اومود اورمولو
دولت ترکیه در راستای تحقق حقوق زبانی گروههای ائتنیکی اقلیت موجود در ترکیه و حق به رسمیت شناختن آموزش زبان مادری گروههای مذکور طی سالهای گذشته قدم هائی برداشته که گنجاندن آموزش زبان مادری گروههای کرد، لاز، چرکس، آبخاز، زاز و ... در سیستم آموزشی ترکیه تنها یکی از قدم هایش می باشد، در عین حال ترکیه آموزش زبان مادری تمامی گروههای زبانی را در مدارس خصوصی آزاد نموده است. رفرم های دولت ترکیه در سیستم آموزشی تنها به گنجاندن آموزش زبان مادری گروههای اقلیتها ختم نگردیده بلکه محتوی کتب درسی نیز در همین راستا دچار تغییرات متعددی که دربرگیرنده مفاهیم و واقعیات مبتنی بر تنوع ائتنیکی و زبانی موجود در ترکیه باشد دچار تغییراتی گشتهاند.
بنا به محتوای پاکت دمکراتیزه شدن ترکیه که طی روزهای گذشته اعلام گردیده دانش آموزان اقلیت زبانی موجود در سیستم آموزشی ترکیه الخصوص کرد زبانها خواهند توانست در کنار آموزش دروس زبان و ادبیات خویش اقدام به یادگیری دروسی از جمله ریاضیات، علوم حرفهای، فیزیک، زیست شناسی، شیمی و ... به زبان مادری خود اقدام نمایند، در عین حال به مانند چند سال گذشته آموزش زبان مادری اقلیت های زبانی ترکیهای همچنان در مدارس دولتی و مدارس خصوصی ادامه خواهد داشت.
برای فراهم نمودن زیرساخت آموزش زبان مادری گروههای اقلیت زبانی ترکیهای قانون 5580 ارگانهای آموزش خصوصی و قانون 2939 نهادهای آموزش زبان خارجی دچار تغییراتی همسو با به رسمیت شناختن حق آموزش به زبان مادری خواهید گردید. کابینه وزراء دولت رجب طیب اردوغان نیز طی قراری که اکنون نیز مشخص شده جمله "زبان آموزشی در مدارس خصوصی می تواند زبان کردی باشد" را به بندهای مواد مذکور خواهد افزود و پس از این در صورت خواست تاسیس مدارس خصوصی وزیر آموزش و پرورش ترکیه اقدام به دادن مجوز خواهد نمود.
به سبب کمبود نیروی انسانی آموزش زبان کردی دولت ترکیه برای تامین نیروی آموزشی لازم از کردستان عراق و اروپا معلم استخدام خواهد نمود این مسئله در حالیکه صورت خواهد گرفت که اکنون نیز دانشگاههای بینگۆل، دیاربکیر، ماردین و حکاری و .. ترکیه در حال آموزش زبان کردی و فارغ التحصیلی صدها دانشجو می باشند.
در حالیکه دولت های هممرز ایران به طور سریع در حال زدودن تبعیض های مخرب زبانی، دینی، ائتنیکی، جنسیتی، فرهنگی و ... با استاندرادهای جهانی می باشند دولت ایران اکنون نیز بر طبل کتمان تنوع ائتنیکی، دینی، فرهنگی و زبانی منطقه جغرافیائی ایران می کوبد و تمام تلاش خود را برای پدید آوردن جامعهای تک زبان، تک تیپ و تک ایدئولوژیک که بر پایه دارائیها گروه اقلیت فارس زبان باشد اصرار می ورزد. جغرافیای ایران که از زمان شکل گیریاش تمامی ویژگی های یک جامعه چندملیتی، چنددینی، چندفرهنگی و چندزبانی را دارا بوده متاسفانه طی 100 سال گذشته به سبب سیاست های خرد و کلان دولت ایران تمامی فکر و ذکر دولت با هزینه های سرسام آور ملی صرف زدودن این تمایزها و تنوعات گشته، در حالیکه در جوامع توسعه یافته و دمکراتیک وجود تنوعات زبانی، دینی، فرهنگی و ائتنیکی میراثی انسانی تلقی می گردد وجود این تنوعات در ایران همواره به عنوان موضوعی امنیتی نمود داشته است. برای مثال تعریفی که همواره از ملل موجود در ایران طی سالهای پیش ارائه شده بر پایه مسائل و مفاهیم نژادپرستانهای همچون آریائی و غیرآریائی بوده که ملت ترک به همراه اعراب جزء این تعریف آریائیسم دولت ایران نگنجیده و به عنوان عنصری بیگانه معرفی گشتهاند، حتی علی یونسی وزیر اطلاعات دولت خاتمی که به عنوان رئیس "امور اقوام و اقلیت های دینی" از سوی حسن روحانی منصوب گردیده چند روز پیش طی مصاحبهای که با روزنامه آرمان داشت دقیقا نگرش دولت جدید و عدم نگرش 100 ساله گذشته را با جملات زیر آشکار نمود:
"بسیاری از اقلیتها در کشور ما، ایرانیالاصل هستند؛ کردها و بلوچها و زرتشتیها و... ایرانیالاصل هستند و اقلیتها خیلی ایرانیتر از خیلیهای دیگر هستند و به نوعی از اصیلترین اقوام ایرانیاند."
