Ana Sayfa » , , , , , , , , , » نمونه هائی از حق آموزش به زبان مادری در قوانین اساسی 19 کشور Yazısını okuyorsunuz.

نمونه هائی از حق آموزش به زبان مادری در قوانین اساسی 19 کشور

Kategori: , , , , , , , , , , Umud Urmulu - دوشنبه, شهریور ۲۵, ۱۳۹۲ - 0 comments
اومود اورمولو
دولت ترکیه که در حال تدوین قانون اساسی مدرنی برای مطابقت با نیازهای عصر حاضر و جامعه ترکیه می باشد اکنون در حال تحقیق و بررسی ماده قانونی مرتبط با زبان آموزشی و حق آموزش به زبان مادری می باشد. 
کمیسیونی که در رابطه با تدوین قانون اساسی جدید ترکیه شکل گرفته دیروز میزبان پرونده ای از نمونه قوانین اساسی کشورهای مختلف در مورد آموزش زبان مادری و نحوه تعریف و جایگیری این حقوق انسانی در قوانین اساسی کشورهای مختلف بود. سیرری ثۆریا اٶندر یکی از نمایندگان موجود در کمسیون در پیشنهادی سخنان زیر را در مورد ماده آموزش زبان مادری بر زبان آورد:
باید قانونی را تدوین کنیم که آموزش زبان ترکی از سوی هر شخص را یک حق و مسئولیتی شناخته در مرحله دوم حق آموزش زبان مادری را تحت ضمانت اجرائی قرار دهد.  
وی در ادامه سخنانش مثال هائی از قانون اساسی 19 کشور دنیا در مورد آموزش زبان مادری و حق آموزش به قرار زیر برشمرد:
آزربایجان:  
هر شخصی به هر زبانی که خواستار بود می تواند آموزش دیده و به فراگیری علوم مختلف بپردازد.
برزیل:
به صورت عمومی و پایه ای حق آموزش گارانتی شده و سیستم آموزشی به صورت منطقه ای و برای حفظ تاریخ و هنر و میراث و در عین حال احترام به پایه ریزی شده است.
بلغارستان:
شهروندان بلغارستان در کنار آموزش زبان بلغاری حق آموزش به زبان مادری خود را نیز دارا می باشند.
استونی:
تمامی ارگانهائی که از سوی دولت برای اقلیت های ایجاد شده قادراند زبان آموزشی را انتخاب کنند.
فیلیپین:
زبان رسمی فیلیپین "زبان فیلیپینی" می باشد ولی در عین حال اگر مواردی بر خلاف قانون اساسی وجود نداشته باشد زبان انگلیسی کاربرد وسیع دولتی دارد. زبان های مناطق مختلف فیلیپین هر کدام در سیستم آموزشی منطقه نقشی اساسی داشته و برای آموزش آنها دولت برنامه هائی را ارائه می دهد.
آفریقای جنوبی:
هر شخصی قادر به انتخاب زبان مادری خود برای آموزش می باشد که این زبان می تواند از مابین چندین زبان رسمی دولت باشد یا نه، ارگانهای آموزشی نیز موظف به آموزش و احترام به زبان مادری گروههای دیگر می باشند.
کرواسی:
تمامی ملت و گروههای اقلیت قابلیت افاده هویت ملی، آزادی انتخاب الفبا و میراث معنوی و فرهنگی خود را دارا می باشند و دولت نیز تمامی این حقوق را به ضمانت اجرائی قانون اساسی گارانتی نموده است.
سوئد:
تمامی کانتونها (مناطق سیاسی) که دارای ویژگی چندزبانگی و چندفرهنگی می باشند از سوی دولت حمایت می شوند و دولت نیز موظف به فراهم نمودن زیرساختهای آموزش زبان مادری شهروندانش می باشد.
قزاقستان:
هر شخصی زبان مادری و فرهنگ خویش را می تواند بکار بندد،هر شهروند قزاقستان می تواند به صورت آزادانه زبان، ارتباطات، آموزش و فعالیت های هنری را طبق خواسته اش بهره برداری کند.
کلمبیا:
برای حفظ زبان و میراث فرهنگی خود تمامی شهروندان کلمبیا قادر به استفاده از سیستم آموزشی دوزبانه می باشند.
مجارستان:
قانون اساسی مجارستان کاربرد زبان ملی و زبان گروههای اقلیت ائتنیک ملی را در مجامع عمومی به رسمیت شناخته و قانون اساسی برای حفاظت و بسط فرهنگ و زبان دیگر گروههای ضمانت اجرائی لازم را در خود تعریف نموده است.
لهستان:
گروههای ملی و دیگر گروههای ائتنیکی برای حفاظت از زبان و دین خود می توانند ان جی او ها و ارگانهای مرتبطی تاسیس نمایند.
رومانی:
تمامی دوران تحصیلی به زبان رومانی بوده ولی تمامی گروههای اقلیت نیز از حق آموزش به زبان مادری برخوردار می باشند. 
روسیه:
هر شهروند روسیه در انتخاب زبان آموزشی، ارتباطی و دینی آزاد می باشد.
اسلواکی:
گروههای اقلیت ملی و یا دیگر گروههای ائتنیک اقلیت که شهروندان اسلوونی می باشند از حقوق آموزش زبان مادری و کاربرد و بسط آن برخوردار خواهند بود، در عین گروههای مذکور می توانند برای برخورداری از آموزش به زبان مادری و حفظ فرهنگ خویش ارگانها و ان جی او های مختلفی را تاسیس نمایند.
اسلوونی:
هر شخصی به ملت و جامعه ای که منصوب به آن می باشد وابسته هست، هر شخصی می تواند برای حفظ و گسترش زبان ، دین و فرهنگ خویش و کاربرد الفبا از حق آموزش زبان مادری برخوردار شود. 
اکراین:
شهروندان اکراین که جزء اقلیت ها می باشند می توانند در صورت عدم تداخل و تضاد با قوانین اکراین از زبان مادری خود در آموزش بهره ببرند و دولت نیز موظف به گارانتی نمودن حق آموزش زبان مادری می باشد. 
بولیوی:
بولیوی در کنار زبان اسپانیائی دارای 38 زبان رسمی می باشد.
مراکش:
زبان رسمی عربی می باشد ولی قوانین اساسی مراکش زبان Amazigh را نیز به رسمیت می شناسد.   
قانون اساسی جغرافیای ایران چندملیتی، چنددینی، چندزبانی و چندفرهنگی نیز رسمیت انحصاری زبان مادری گروه اقلیت فارس زبان را به رسمیت شناخته و سعی در ارجحیت بخشیدن به دارائی های گروه اقلیت فارس زبان نموده است، در عین حال اصل 15 قانون اساسی وجود دارد که قابلیت تطابق با نیازهای عصر حاضر و واقعیات موجود در جامعه ایران ندارد. از اصل 15 نیز تاکنون صدها تشریح مختلف شده و حتی اشخاصی به مانند امیر احمدی که دارای تمایلات شدید راسیستی اند چندماه پیش سخن از اجرا شدن این اصل عقب مانده طی 15 سال گذشته خبر داده بودند. ما در مثال ایران در حالیکه با عدم رسمیت زبان مادری میلیونها ترک مواجه می باشیم در عین حال با تحمیل زبان اقلیت فارس زبان که برای زدودن تنوع ائتنیکی – زبانی در ایران با ابزار سیستم آموزشی مزین گردیده مواجه ایم. عدم تحقق حقوق اولیه میلیونها شهروند ترک در حالی صورت می پذیرد که ترکان ساکن ایران به سبب تعدد، پراکندگی و سابقه دیرینه دولت مداری حداقل هزاران ساله در این جغرافیا نه گروه اقلیتی ملی بلکه ملتی بدون دولت تحت استعمار داخلی گروه اقلیت فارس زبان اند.
مهمترین خواسته و هدف فعالین ترک از هر طیف و گروه فکری رسمیت و سراسری شدن زبان ترکی در ایران تحت ضمانت اجرائی قانون اساسی می باشد.                
منبع:
http://tinyurl.com/lsp9z4f

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

با پشتیبانی Blogger.
 
UrmiyeNews.Com - Batı Azerbaycan'ın Sesi
Tema: Bal Medya