن آمریکاست، زیرا قدرتمندتر از همه از دل این جنگ بیرون خواهد آمد". هرچند عمرش کفاف آنرا نداد که در سالهای جنگ سکانداری کشور را بر عهده داشته باشد، اما جانشینانش با تاسی از دوراندیشیهای او موفق شدند ترکیه را از آتش جنگ جهانی دوم دور نگه دارند. این وقایع و حوادث سالهای بعد نشان داد که خدمات آتاتورک به کشورش پس از مرگ وی نیز ادامه خواهد داشت.
در عین حال مصطفی کمال مرد صلح بود و از جنگ نفرت داشت. میگفت:"اگر مجبور و ناگزیر نباشیم، جنگیدن بزرگترین جنایت علیه بشریت است".  جمله معروف او "یورددا صلح، جهاندا صلح" در واقع این حقیقت مسلم را بازگو میکرد که اگر در داخل مرزهای هر کشوری صلح، صفا، برابری و احترام به حقوق بشر وجود داشته باشد به تبع آن در کل جهان صلح و آرامش وجود خواهد داشت. او زمانی پا به صحنه سیاسی گذاشت که کشورش درگیر جنگهای متعدد بود، اما هنگام مرگش ترکیه هیچ دشمنی نداشت. این کاریست که هیچ رهبری در جهان موفق به انجام آن نشده است، به همین دلیل میتوان او را مرد صلح نامید.
در 27 نوامبر 1978 سازمان یونسکو تصمیم گرفت سال 1981 را بعلت تقارن با یکصدمین سال تولد مصطفی کمال آتاتورک بنام وی نامگذاری کند و به جهانیان اعلام نمود که "با اعتقاد به الگوبرداری نسلهای آینده از افرادی که در راه تفاهم، همکاری بین الملل و صلح جهانی قدم برداشته اند، ضمن بزرگداشت یاد و نام موسس جمهوری ترکیه، مصطفی کمال آتاتورک در یکصدمین سال تولدش در سال 1981 با در نظر گرفتن اینکه مصطفی کمال آتاتورک در تمامی موضوعات مورد علاقه یونسکو یک رفرمیست فوق العاده بوده، بویژه با قبول وی بعنوان یکی از اولین رهبران جنگ بر علیه استعمار و امپریالیزم و نمونه خارق العاده شخصیتی که  اقدامات مهمی در تفاهم بین ملل جهان و صلح مداوم داشته و یادآوری ایمان راسخش به آفرینش دنیایی مالامال از همدلی و همکاری در تمامی زندگی اش بدون قایل شدن هیچ فرقی بین انسانها از لحاظ رنگ، دین و نژاد و اینکه تمام اقداماتش را در راستای صلح و تفاهم بین المللی و احترام به حقوق بشر انجام داده تصمیم گرفته میشود که در سال 1980 نیز با همکاری حکومت ترکیه و سازمان یونسکو سمپوزیم های مربوط به شناساندن جهات مختلف آثار و شخصیت موسس جمهوری ترکیه، مصطفی کمال آتاتورک برگزار گردد".

Urmiye'də deprəm oldu

Kategori: , , , , , , , , , Umud Urmulu - جمعه, مهر ۰۵, ۱۳۹۲ - 0 comments
Güney Azərbaycan, Urmiye: bugün saat 13:32 dəqiqədə Güney Azərbaycanın Urmiye şəhərində 4/6 büyüklüğündə bir deprem oldu.
alınan ilk bilgilərə görə deprem Urmiye şəhərinin silvana bölgəsi və yerin 10 km gərçəkləşmişdi.
iran deprem qurumu Urmiye depremının büyüklük və gücünü 4/6 bal olaraq göstərməktədir.
olası yaralı və ölü sayıs haqqında heç bir xəbər yoxdur ancaq Urmiye'lilər hamısı küçə və xiyabanlarda olduğu görülməktədir.

زلزله مهیبی شهر اورمیه را لرزاند

Kategori: , , , , , , , , Umud Urmulu - جمعه, مهر ۰۵, ۱۳۹۲ - 0 comments
آزربایجان جنوبی، اورمیه: دقایقی پیش زلزله مهیبی شهر اورمیه را لرزاند.
بر اساس اطلاعات اولیه زلزله ای امروز جمعه 5 مهر 1392 به ساعت 13:32 دقیقه شهر اورمیه را لرزانده است.
اخبار اولیه ای که از سوی لرزه نگاری تبریز منتشر شده ناشی از شدت 5 ریشتری زلزه به مرکز منطقه سیلوانای اورمیه می باشد. دانشگاه ژئو فیزیک تهران نیز رقم 6/4 ریشتر را اعلام نموده است. بر اساس اطلاعات مرکز زلزله نگاری ایران زلزله اورمیه در عمق 10 کیلومتری منطقه سیلوانای اورمیه اتفاق افتاده است.
آثار مهیب زلزله اورمیه، تبریز و حیت در مناطق مختلف ترکیه، عراق و ایران حس گردیده است.
هنوز از تلفات و مجروحان احتمالی خبری مخابره نشده است.
این خبر بروز خواهد شد. 

آموزش زبان مادری اقلیت لاز در ترکیه، تداوم عدم آموزش زبان ترکی در ایران

Kategori: , , , , , , , , , , Umud Urmulu - پنجشنبه, شهریور ۲۸, ۱۳۹۲ - 0 comments
اومود اورمولو
طی هفته های گذشته وزیر آموزش و پرورش ترکیه برنامه مفردات آموزش زبان مادری گروه اقلیت لاز در ترکیه را پذیرفته و تصویب نمود و از سال تحصیلی پیش رو زبان اقلیت لاز در ترکیه نیز جزء دروس انتخابی در سیستم آموزشی ترکیه خواهد بود.
از سال 2012 زیرساخت های لازم برای جایگیری دروس آموزش زبان های مادری گروههای ائتنیکی لاز، کرد، آبخاز، زازا، چرکس و ... در برنامه های سیستم آموزشی ترکیه و تغییرات اجباری قانون اساسی گنجانده شده بود که بر اساس تامین نیازهای آموزشی این گروههای ائتنیکی – زبانی از سال تحصیلی پیش رو تمامی این گروهها خواهند توانست زبان مادری خود را در سطوح ابتدائی (به استثنای کردها که در تمامی سطوح می توانند زبان مادری خود را به صورت دروس اختیاری بیاموزند) انتخاب نموده و آموزش های لازم را فرار گیرند. علت به طول انجامیدن گنجاندن دروس زبان مادری گروههای ائتنیکی مذکور عدم وجود کادر آموزشی و تدوین کتب آموزشی بیان شده است. 
مفردات دروس اقلیت لاز ترکیه ای از سوی انستیتوی لاز تدوین و سپس به وزیر آموزش و پرورش ترکیه ارجاع داده شده، البته شایان ذکر هست که دانشگاه مطرحی همچون "بوغازایچی" نیز در فراهم نمودن دروس آموزش زبان مادری لازها نقش بسزائی بر عهده داشته است.   
جایگیری دروس آموزش زبان مادری لازها، چرکس ها، کوردها، آبخارها و ... در سیستم آموزشی ترکیه بدون تردید نتیجه مجادله هویتی – زبانی روشنفکران گروههای ائتنیکی – زبانی مذکور می باشد. بر اساس آمار رسمی در ترکیه حدود 1.616.412 نفر لاز ساکن اند و لازها پس از گروههای ائتنیکی ترک ، کرد،عرب ،چرکز پنجمین گروه ائتنیکی موجود در ترکیه بشمار می روند.
در حالیکه اقلیت 1.616.412 لاز در کنار دیگر گروههای ائتنیکی در حال آماده شدن برای آموزش زبان مادری در سیستم آموزشی ترکیه می باشند در ایران که از بعد تنوع ائتنیکی ، دینی، زبانی ،فرهنگی و ... قابل قیاس با ترکیه نیست هنوز هم تنوع ائتنیکی – زبانی موجود در جغرافیای ایران کتمان شده و سیاست های آسیمیلاسیون و انتگراسیون برای زدودن تنوعات مذکور بکار بسته می شود. در ایران چندملیتی، چندزبانی، چنددینی و چندفرهنگی زبان اقلیت فارس زبان از موقعیت انحصاری و ویژه ای به عنان تنهاترین زبان رسمی برخوردار می باشد در حالیکه دیگر زبانهای اکثریت به مانند زبان ترکی از هیچ جایگاهی برخوردار نبوده و به صورت قوانین نوشته شده و نانوشته ای ممنوع می باشند. در عین حال سیستم آموزشی اجباری در ایران که بر پایه تحمیل زبان اقلیت فارس زبان بر دیگر ملیتها شکل گرفته مهمترین ابزار استعمارگر برای فارس سازی کودکان ترک و ترکی زدائی می باشد. به واقع شهروندان غیرفارس ایران همچون ملت ترک تنها به سبب داشتن زبان مادری و هویت ائتنیکی متفاوت از گروه اقلیت حاکم از جامعه طرد شده و به عنوان شهروندان درجه دوم تلقی و تعریف گردیده است، به طوریکه حتی در ایران اجازه کاربرد نام های ترکی برای کودکانمان ممنوع بوده و مخالف امنیتی به اصطلاح ملی تلقی می گردد. ترکان ساکن ایران با جمعیتی بالغ بر 25 – 35 میلیون نفر نه اقلیت ملی بلکه ملتی بدون دولت تحت استعمار و استثمار داخلی گروه اقلیت فارس زبان می باشند.
مهمترین خواسته جامعه ترک از هر طیف و گروه فکری رسمیت و سراسری شدن زبان ترکی در ایران تحت ضمانت اجرائی قانون اساسی برای مبارزه با تبعیض های متعدد زبانی موجود در ایران می باشد.      
منبع ترجمه:
http://tinyurl.com/mc69pgu

نمونه هائی از حق آموزش به زبان مادری در قوانین اساسی 19 کشور

Kategori: , , , , , , , , , , Umud Urmulu - دوشنبه, شهریور ۲۵, ۱۳۹۲ - 0 comments
اومود اورمولو
دولت ترکیه که در حال تدوین قانون اساسی مدرنی برای مطابقت با نیازهای عصر حاضر و جامعه ترکیه می باشد اکنون در حال تحقیق و بررسی ماده قانونی مرتبط با زبان آموزشی و حق آموزش به زبان مادری می باشد. 
کمیسیونی که در رابطه با تدوین قانون اساسی جدید ترکیه شکل گرفته دیروز میزبان پرونده ای از نمونه قوانین اساسی کشورهای مختلف در مورد آموزش زبان مادری و نحوه تعریف و جایگیری این حقوق انسانی در قوانین اساسی کشورهای مختلف بود. سیرری ثۆریا اٶندر یکی از نمایندگان موجود در کمسیون در پیشنهادی سخنان زیر را در مورد ماده آموزش زبان مادری بر زبان آورد:
باید قانونی را تدوین کنیم که آموزش زبان ترکی از سوی هر شخص را یک حق و مسئولیتی شناخته در مرحله دوم حق آموزش زبان مادری را تحت ضمانت اجرائی قرار دهد.  
وی در ادامه سخنانش مثال هائی از قانون اساسی 19 کشور دنیا در مورد آموزش زبان مادری و حق آموزش به قرار زیر برشمرد:
آزربایجان:  
هر شخصی به هر زبانی که خواستار بود می تواند آموزش دیده و به فراگیری علوم مختلف بپردازد.
برزیل:
به صورت عمومی و پایه ای حق آموزش گارانتی شده و سیستم آموزشی به صورت منطقه ای و برای حفظ تاریخ و هنر و میراث و در عین حال احترام به پایه ریزی شده است.
بلغارستان:
شهروندان بلغارستان در کنار آموزش زبان بلغاری حق آموزش به زبان مادری خود را نیز دارا می باشند.
استونی:
تمامی ارگانهائی که از سوی دولت برای اقلیت های ایجاد شده قادراند زبان آموزشی را انتخاب کنند.
فیلیپین:
زبان رسمی فیلیپین "زبان فیلیپینی" می باشد ولی در عین حال اگر مواردی بر خلاف قانون اساسی وجود نداشته باشد زبان انگلیسی کاربرد وسیع دولتی دارد. زبان های مناطق مختلف فیلیپین هر کدام در سیستم آموزشی منطقه نقشی اساسی داشته و برای آموزش آنها دولت برنامه هائی را ارائه می دهد.
آفریقای جنوبی:
هر شخصی قادر به انتخاب زبان مادری خود برای آموزش می باشد که این زبان می تواند از مابین چندین زبان رسمی دولت باشد یا نه، ارگانهای آموزشی نیز موظف به آموزش و احترام به زبان مادری گروههای دیگر می باشند.
کرواسی:
تمامی ملت و گروههای اقلیت قابلیت افاده هویت ملی، آزادی انتخاب الفبا و میراث معنوی و فرهنگی خود را دارا می باشند و دولت نیز تمامی این حقوق را به ضمانت اجرائی قانون اساسی گارانتی نموده است.
سوئد:
تمامی کانتونها (مناطق سیاسی) که دارای ویژگی چندزبانگی و چندفرهنگی می باشند از سوی دولت حمایت می شوند و دولت نیز موظف به فراهم نمودن زیرساختهای آموزش زبان مادری شهروندانش می باشد.
قزاقستان:
هر شخصی زبان مادری و فرهنگ خویش را می تواند بکار بندد،هر شهروند قزاقستان می تواند به صورت آزادانه زبان، ارتباطات، آموزش و فعالیت های هنری را طبق خواسته اش بهره برداری کند.
کلمبیا:
برای حفظ زبان و میراث فرهنگی خود تمامی شهروندان کلمبیا قادر به استفاده از سیستم آموزشی دوزبانه می باشند.
مجارستان:
قانون اساسی مجارستان کاربرد زبان ملی و زبان گروههای اقلیت ائتنیک ملی را در مجامع عمومی به رسمیت شناخته و قانون اساسی برای حفاظت و بسط فرهنگ و زبان دیگر گروههای ضمانت اجرائی لازم را در خود تعریف نموده است.
لهستان:
گروههای ملی و دیگر گروههای ائتنیکی برای حفاظت از زبان و دین خود می توانند ان جی او ها و ارگانهای مرتبطی تاسیس نمایند.
رومانی:
تمامی دوران تحصیلی به زبان رومانی بوده ولی تمامی گروههای اقلیت نیز از حق آموزش به زبان مادری برخوردار می باشند. 
روسیه:
هر شهروند روسیه در انتخاب زبان آموزشی، ارتباطی و دینی آزاد می باشد.
اسلواکی:
گروههای اقلیت ملی و یا دیگر گروههای ائتنیک اقلیت که شهروندان اسلوونی می باشند از حقوق آموزش زبان مادری و کاربرد و بسط آن برخوردار خواهند بود، در عین گروههای مذکور می توانند برای برخورداری از آموزش به زبان مادری و حفظ فرهنگ خویش ارگانها و ان جی او های مختلفی را تاسیس نمایند.
اسلوونی:
هر شخصی به ملت و جامعه ای که منصوب به آن می باشد وابسته هست، هر شخصی می تواند برای حفظ و گسترش زبان ، دین و فرهنگ خویش و کاربرد الفبا از حق آموزش زبان مادری برخوردار شود. 
اکراین:
شهروندان اکراین که جزء اقلیت ها می باشند می توانند در صورت عدم تداخل و تضاد با قوانین اکراین از زبان مادری خود در آموزش بهره ببرند و دولت نیز موظف به گارانتی نمودن حق آموزش زبان مادری می باشد. 
بولیوی:
بولیوی در کنار زبان اسپانیائی دارای 38 زبان رسمی می باشد.
مراکش:
زبان رسمی عربی می باشد ولی قوانین اساسی مراکش زبان Amazigh را نیز به رسمیت می شناسد.   
قانون اساسی جغرافیای ایران چندملیتی، چنددینی، چندزبانی و چندفرهنگی نیز رسمیت انحصاری زبان مادری گروه اقلیت فارس زبان را به رسمیت شناخته و سعی در ارجحیت بخشیدن به دارائی های گروه اقلیت فارس زبان نموده است، در عین حال اصل 15 قانون اساسی وجود دارد که قابلیت تطابق با نیازهای عصر حاضر و واقعیات موجود در جامعه ایران ندارد. از اصل 15 نیز تاکنون صدها تشریح مختلف شده و حتی اشخاصی به مانند امیر احمدی که دارای تمایلات شدید راسیستی اند چندماه پیش سخن از اجرا شدن این اصل عقب مانده طی 15 سال گذشته خبر داده بودند. ما در مثال ایران در حالیکه با عدم رسمیت زبان مادری میلیونها ترک مواجه می باشیم در عین حال با تحمیل زبان اقلیت فارس زبان که برای زدودن تنوع ائتنیکی – زبانی در ایران با ابزار سیستم آموزشی مزین گردیده مواجه ایم. عدم تحقق حقوق اولیه میلیونها شهروند ترک در حالی صورت می پذیرد که ترکان ساکن ایران به سبب تعدد، پراکندگی و سابقه دیرینه دولت مداری حداقل هزاران ساله در این جغرافیا نه گروه اقلیتی ملی بلکه ملتی بدون دولت تحت استعمار داخلی گروه اقلیت فارس زبان اند.
مهمترین خواسته و هدف فعالین ترک از هر طیف و گروه فکری رسمیت و سراسری شدن زبان ترکی در ایران تحت ضمانت اجرائی قانون اساسی می باشد.                
منبع:
http://tinyurl.com/lsp9z4f

برای تحقق خواست آموزش به زبان مادری 1 هفته بایکوت مدارس

Kategori: , , , , , , , , , , , , Umud Urmulu - شنبه, شهریور ۲۳, ۱۳۹۲ - 0 comments
اومود اورمولو
احمد تۆرک نماینده شهر ماردین ترکیه که خود اصالتا کرد می باشد برای خواست تحقق آموزش به زبان مادری در ترکیه از والدین خواست 1 هفته مدارس را بایکوت کنند.
احمد تۆرک که در کنفرانسی مطبوعاتی که در مورد خواست آموزش به زبان مادری بود شرکت می نمود، وی آموزش به زبان مادری را یکی از اساسی ترین حقوق و خواست مردم کورد قلمداد نموده و برای اینکه مسئله آموزش به زبان مادری در مرکز توجه رسانه های ترکیه و جهانی قرار گیرد خواستار بایکوت 1 هفته ای مدارس ترکیه از سوی خانواده ها گردید.
در حالیکه نماینده گان اقلیت کورد زبان ترکیه ای به راحتی هر چه تماتر برای تمرکز رسانه های داخلی و خارجی به مسئله آموزش زبان مادری خواستار بایکوت 1 هفته ای مدارس می شوند و نکته قابل توجه تمامی رسانه های دولتی و غیردولتی ترکیه هم به راحتی این درخواست را بازتاب می دهند ما در منطقه جغرافیائی ایران به زمان بازگشائی مدارس نزدیک می شویم و در سال تحصیلی پیش رو نیز آموزش به زبان مادری ملل غیرفارس کوچکترین جایگاهی در سیستم آموزشی ایران نخواهد داشت، سیستم آموزشی که بر پایه رسمیت انحصاریترین زبان اقلیت موجود در ایران شکل گرفته و رسالتش نه تعلیم و تربیت کودکانمان بلکه فارس سازی کودکان ترک و غیرفارس بنا نهاده شده است. منطقه جغرافیائی ایران به سبب پروسه تاریخی شکل گیری اش همواره دارای ویژگی های یک جامعه چندملیتی، چنددینی،چندفرهنگی و چندزبانی بوده که متاسفانه طی 100 سال گذشته تمامی این تنوعات نادیده گرفته شده و کتمان گردیده است. در ایران چندملیتی، چنددینی، چندزبانی و چندفرهنگی گروههای ائتنیکی – زبانی غیرفارس تنها به سبب داشتن هویت ائتنیکی و زبان مادری متفاوت از گروه اقلیت فارس از اجتماع طرد گردیده و از سوی دولت و ملت حاکم مورد کتمان واقع شده و در عین حال بر آنان تبعیض های متعددی روا داشته شده است. بسیاری از برنامه های سیستم آموزشی در ایران بر یکسان سازی زبانی – فرهنگی گروههای مغلوب و انتگراسیون در اقلیت حاکم فارس زبان پایه ریزی شده است. کتب سیستم آموزشی و تحصیلی در ایران نیز بر پایه دارائی های گروه اقلیت حاکم و طرد گروههای محکوم بوده و در مورد تنوع زبانی، دینی، فرهنگی و ائتنیکی کوچکترین نکته ای را نمی توان در این کتب یافت بلکه محتوای کتب سیستم آموزشی در ایران نیز در راستای کتمان تمامی این تنوعات بکار بسته شده است. در کنار عدم آموزش زبان مادری گروههای محکوم در ایران کودکان این گروههای ائتنیکی – زبانی نیز در سیستم آموزشی مورد تبعیضات متعددی واقع می گردند، برای مثال کودکان ترک در حالیکه با ممنوعیت آموزش زبان ترکی در سیستم آموزشی ایران مواجه اند ملزم به یادگیری زبان اقلیت فارس که هیچ سنخیتی با زبان مادریش ندارد را نیز مواجه می باشند، زبان اقلیت فارس زبان در حالیکه به کودکان ترک در سیستم آموزشی و تحصیلی ایران تحمیل گردیده کودکان فارس زبان تنها به آموزش زبان مادری خود اکتفا می کنند و این سبب ایجاد تبعیضی بزرگ در سیستم آموزشی و تحصیلی ایران می گردد به طوریکه بنا به آمارهای غیرموثق دولت ایران بیشترین فرار از تحصیل و افت تحصیلی در مناطق ترک نشین و دیگر مناطق غیرفارس نشین این جغرافیا را شاهدیم. چند سال پیش بود که وزیر آموزش و پرروش وقت آقای حاجی بابائی در مصاحبه ای خبر از عدم تبدیل 70% زبان مادری کودکانی که به سیستم آموزشی و تحصیلی ایران وارد میشوند را به زبان فارسی بیان نمود و این رسمی ترین سخن از یک مقام دولت ایران در قبال نسل کشی زبانی و فرهنگی میلیونهاغیرفارس تا به اکنون بوده است.          
اولین خواسته روشنفکران واقعی ملت ترک برای زدودن تبعیض های متعدد زبانی در ایران رسمیت و سراسری شدن زبان ترکی در ایران تحت ضمانت اجرائی قانون اساسی می باشد.   
منبع ترجمه خبر:
http://tinyurl.com/ks9nc2q

زبان ترکی در سارایوو جزء دروس اختیاری آموزشی گشت

Kategori: , , , , , , , , , Umud Urmulu - جمعه, شهریور ۲۲, ۱۳۹۲ - 0 comments
اومود اورمولو
در سال تحصیلی پیش رو دانش آموزان سارایوو نیز خواهند توانست آموزش زبان ترکی استانبولی را نیز در سیستم آموزشی سارایوو تجربه کنند، مهمترین مسئله در آموزش زبان ترکی اجباری بودن آموزش زبان ترکی در مقاطع ابتدائی و متوسطه می باشد.
پس از رسمیت یافتن آموزشی زبان ترکی در کانتون های زنیکا- دوبوی، هرزگووین- نرتوا و گراژده از سال تحصیلی پیش رو در کانتون سارایوو نیز کودکان موفق به آموزش زبان مادری خود خواهند شد.
در سارایوو زبان ترکی به صورت دروس اجباری در کنار آموزش زبانهای فرانسوی، انگلیسی،  آلمانی و عربی قرار خواهد گرفت، توافق نامه ای نیز از سوی انستیتوی یونس امره در ترکیه و مدیر آموزش و پرورش سارایوو برای تامین زیرساخت های آموزش زبان ترکی به امضاء طرفین رسیده است.
بر اساس آمار رسمی تاکنون در 500 مدرسه خصوصی سارایوو آموزش زبان ترکی دایر بوده و حدود 5 هزار دانش آموزش موفق به آموزش زبان ترکی شده اند که با افزوده شدن درس اجباری آموزش زبان ترکی در سیستم آموزشی سارایوو بی شک بر تعدد این رقم افزوده خواهد شد. دروس آموزش زبان ترکی از سوی فارغ التحصیلان رشته ترکولوژی تامین گردیده و ترکیه نیز در تهیه زیرساخت های آموزشی کمک های لازم را خواهد داشت.      
در حالیکه بوسنی و هرزگوین دارای جمعیتی بالغ بر 4.500.000 نفر و 3 زبان رسمی بوسنیایی، صربی و کرواتی می باشد منطقه جغرافیائی ایران دارای جمعیتی حدود 75.000.000 نفر و تنوع ائتنیکی، دینی، زبانی، فرهنگی غیرقابل قیاس با بوسنی و دیگر نقاط جغرافیائی جهان بوده زبان اقلیت فارس زبان از موقعیت ویژه ای همچون انحصاری ترین زبان رسمی این جغرافیا برخوردار بوده و حق زیست را از دیگر زبانها به صورت قوانین نوشته شده و نانوشته ای گرفته است. منطقه جغرافیائی ایران که تمامی ویژگی های یک جغرافیای چندملیتی، چنددینی، چندزبانی و چندفرهنگی را دارا می باشد متاسفانه دولت و ملت حاکم به صورت رسمی و غیرسمی تمامی این تنوعات را به عنوان مسئله ای امنیتی نگریسته و سعی در یکسان سازی این تنوعات را طی 100 سال گذشته به پیش برده اند. مهمترین ابزار دولت و ملت حاکم برای یکسان سازی و زدودن این تنوعات سیستم آموزشی اجباری و تحمیلی بر پایه زبان اقلیت فارس زبان بوده که رسالتش نه آموزش علوم نوین به کودکانمان بلکه فارس سازی و ترکی زدائی کودکانمان پایه ریزی شده است. ترکان ایران که نه اقلیتی ملی بلکه ملتی بدون دولت تحت استعمار داخلی و استثمار گروه اقلیت فارس زبان می باشند تنها به سبب داشتن زبان مادری متفاوت از گروه اقلیت فارس زبان و هویت ائتنیکی متفاوت از سوی دولت و ملت حاکم طرد گردیده و به عنوان شهروندان درجه دوم و سوم نگریسته می شوند. زبان ترکی در سیستم آموزشی و تحصیلی ایران از هیچ  جایگاهی برخودار نبوده و در عین حال زبان اقلیت فارس زبان به عناوین مختلف بر ترکان این جغرافیا تحمیل گردیده است.  
ملت ترکان ساکن این جغرافیا برای رفع تبعیض های متعدد زبانی و فرهنگی خواستار به رسمیت شناخته شدن زبان ترکی در سراسر ایران تحت ضمانت اجرائی قانون اساسی می باشد.     
منبع ترجمه خبر:
http://tinyurl.com/nsbbocb

نگاهی به پیشنهاد تدریس "فرهنگ و زبان آذری" در مدارس آزربایجان شرقی

Kategori: , , , , , , , , , , Umud Urmulu - چهارشنبه, شهریور ۲۰, ۱۳۹۲ - 0 comments
اومود اورمولو
بنا به خبری که در سایت دولتی ایرنا منتشرشده استاندار آزربایجان شرقی آقای احمد علیرضا بیگی در اولین جسله شورای آموزش و پرورش آزربایجان شرقی از پیشنهاد تدریس فرهنگ و زبان آذری در مدارس استان استقبال کرده است. بنا به مصاحبه منتشر شده ایشان تدریس زبان و فرهنگ آذری را به صورت فوق برنامه یا در کنار سایر برنامه های آموزش و پرورش مورد توجه قرار داده است.
سخنان کوتاه استاندار آزربایجان شرقی در خود نکات متعددی دارد که در این مقاله کوتاه سعی بر نور افکندن بر نکات مبهم این خبر را مد نظر دارم.
اولین و شاید اصلی ترین مسئله که دربرگیرنده نوع نگاه ثابت دولت ایران و شخص استاندار آزربایجان شرقی در این مورد می باشد کاربرد لفظ نژادپرستانه "آذری" برای نامیدن زبان ترکی هست، مفهوم آذری از زمان ابداعش تا به اکنون در آزربایجان جنوبی و ایران برای طرد، کتمان، تحقیر، ترک ستیزی و ... عدم وجود هویتی ائتنیکی به نام "ترک" و زبانی به نام " زبان ترکی" بکار بسته شده و کاربرد این مفهوم از سوی استاندار آزربایجان شرقی که بدون ذره ای تردید نظر شخص ایشان نبوده و این مسئله از سوی ارگانهای امنیتی – سیاسی بالادست ارجاع شده و ایشان تنها نقش ایفا کننده این پیغام را داشته اند نشان از عدم تغیییر نوع نگاه دولت ایران به مسئله ملی ترک و زبان ترکی و آموزش زبان مادری میلیونها انسان در جغرافیای ایران می باشد. اولین قدم برای اثبات در تغییر نوع نگرش به مسئله زبان های ملی در ایران طرد مفاهیم دارای بار نژادپرستانه به مانند آذری و به رسمیت شناختن وجود میلیونها انسان ترک که دارای زبان مادری ترکی اند در ایران و قید این مفاهیم در قانون اساسی و عذر خواهی رسمی دولت ایران از ملت ترک به سبب ترویج و ارائه سیاست های سیستماتیک نژادپرستانه و ترک ستیز طی 100 سال گذشته می باشد. دولت ایران می باید برای نشان دادن تغییر نگرش خود از نگاه امنیتی به سیر منطقی به موضوع زبان های ملی و ملتهای غیرفارس به صورت رسمی گروههای ائتنیکی – زبانی متعدد از جمله ترک، فارس، عرب، لر، بلوچ، گیلک، کرد، مازنی و .. را در ایران با توجه به قید نام تمامی این گروههای زبانی – ائتنیکی در قانون اساسی به رسمیت شناخته و تنوع زبانی – ائتنیکی – دینی موجود در ایران چندملیتی، چندزبانی ، چنددینی، چندفرهنگی را پس از به رسمیت شناختن این تنوعات برای تحقق حقوق تمامی شهروندانش تحت ضمانت اجرائی قانون اساسی قرار دهد و قدم هائی برای زدودن تفکر یکسان سازی هویتی – ائتنیکی را بکار بندد تا تمامی ملت های غیرفارس به مانند قوم فارس زبان خود را بتوانند شهروندان ایران احساس کنند و احساس طرد از جامعه به سبب وجود تمایز زبانی – ائتنیکی و تبعیضاتی که به سبب همین تفاوت ها از سوی دولت ایرن به آنان روا داشته شده و می شود از بین رود. در قانون اساسی می باید نام قوم فارس زبان به صورت گروه ائتنیکی – زبانی به مانند دیگر گروههای زبانی – ائتنیکی ذکر گردد تا از خلط و بهره برداری فارس زبانان از مفهوم ایران و ایرانیتی که طی 100 سال گذشته نه به معنای شهروندان ایران فارغ از زبان و هویت ائتنیکی بلکه تماما دربرگیرنده ویژگی های قوم فارس زبان بکار بسته شده خودداری گردد. می باید فارس زبانان و تمامی دارای هایشان از زبان گرفته تا دین و فرهنگ و ... به عنوان یکی از ملتهای موجود در ایران تعریف گردد و زبان، فرهنگ، دین و ... دیگر ملتهای محکوم در ایران نیز به مانند گروه ائتنیکی – زبانی فارس زبان به عنوان میراثی انسانی تلقی و تعریف گردد تا بتوان زیرساخت های ورود اولیه مفاهیم دمکراسی و پلورالیسم را در جغرافیای ایران بنا نهاد.   
موضوع دوم مسئله پیشنهاد تدریس و فرهنگ و زبان آذری در مدارس استان آزربایجان شرقی می باشد،استاندارد آزربایجان شرقی از پیشنهاد تدریس فرهنگ و زبان آذری سخن گفته ولی از ارائه کننده گان پیشنهاد اینکه چه کسان و کدام جامعه بوده کوچکترین سخنی به میان نیاورده است. طبیعتا اولین موردی که به ذهن می رسد این پیشنهاد از سوی نهادهای امنیتی – سیاسی بالادست برای جهت دهی جامعه ترک ارائه شده باشد، چون استانداران وابستگی کامل به نهادهای امنیتی – سیاسی بالادست دارند و الخصوص مسئله زبان های ملی و موضوع ملت های غیرفارس یکی از مهمترین مسائلی می باشد که دولت و ملت حاکم به عنوان مسئله ای امنیتی به آن می نگرند و اتخاذ تصمیم هائی در مورد زبان های ملی و آموزش زبان مادری ملل غیرفارس خارج از حیطه وظایف استانداران و مرتبط با شخص اول حاکم بر ایران می باشد. به نظر، سیستم با چنین مواضع . مانوری سعی در آرام نمودن فضا در جامعه ترک پس از مسائل و وعده های انتخاباتی که حسن روحانی به وضوح در هنگام سفرهای انتخاباتی به شهرهای ترکنشین مبنی بر تاسیس فرهنگستان زبان ترکی در صورت پیروزی درانتخابات داده بود می باشد و بی جهت نیست که پس از پیروزی وی حملات شدیدی به هویت و زبان ترکی از سوی برگزیده گان دولت در جامعه ترک که تنها جرمشان به یدک کشیدن هویت اجباری ترک و منصوبیت جغرافیائی به آزربایجان بود صورت گرفت تا به زعم سیستم تعادل برقرار شود و زیاده خواهی صورت نپذیرد.   
مسئله خواست آموزش به زبان ترکی بی تردید یکی از مهمترین مسائل ملی ملت ترک جهت رفع تبعیض های متعدد زبانی موجود در ایران و مسئله دولت ایران برای گذر به مفاهیم اولیه دمکراسی و پلورالیسم می باشد، اینکه در وعده های انتخاباتی تمامی کاندیداهای ریاست جمهوری ایران مسئله زبان ترکی به انواع مختلف گنجانده شده بود نشان از عمق مسئله زبان های ملی و الخصوص زبان ترکی در ایران می باشد. طبیعتا مسئله زبان ترکی و مسئله ترک در ایران به جغرافیای آزربایجان شرقی محدود نبوده و به تمامی نقاط ترک نشین ایران مرتبط می باشد و محدود نمودن خواست آموزش به زبان مادری به آزربایجان شرقی نشان از عدم تغییر نوع نگرش دولت ایران به مسئله زبان ترکی در ایران می باشد. مسئله ترک در ایران نه مسئله اقلیت های قومی بلکه مسئله ملتی بدون دولت تحت استعمار و استثمار داخلی گروه اقلیت حاکم فارس زبان می باشد و راه حل مسئله ترک نیز حتی در چهارچوب به اصطلاح تمامیت ارضی نیز متدها و شیوه های مشخصی به مانند آنچه که در جهان معاصر و کشورهای منطقه ای می گذرد می باشد. در حالیکه امروز در عراق جنگ زده زبان کردی به عنوان دومین زبان رسمی و سراسری دولت عراق برگزیده شده و کردهای عراق بنا به آمارهای رسمی سازمان اطلاعاتی سیا حدود 10 – 15%کل جمعیت عراق را تشکیل می دهند یا در افغانستان جنگ زده زبانهای پشتو و دری زبانهای رسمی سراسری و زبانهای پامیری، نورستانی و .. زبانهای رسمی منطقه ای می باشند محدود نمودن زبان ترکی به استان آزربایجان شرقی و سخن گفتن از آموزش آن در این استان آنهم به صورت 1 – 2 ساعت در هفته نه با واقعیات تعدد ترکان ساکن جغرافیای ایران قابلیت تطابق دارد و نه با نیازهای عصر حاضر و ملت ترک. بنا به آمارهای غیررسمی در ایران چندملیتی، چنددینی، چندزبانی، چندفرهنگی و ... مابین 25 – 35 میلیون ترک ساکن اند که این آمار در خوشبینانه‌ترین حالت ممکن بالغ بر 40%کل جمعیت 75 میلیونی ایران می باشد، البته 60% بقیه جمعیت ایران بدون تردید فارس زبانان نیستند و در خوشبینانه ترین حالت ممکن فارس زبانان نیز تنها 30%جمعیت ایران و دیگر گروههای ایرانیک نیز مابقی جمعیت ایران را تشکیل می دهند؛ بنابراین در مثال ایران می توان سخن از اکثریت بودن اقلیت ها نام برد و 60% نگاشتن فارس زبانان با اختلاط گروههای ایرانیکی همچون کردها، گیلک ها، لرها، مازنی ها، بلوچ ها و .. صورت می پذیرد که از هیچ جایگاه علمی برخوردار نمی باشد و بیشتر مقصد و کاربرد سیاسی دارد. به سبب بافت جمعیتی ایران و برای تطابق با نیازها و خواسته های ملت ترک می باید زبان ترکی در سیستم کنونی به عنوان "زبان رسمی و سراسری تحت ضمانت اجرائی قانون اساسی" پذیرفته و به رسمیت شناخته شود ، در کنار این از تحمیل زبان اقلیت فارسی به هر عنوان و نامی پرهیز گردد، می باید دولت ایران با تغییر نگرش استفاده ابزاری از زبان فارسی برای تداوم سیاست های آسیمیلاسیون و انتگراسیون ملت ترک و دیگر ملتهای غیرفارس دست برداشته و حقوق تساوی شهروندی را پایه و اساس وحدت گروههای ائتنیکی – زبانی موجود در ایران تعریف کند. در عین حال می باید رویکرد سیستم آموزشی ایران تماما دچار تغییر گردیده و سیستم آموزشی نه برای فارس سازی کودکان ترک بلکه برای تعالی انسان و جوامع موجود در ایران و تجهیز کودکانمان به علوم مدرن بکار بسته شود، می باید محتوای تمامی کتب سیستم آموزشی و تحصیلی ایران دچار تحول گشته و مفاهیم دربرگیرنده ترک و عرب ستیز و دیگرستیز موجود در کتابها تماما برداشته و بجای آن مفاهیم مدرنی که قابلیت تطابق با نیازهای عصر حاضر را داشته باشد گنجانده شود. می باید مفاهیم کتب سیستم آموزشی و تحصیلی ایران برگفته و دربرگیرنده واقعیات تنوعات ائتنیکی – زبانی – دینی – فرهنگی موجود در ایران می باشد و نه کتمان کننده تنوعات مذکور. در عین حال دولت ایران می باید با محول نمودن تصمیمات اجرائی و اداره سیستم آموزشی مناطق ملی بر مدیران ملی همان منطقه قدم هائی برای تحول سیستم آموزشی و تطابق هر چه بیشتر با نیازهای مردمان همان منطقه بردارد.

خواست موقعیت حقوقی و قانونی زبان کردی در ترکیه، عدم رسمیت زبان ترکی در ایران

Kategori: , , , , , , , , , , Umud Urmulu - سه‌شنبه, شهریور ۱۹, ۱۳۹۲ - 0 comments
اومود اورمولو
ب.د.پ یا حزب به اصطلاح صلح و دمکراسی (حزب دست راست پ.ک.ک در مجلس ترکیه) خواستار به رسمیت شناخته شدن زبان کردی و برخورداری زبان کردی از موقعیت حقوقی و قانونی شده است.
مسئولین ب.د.پ در استانبول کنفرانسی مطبوعاتی را برای بررسی و پاسخگوئی به سوالات خبرنگاران در رابطه با موضوع "حق آموزش به زبان مادری" را برگزار کردند و پس از بررسی موقعیت ترکیه در رابطه با حقوق اقلیت کورد موجود در ترکیه مسائلی در رابطه با آغاز سال تحصیلی جدید بیان گردید.
ارکان باییر معاون ب.د.پ در استانبول در متن بیانیه مطبوعاتی سخنان زیر را بیان نمود:     
قرار دادن زبان کردی به عنوان درس انتخابی از سوی حکومت ترکیه نشان از عدم صمیمت حکومت در رابطه با زبان کوردی می باشد و این رفتار نشان از تداوم سیاست های آسیمیلاسیون و انکار هست. زبان کردی می باید به رسمیت شناخته شده و از موقعیت حقوقی و قانونی برخوردار گردد.
خواست به رسمیت شناخته شدن زبان اقلیت کرد ترکیه ای در حالی صورت می پذیرد که ما در ایران که ایندکس تنوع ائتنیکی – زبانی اش قابل قیاس با ترکیه و دیگر کشورهای منطقه نیست هنوز هم با انکار وجود هویت ائتنیکی به نام ترک و زبانی به نام زبان ترکی مواجه ایم، در عین حال سیاست های آسیمیلاسیون و انتگراسیون دولت و ملت حاکم نیز با سیستم آموزشی که بر پایه رسمیت انحصاری زبان اقلیت فارس زبان بنا نهاده شده مهمترین ابزار استعمارگر برای ترکی زدائی و نسل کشی زبانی کودکان ترک بکار بسته شده است. در ایران که تمامی ویژگهای یک جامعه چندملیتی، چنددینی، چندزبانی و چندفرهنگی را دارای می باشد وجود تنوعات مذکور به انواع مختلف کتمان گردیده و تمامی سیاست های دولت برای زدودن این تنوعات بکار بسته شده و می شود. ترک های ساکن ایران که به گواه تاریخ حداقل طی 1000 سال گذشته بر این جغرافیا حکمرانی نموده و دارای صدها دولت و امپراطوری ترک بوده اند و خود نه اقلیت قومی و ائتنیکی بلکه ملتی بدون دولت اند اکنون تحت استعمار و استثمار داخلی گروه اقلیت فارس زبان واقع گردیده و از کوچکترین حقوقی از جمله حق به رسمیت شناخته شده هویت ، زبان و فرهنگشتان منع گردیده اند. خواست به رسمیت شناخته شدن زبان کردی در ترکیه برخورداری این زبان از موقعیت حقوقی و قانونی در حالی هست که در منطقه جغرافیائی ایران زبان ترکی از هیچ موقعیت حقوقی و قانونی برخودار نبوده و در عین حال دولت ایران هنوز هم با به روز رسانی گفتمانی همچون در ایران ترک وجود ندارد، زبان ترکی در ایران نیست و زبان مردم آزربایجان آذری ایرانی هست و ... به صورت آشکارا و سیستماتیک سیاست های نژادپرستانه و ترک ستیزانه ای را بر علیه میلیونها شهروندش عرضه می کند. ترکان ساکن این جغرافیا طی سالهای گذشته با جمع آوری امضاها و راه اندازی کمپین های متعدد خواستار به سراسری شدن و به رسمیت شناخته شدن زبان ترکی در ایران از سوی دولت و ضمانت اجرائی آن تحت قانون اساسی گردیده اند که تاکنون این خواست به حق با کتمان و بی اعتنائی دولت ایران مواجه گردیده است.   
منبع ترجمه خبر:  
http://tinyurl.com/nldnffa

Türkiye'nin Başkonsolosu: Urmiye’de Türk dili bölümü açılsın

Kategori: , , , , , , , , , , , , Umud Urmulu - دوشنبه, شهریور ۱۸, ۱۳۹۲ - 0 comments
Umud Urmulu
Güney Azərbaycan, Urmiye: Türkiye'nin Güney Azərbaycanın Urmiye şəhərində bulunan yeni Başkonsolosu Batı Azərbaycan valısı ilə görüşərək Urmiye bilimyurdunda Türk dili və Ədəbiyyat bölümü yaranmasını istəyib və önərmişdir.
Türkiye'nin Urmiye Şəhərində bulunan yeni Başkonsolosu bugün Batı Azərbaycan valısı ilə görüşmüş və ikili görüşmədə sınır qapılarıla ilgili sorunları və bir neçə qonu tartışılmışıdır.
Türkiyə Başkonsolosu Razi sınır qapısının sorunları və iki ölkə arasında gərçəkləşn ekonomik ilişkilərə deyinərək ortaq ilişgilərin daha güclənməsini vurğulamışdır. Özəlliklə Əsəndərə sınır qapısında olan sornular toxunan başkonsolosu iki ölkənin yürütmə örgütləri və qonuila ilgili sorumluları sorunları gidərmək üçün daha doğru düzgün çalışmalarını istəmişdir. Eləcə iki ölkə arsında ekonomik ilişgilər yanında Əkincsəl ilişgilərədə vurğu yapılmış və bu qonuda Türkiyə Başkonsolusunun Batı Azərbaycan Salams şəhərində dəfn olan 823 Əsgərin məzarlığına toxunulmuşdur, bu qonud ötəki idə Batı Azərbaycan valılığınə yazılan bir bir namə xatırladılmışdır, deyilənlərə görə hələ bu naməyə Valılıkdən yanıd gəlməmişdir.  
Ötə yandan Türkiyənin Başkonsolosu Güney Azərbaycanın Urmiye Şəhəri və Urmiye bilimyurdunda Türk dili və ədəbiyyati bölümünün də açılması diləyi və istəyini yeniləmiş, onun dediklərinə görə Batı Azərbaycan bölgəsi yerəl Ulus Türk olduqları üçün və bölgədə Türklər çoxunluqda olduqlarınadn dolayı Türk dili və ədəbiyyat bölümü Ulus tərəfindən maraq göstəriləcəğini savunmuşdur.
Batı Azərbaycan Qars, Həkkarı , Van, Iğdır və ağrı kimi Türkiye'nin şəhərləriə 500 km ortaq sınırı bulunmaqdadır və bu çizilən sınırlar yapay olduqları üçün bölgədəki dilsəl, əkincsəl, etniksəl vs dayanmadan çizilmişdir. 
Türkiye'nin yeni başkonsolosunun Urmiye bilimyurdunda Türk dili və Ədəbiyyat bölümü açılışı istəyi iran devlətı tərəfindən necə qarşılanacağını önümüzdəki günlərdə bu qonuy sərgilənən tavırdan bəllı olacaqdır. Ancaq Tuğralı (rəsmı) olaraq iran devlətı 100 ildir iran sınırlarında Türk diyə bir etnik kimlik və Türkcə diyə bir dilin var olduğunu danmaqdadır, artı iran Coğrafiyası bir çoxuluslu, çoxdilli, çoxkültürlü və çoxdinli coğrafiya olmasına rağmən bu etniksəl, dilsəl və dinsəl çeşidlilik yox sayılmaqda və sistem bu çeşidliliyi ortadan qaldırmaq üçün azınlıq olan farsların dilinə dayalı eyitim sistemilə çeşidliliyi ortadan qaldırmayı amaclamaqdadır, iranda Eyitim sisteminin amacı bireylərı çağdaş bilimlər və karaktersəl olaraq yetişdirmək yerinə fars əkinci və kültürünə dayalı bir ulus, bir dil və bir kimlik yaratmaq üçün qullanılmaqda. Iran’da bu çeşidliliyə rağmən azınlıq olan farscanın ölkənin tək Turğalı dil olması və Anadildə eyitimin bütünlüklə yasaq olması açıqca iran devlətinin çeşidliliyə verdiği önəm və dəyəri göstərməktədir. Bir çox bilimsəl və tərəfsiz bilgi və bəlgəyə görə iran sınırlarında bulunan Türklər azınlıq yox bəlkə bir çoxunluq və bir devlətsiz Ulus olaraq farsları kimi azınlıq tərəfindən yönətilməsi və sömürülməsi ön çıxmaqdadır. 
Bireysəl olaraq Türkiyə devlətinin son yüz il içində iran sınırlarındaki Türklərın Asimilasyonunda büyük etgisi olduğunu düşünməktəyəm, Türkiyə devləti öz iç sorunlarını gündəmə gətirməmək və çözmək yerinə iran kimi Türkiyədən sonra dübyada ikinci büyük Türk nüfusuna sahibn coğrafiyanı unutmuş və unutdurulmuşdur. Türkiyə devləti illər bundan öncə Urmiye, Batı Azərbaycan və iranın hər bir yerində Türkcənın gəlişməsı və eyitimi üçün bir istəyivə diləyi ola bilirdi ancaq olmadı, irandakı Türklərın Türkiyənən siyasal yox ancaq əkincsəl və dilsəl olaraq daha doğru düzgün bir tutum sərgiləməyini diləməktidirlər.
Türkiyə Başkonsolosu istəyi dışında irandaki Türklərın devlətdən dilsəl ayrımçılığa son vermək üçün istəkləri irannın gənəlində Türkcənin Tuğralı və eyitim dili olmasıdır və bu olay Anaysal güvəncə altına alınmalıdır.

سرکنسول ترکیه در اورمیه: زبان و ادبیات ترکی در دانشگاه اورمیه راه اندازی شود

Kategori: , , , , , , , , , , , Umud Urmulu - یکشنبه, شهریور ۱۷, ۱۳۹۲ - 0 comments
اورمولو
سرکنسول جدید ترکیه در شهر اورمیه امروز یکشنبه در جریان دیدار با استاندار آزربایجان غربی ضمن تاکید بر اتمام هر چه سریعتر جاده مرزی رازی در مقابل قاپی‌کوی ترکیه خواستار افزایش سطح مبادلات تجاری و بازرگانی مابین دو کشور شد.  
وی در سخنان خویش با اشاره به بازسازی مرز اسن‌دره در مقابل مرز سروی شهر اورمیه از مشکلات و ناهماهنگی های مرزی بین دو کشور انتقاد نموده و خواستار رفع مشکلات مرزی با همکاری استاندار آزربایجان غربی و دستگاه های اجرائی شد. در عین حال از روابط و مناسبات فرهنگی ترکیه و آزربایجان غربی سخن گفت و پیگیری و ایجاد مناسبات فرهنگی مختلف را جزء اولویت های کاری خود معرفی نمود، بنا به گفته های وی در کنار مسائل اقتصادی موضوعات فرهنگی دو طرف نیز می باید مورد توجه قرار گیرد.
آقای بلود با اشاره به دفن 823 سرباز ترکیه ای در روستای چیچک از توابع شهرستان سلماس آزربایجان از نامه نوشته شده به استانداری آزربایجان غربی طی سال گذشته خبر داد که بنا به گفته های وی استانداری تاکنون در مورد نامه جوابیه ای نفرستاده و کنسولگری ترکیه منتظر پاسخ استانداری است.
سرکنسول ترکیه در اورمیه از انجام پیگری های لازم برای راه اندازی رشته زبان و ادبیات ترکی در دانشگاه اورمیه نیز خبر داد، وی با اشاره به ترک بودن اکثریت جمعیت آزربایجان غربی از استقبال مردم منطقه از راه اندازی این رشته در دانشگاه اورمیه خبر داد.
آزربایجان غربی با استان های قارص، حکاری،ایغدیر، وان و آغربی دارای بیش از 500 کیلیومتر مرز مشترک می باشد و مرزهای مابین ترکیه و آزربایجان غربی بیشتر جنبه مصنوعی داشته و تمامی مردم این منطقه پیوندهای عمیق زبانی، تاریخی، هویتی ، فرهنگی با دیگر خواهران و بردارانشان را در آن سوی مرزها را به یدک می کشند.
طبیعتا این خواسته دولت ترکیه و سرکنسول ترکیه در اورمیه چقدر از سوی دولت ایران که به صورت رسمی وجود انسان ترک و زبان ترکی را در ایران کتمان می کند مورد توجه قرار گیرد در روزهای اتی مشخص خواهد شد، متاسفانه در ایران تنوعات ائتنیکی، زبانی، دینی، فرهنگی و ... مورد کتمان رسمی دولت واقع شده و سیاست های کلان و خردی برای یکسان سازی این تنوعات طی 100 سال گذشته بکار بسته شده و می شود. در ایران شهروندان ترک تنها به سبب تفاوت زبانی و ائتنیکی شهروندان درجه دوم ایران بوده و از هیچ حقوق زبانی و فرهنگی برخوردار نمی باشند در حالیکه ترکان ساکن ایران نه اقلیت ائتنیکی بلکه اکثریت و ملتی بدون دولت تحت استعمار داخلی گروه اقلیت فارس زبان اند. خواست راه اندازی رشته زبان و ادبیات ترکی در دانشگاه اورمیه از سوی سرکنسول ترکیه در اورمیه در حالی بیان میشود که خواست و هدف اصلی ملت ترک و تمامی فعالینش رسمیت و سراسری شدن زبان ترکی در ایران تحت ضمانت اجرائی قانون اساسی می باشد. 
منبع رسمی خبر: سایت دولتی مهر
http://tinyurl.com/mpcwc89

برگزاری کنفرانس افشاء دروغهای ارامنه با محوریت نسل کشی ترکان آزربایجان جنوبی

Kategori: , , , , , , , , , , , , Umud Urmulu - شنبه, شهریور ۱۶, ۱۳۹۲ - 0 comments
اورمولو
کنفرانسی در ترکیه از سوی "انجمن دوستی و اتحاد جوانان دنیای ترک" در دانشگاه محمد عاکیف ارسوی شهر بوردور ترکیه با نام "افشاء دروغ های ارامنه" طی 4 روز برگزار خواهد گردید. در کنفرانس یاد شده آکادمیسین ها و محققینی از کشورهای مختلف حضور خواهند داشت. 
در کنفرانس افشاء دروغ های ارامنه "نسل کشی جیلوولوق" که بر علیه ترکان آزربایجان جنوبی از سوی گروه های مهاجر جیلوو صورت پذیرفته نیز مورد بررسی و تحقیق آکادمیک واقع خواهد شد. در اثنای سالهای 1915 تا 1920 چته های ارمنی و آسوری پاک سازی های ائتنیکی وسیعی را در مناطق ترک نشین منطقه انجام داده اند که یکی از مهمترین این نسل کشی های حادثه جیلوولوق می باشد که در این واقعه ترکان اورمیه، خوی، سالماس، کهنه شهر و .. از سوی گروههای مسلح ارمنی و آسوری قتل عام و غارت شده اند. 
بر اساس اطلاعیه رسمی مسئولین برگزاری، کنفرانس طی روزهای 10 تا 14 مهر ماه 1392 برگزار خواهد شد.    
بدون تردید نور افکندن بر نسل کشی جیلولوق که از سوی دولت ایران تاکنون نادیده گرفته شده و با سکوت معناداری از کنار آن گذشته است از سوی ترکیه و انجمن های جهان ترک می تواند سبب نزدیکی هر چه بیشتر ترکان ساکن ایران با هم زبانان خود در آن سوی مرزها گردد و حس اتحاد را در آنان افزایش دهد. در عین حال می باید زیرساخت های لازم برای عذر خواهی رسمی دولت ارمنستان و پرداخت غرامت به بازمانده گان این نسل کشی از سوی ارگانهای ترک مورد توجه قرار گیرد و از دولت ایران به صورت رسمی درخواستی مبتنی بر تاسیس بنای یادبودی برای این فاجعه خواسته شود. مهمترین بخش این مسئله نیز تشکیل پایگاهی برای جمع آوری آثار و اسناد و مدارک این نسل کشی می باشد که می باید از سوی گرداننده گان این کنفرانس مورد توجه واقع شود.
منبع ترجمه خبر:
سایت تی آر تی ترکی 
http://tinyurl.com/ktg2hy3

آموزش زبان مادری در ترکیه به صورت فرمول بلغارستانی

Kategori: , , , , , , , , , , Umud Urmulu - پنجشنبه, شهریور ۱۴, ۱۳۹۲ - 0 comments
اومود اورمولو
کمیسیونی متشکل از احزاب داخل مجلس ترکیه طی چند ماه گذشته به بررسی پیش نویش قانون اساسی جدید ترکیه مشغول بوده اند، یکی از مهمترین مباحث در قانون اساسی جدید ترکیه تغییراتی می باشد که در حوزه تعریف "زبان رسمی و حق آموزش زبان مادری" مد نظر بوده است. دیروز به پیشنهاد ثۆریا اٶندر از حزب ب.د.پ (حزب دست راست پ.ک.ک در مجلس ترکیه) ماده مرتبط با حق آموزش و پرورش دوباره برای بازنگری مورد مذاکره واقع گردید.
اعضای نماینده گان احزاب م.ه.پ (حزب حرکت ملی ترکیه)، ج.ه.پ (حزب جمهوریت خلق ترکیه) و آ.ک.پ (حزب عدالت و توسعه) هر سه بر رسمیت و جایگاه آموزش زبان ترکی در سیستم آموزشی ترکیه تاکید داشته و به اتفاق نظر رسیده بودند. در این مذاکره اٶندر آموزش زبان مادری را جزء حقوقی دانست که می باید برآورده شود و بنا به گفته های وی کردهای ترکیه نیز می باید از حق آموزش به زبان مادری برخوردار باشند و هیچ سدی نمی تواند حق آموزش به زبان مادری را از کوردها سلب کند. محمد علی شاهین از حزب آ.ک.پ در سوالی از اٶندر مبنی بر اینکه شما در کنار زبان ترکی خواهان آموزش زبان کردی می باشید؟ را مطرح نمود و اٶندر نیز پاسخ داد:
"نه، ما خواهان آموزش زبان کردی می باشیم، هر شخصی خواهان آموزش زبان ترکی نیز بود می تواند آن را فراگیرد. این مسئله برای حزبم خط قرمزی می باشد، ولی دوباره از حزبی که به آن تعلق دارم خواهم پرسید. اگر این شرط بجای آورده نشودهیچ لزومی به شرکت ما در این کمیسیون وجود ندارد.    
به مصالحه برسیم
پس از ظهر نیز جلسه کمسیون قانون اساسی ترکیه ادامه یافت و اینبار اٶندر طرحی مبتنی بر آموزش دوزبانه در سیستم آموزشی ترکیه را ارائه داد و نماینده حزب جمهوری خلق ترکیه نیز با چراغ سبزی از بحث در این مورد استقبال نمود. از دیگر سوی سهیل باتۇ از رسمیت زبان ترکی در سیستم آموزشی ترکیه سخن گفت و اٶندر نیز فرمول آموزش زبان مادری به صورت بلغارستان را ارائه نمود.
در قانون اساسی بلغارستان در مورد زبان به فرمول زیر بر می خوریم:
آموزش و کاربرد زبان بلغاری جزء حقوق و تکلیف هر شهروند بلغارستان می باشد. شهروندان بلغاری که دارای زبان مادری بلغاری نیستند در کنار آموزش اجباری زبان بلغاری حق آموزش و استفاده از زبان مادری خود را دارا می باشند. 
دو تن از نماینده گان حزب جمهوری خلق ترکیه به فرمول بلغارستان برای آموزش زبان مادری با دید مثبت نگاه می کنند و تنها 1 نماینده این حزب از مشورت با حزبش برای پاسخگوئی خبر داد.
در حالی دولت ترکیه از سال 2002 تا به اکنون قدم های مثبت و موثری برای رفع تبعیض های زبانی و تحقق تمامی حقوق شهروندان ترکیه فارغ از داشتن هر نوع هویت ائتنیکی، زبانی، دینی، فرهنگی و.... را مد نظر قرار داده و در پراتیک نیز قدم هائی همچون گشایش کانال تلویزیون TRT6، گشودن انیستیتوی کردشناسی در دانشگاه ماردین، اجازه تاسیس مدارس خصوصی به زبان مادری، تعریف جدیدی از شهروندی ترکیه و .. ترکیه را به ثمر رسانده ما در ایران شاهد تداوم استعمار و استثمار ملت ترک و دیگر ملتهای غیرفارس تحت ستم ملی می باشیم. در منطقه جغرایائی ایران به صورت رسمی تنوع ائتنیکی، دینی، زبانی، فرهنگی و ... از سوی دولت و ملت حاکم مورد کتمان واقع گردیده و سیاست های آسیمیلاسیون و انتگراسیون در جهت یکسان سازی هویتی، دینی، زبانی فرهنگی و .. با ابزار سیستم آموزشی و تحصیلی اجباری مبتنی بر زبان اقلیت فارس زبان به پیش برده می شود. رسمیت انحصاری زبان اقلیت فارسی چه در زمان های شاه و شیخ و حتی در سناریوها و رویاهای کودکانه پس از آنها نیز جزء خطوط به اصطلاح قرمز دولت و ملت حاکم بوده و می باشند، این در حالی هست که در همین عراق، افغانستان جنگ زده امروز قوانین اساسی مبتی بر به رسمیت شناختن حقوق گروههای ائتنیکی ، دینی، فرهنگی ،زبانی و ... تحقق یافته و در هر کدام از کشورهای مذکور چندین زبان به صورت رسمی سراسری و رسمی منطقه ای می باشند. عدم آموزش زبان مادری و تحمیل زبان بیگانه و اقلیت فارسی بر اکثریت جامعه ایران نقض آشکار قوانین حقوق بشر می باشد، در بسیاری از اسناد و معاهدات حقوق بشری مانند منشور زبان مادری، اعلامیه جهانی حقوق زبانی، بندهای 3 و 4 ماده 4 اعلامیه حقوق اشخاص متعلق به اقلیتهای قومی، ملی، زبانی و مذهبی، ماده 30 کنوانسیون حقوق کودک، ماده 27 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و… مورد تاکید قرار گرفته است. این در حالی می باشد که مسئله ملت ترک در ایران نه مسئله گروه اقلیت قومی بلکه ملتی بدون دولت و تحت استعمار و استثمار داخلی گروه اقلیت فارس زبان می باشد.      
خواست و هدف اصلی جامعه ترک برای زدودن تبعیض های متعدد زبانی موجود و حقوق برابر " رسمیت و سراسری شدن زبان ترکی تحت ضمانت اجرائی قانون اساسی" می باشد.   
منبع ترجمه خبر:
http://tinyurl.com/krej69p

اورمیه: کنسرت ترکی ممنوع ولی کنسرت فارسی با حمایت و تبلیغات دولتی آزاد

Kategori: , , , , , , , , , , , , Umud Urmulu - چهارشنبه, شهریور ۱۳, ۱۳۹۲ - 0 comments
اورمولو
مطمئنا شما نیز جزء اشخاصی بوده اید که هر از چندگاهی که در خیابانهای شهر اورمیه قدم می زنید چشمتان به بیلبوردهای تبلیغاتی افتاده است، نکته ای که برای شخصم در این بیلبوردهای تبلیغاتی قابل تامل بوده وجود تبلیغات وسیع برای برگزاری کنسرت خواننده گان فارس زبان در اورمیه می باشد. برای مثال طی ماههای گذشته چندین خواننده فارس زبان با حمایت تبلیغاتی  و مادی وسیع دولت ایران دهها کنسرت در شهر اورمیه برگزار کرده اند.
نگرش دولت جمهوری اسلامی ایران طی 34 سال گذشته به هنر موسیقی بر کسی پوشیده نیست ولی تعدد برگزاری کنسرت های خواننده گان فارس زبان در اورمیه تطابقی با نوع نگرش دولت ایران نداشته و بلکه متضاد آن می باشد. برگزاری کنسرت های خواننده گان فارس زبان در شهر اورمیه با حمایت های وسیع مدیای دولت ایران و با نام های مختلفی هم چون برگزاری کنسرتهای عام المنفعه، برای حمایت از کودکان سرطانی و...  برای عدم ایجاد حساسیت ها در جامعه ترک برگزار می گردد. طبیعتا بهره گیری از هنر موسیقی برای کارهای عام المنفعه رسم مرسومی در جهان معاصر می باشد ولی نکته قابل تامل در اینجا نوع برخورد دوگانه دولت ایران با کنسرت های ترکی و فارسی می باشد. اورمیه شهری ترک نشین به مانند دیگر جغرافیاهای کره زمین با اقلیتی از دیگر گروههای ائتنیکی ، زبانی و دینی می باشد که فرهنگ مردمان غالب این شهر نیز فرهنگ و هنر ترکی هست و برگزاری کنسرت های خواننده گان فارس زبان در عین ممنوعیت و سنگ اندزای نسبت به برگزاری کنسرت های ترکی کوچکترین تطابقی با نیازها و خواسته های این شهر ترکنشین ندارد و تماما متضاد آن می باشد. گوئی هدف دولت ایران از ترویج موسیقی فارسی در شهر اورمیه نه حمایت از کارهای عام المنفعه بلکه ترویج فرهنگ و زبان فارسی اینبار تحت لوای موسیقی فارسی می باشد. 
در دسامبر 2009 که علم الدین ابراهیم اوف هنرمند 11 ساله از آزربایجان شمالی برای برگزاری کنسرت موسیقی مقامی به شهر اورمیه سفر کرده بود وزارت ارشاد وقت با سنگ اندازی های مختلف سعی در عدم برگزاری کنسرت ترکی نموده بود و تا آخرین دقایق برگزاری کنسرت یادم هست که وزارت ارشاد اجازه برگزاری کنسرت موغام را نمی داد و پس از ساعتها مباحثه و وساطت در وضعیت بسیار بدی که لایق موسیقی ترکی نبود سالن 2000 نفری خانه جوان اورمیه برای کنسرت فراهم گردید، در حالیکه به علت عدم گنجایش سالن هزاران نفر در بیرون از درب های سالن قادر به ورود به سالن نگشتند. نکته قابل تامل دوم درباره برگزاری کنسرت موغام علم الدین ابراهیم اوف در اورمیه از زبان دوستم که علم الدین ابراهیم اوف را به اورمیه دعوت نموده بود شندیم وی چرائی مخالفت اداره وزارت ارشاد وقت را دقیقا چنین توضیح داد:
"اداره وزارت ارشاد اورمیه برای برگزاری کنسرت ترکی در شهر شرطی مبتنی بر برگزاری کنسرتی مشابه از سوی خواننده گان فارس زبان در باکو را خواستار بود."
وزارت ارشاد به دوستم دقیقا لغت برگزاری کنسرت خواننده فارس زبان در باکو را بکار برده بود، پس از شنیدن این جمله به سیاست های کلان و خرد دولت ایران در مواجه با انسان ترک، زبان ترکی، هنر ترکی، موسیقی ترکی، ادبیات ترکی و ... پی بردم.

گشایش دانشکده ارتباطات به زبان کردی در ترکیه، تداوم عدم رسمیت زبان ترکی در ایران

Kategori: , , , , , , , , , , Umud Urmulu - دوشنبه, شهریور ۱۱, ۱۳۹۲ - 0 comments
اومود اورمولو
بر اساس خبر روزنامه بوگون چاپ ترکیه دانشکده ارتباطاتی تحت بنیه دانشگاه دیجله شهر دیاربکیر ترکیه تاسیس و در دانشکده دانشجویان دروس مربوطه را خواهند توانست به زبانهای کردی، ترکی و انگلیسی فرا گیرند. 
دبیر دانشگاه دیجله و معاون دانشکده ارتباطات پرفسور صابیر اییگون از گشایش دانشکده ارتباطات طی 2 سال گذشته خبر داده و عدم پذیرش دانشجو را به سبب نبود آکادمیسین ها معرفی می کند. دانشکده ارتباطات امسال موفق به جذب 3 عضو هیات علمی،1 پرفسور،2 دستیار استاد و 4 استاد دانشگاه گشته است. 
معاون دانشکده ارتباطات به زبان کردی در مصاحبه ای که با روزنامه بوگون داشته می گوید: 
اولین هدف دانشکده ارتباطات آموزش زبان کردی می باشد، و علت این امر نیز کاربرد زبان کردی در مدیاهای متعدد و سیستم خبررسانی جهانی است. در اولین ترم حدود 30 دانشجو آموزش زبان کردی را آغاز خواهند نمود و طی پروسه مشخصی با افزایش ورودی دانشجو را خواهیم داشت، شروع بخش کردی آژانس دولتی آنادولوی ترکیه نیز بر همین اساس بوده است. ما تشویق های متعددی را برای امر خبررسانی به زبان کردی را آغاز خواهیم نمود و برنامه های مدونی برای این امر در نظر گرفته ایم. زیرساخت های دانشکده کامل شده و ما روزنامه ای نیز منتشر خواهیم نمود، ما قصد داشتیم پارسال جذب دانشجو را آغاز کنیم که به سبب عدم وجود آکادمیسین نتوانستیم دروس را ارائه کنیم. در دانشکده نیز بخش ویژه ای برای آموزش روزنامه نگاری به زبان کوردی دایر خواهد شد. در ترکیه هیچ دانشکده ای دروس را به 3 زبان کردی، ترکی و انگلیسی ارائه نمی دهد و ما اولین دانشکده با چنین ویژگی می باشیم، در عین پس از طی دوره های این دانشکده دانش جویانی که موفق به اتمام دوره شوند خواهند توانست با کردزبانان و مردمان بومی منطقه به راحتی ارتباط برقرار کنند. 
طی سالهای گذشته هر از چندگاهی خبری مبتنی بر رسمیت زبان کردی و دیگر زبانهای موجود در ترکیه در سیستم آموزشی ترکیه را شاهد بوده ایم که این امر نشانه افزایش استانداردهای دمکراسی در ترکیه و احترام به اقلیت های ائتنیکی – زبانی را توسط دولت ترکیه نشان می دهد، متاسفانه ما در ایران شاهد تداوم سیاست های آسیمیلاسیون و انتگراسیون ملتهای غیرفارس در گروه اقلیت فارس زبان می باشیم. در ایران چندملیتی، چنددینی،چندفرهنگی ،چندزبانی و ... تنوعات مذکور تماما کتمان گردیده و سیستم آموزشی و تحصیلی ایران مهمترین ابزار استعمارگر برای هویت زدائی از گروههای محکوم می باشد، رسالت آموزش و پرورش در ایران بجای پروراندن کودکان مجهز به آخرین علوم انسانی – اجتماعی و علمی ابزاری برای فارسی سازی کودکان غیرفارس و تربیت انسانهای تک زبان، تک تیپ ،تک ایدئولوژیک و ... بکار بسته شده است. برای مثال اقلیت زبانی کورد در ترکیه چندین سال می باشد که رسمیت زبان کردی را در سیستم اموزشی ترکیه را به خود دیده اند در حالیکه گروه ملی ترک در ایران ملتی به استعمار و استثمار کشیده از سوی اقلیت حاکم می باشند و هنوز هم وجود زبان ترکی و انسان ترک در ایران به صورت رسمی از سوی دولت ایران کتمان گردیده و تمامی تنوعات زبانی،ائتنیکی، ملیتی ، دینی، فرهنگی و ... ملتهای موجود در ایران کتمان، تحقیر و طرد گردیده اند. 
مهمترین خواسته جامعه ترک برای زدودن تبعیض های متعدد زبانی موجود در ایران رسمیت و سراسری شدن زبان ترکی تحت ضمانت قانون اساسی می باشد، تا قدمی کوچک برای رفع تبعیض های متعدد ما بین گروه قالیت حاکم و دیگر گروههای محکوم برداشته شود.    
منبع ترجمه خبر:
http://tinyurl.com/mhnmccs
با پشتیبانی Blogger.
 
UrmiyeNews.Com - Batı Azerbaycan'ın Sesi
Tema: Bal Medya