آقای یونسی در ادامه مصاحبهاش نیز نگرش و تفکر تنوع ستیز دولت ایران را آشکار نموده و وجود استعمار داخلی و تبعیض های ائتنیکی و زبانی موجود در ایران را آشکارا رد می کند:
"محرومیت وجود دارد اما نه به دلیل قومی یا غیرقومی"
اگر بنا را بر درستی ادعای آقای یونسی قرار دهیم سوال اینجاست که دولت حسن روحانی به چه علت بخشی را در دولت به نام امور اقوام و اقلیت های دینی ایجاد نموده در حالیکه وجود تبعیض و محرومیت ائتنیکی را به رسمیت نمی شناسد؟ در عین حال تعریف محرومیت از دیدگاه علی یونسی وزیر سابق اطلاعات چیست؟
- آیا درجه بندی شهروندان ساکن جغرافیای ایران به مفاهیمی نژادپرستانهای همچون آریائی و غیرآریائی نوعی تبعیض و محرومیت نیست؟ یا رسمیت انحصاری زبان گروه اقلیت فارس زبان و عدم رسمیت زبان ملل غیرفارس در عین حال عدم آموزش زبان مادری ملت های غیرفارس و تحمیل زبان گروه اقلیت فارس زبان جزئی از تبعیض آشکار ائتنیکی – زبانی نمی باشند؟ و یا استعمار داخلی اقتصادی که در مناطق ملی شاهدیم به طوریکه پیشرفت و وجود امکانات و زیرساخت های اقتصادی در آزربایجان جنوبی، سیستان بلوچستان، عربستان، کردستان و .. با مناطق فارس نشینی همچون اصفهان، یزد و .. یکسان می باشد؟ و هزاران تبعیض آشکار و پنهاد نهادینه شده در جامعه که چه به صورت سیستماتیک توسط دولت و چه با توجه به قوانین نانوشتهای بر شهروندان جغرافیای ایران تنها به سبب داشتن تفاوت ائتنیکی، دینی، جنسیتی، زبانی و فرهنگی اعمال شده و می شود جزء محرومیت ها و تبعیض های ائتنیکی گروههای مغلوب به سبب تمایزشان با جامعه غالب اقلیت نیست؟ عدم قبول واقعیت چندملتی، چنددینی، چندفرهنگی و چندزبانی بودن جغرافیا ایران یکی از بزرگترین تبعیضات و نقض آشکار حقوق بشر جمعی است که تاکنون نیز با عناوین مختلف ادامه داشتهاست، علی یونسی در مصاحبهاش می گوید" در اینکه وحدت ملی و تمامیت ارضی اساس همه تصمیمات سیاسی است، تردیدی وجود ندارد". مفاهیم و واژههائی همچون وحدت ملی، تمامیت ارضی و ...مهمترین ابزار برای مشروعیت بخشیدن به تبعیض ائتنیکی بر علیه ملل غیرفارس تداوم استعمار و استثمارشان را فراه نموده و می نماید.
منبع ترجمه خبر:
ترجمه آزادی از روزنامه ملیت چاپ ترکیه
http://tinyurl.com/kpfh45e
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر