حمایت از "آزادسازی مناطق اشغال‌شده" در شرق فرات وظیفه‌ی ملی هر تورک و انسان صلح‌جوست

Kategori: , , , , , , , , , , Umud Urmulu - سه‌شنبه, مهر ۱۶, ۱۳۹۸ - 0 comments
اومود اورمولو
گروه‌های مسلح کرد اشغال‌گران حقیقی‌اند
دول اروپایی و الخصوص دولت آمریکا از سال 2014 با بهانه‌ی مبارزه با داعش(دولت اسلامی) به صورت رسمی و مستقیم اقدام به حمایت کامل و تجهیز و مسلح‌نمودن سازمان تروریستی حزب کارگران کردستان(پ‌ک‌ک)/ یگان‌های مدافع خلق(ی‌پ‌گ) نمود که این حمایت آشکار منجربه اشغال بیش از 30% کل مناطق سوریه توسط پ‌ک‌ک/ی‌پ‌گ‌ گشت.
گروه‌های مسلح کورد ورژن لائیک دولت اسلامی‌اند
20 هزار و 698 مایل مناطق اشغال شده توسط حزب کارگران کوردستان(پ‌ک‌ک)/ یگان‌های مدافع خلق(ی‌پ‌گ) در سوریه وسعتی برابر با 3 برابر کویت و به اندازه ایالت ویرجینیای غربی می‌باشد که این منطقه نیز بیش از 60% از درآمدهای تولیدی سوریه را تولید می‌کند. بنابه آمارهای رسمی حدود 5 میلیون نفر عبارت از تورکمان، عرب، آسوری، کرد، سریانی، آشوری، چالدی و ... جزء ساکنین این منطقه بودند که با اشغال این منطقه وسیع شاهد قتل‌عامها، پاک‌سازی‌های ائتنیکی وسیع، الزام به کوچ‌ اجباری و راندن مردمان محلی غیرکورد، نقض انواع حقوق بشر، بستن مدارس مسیحیان، اجبار به آموزش زبان کردی به غیرکوردها و ... در راستای سیاست کردستانیزه کردن منطقه و ایجاد تغیرات دمگرافیک بودیم که موارد یادشده در گزارشات متعدد سازمان عفو بین‌الملل نیز منعکس گردیده است به طوریکه سازمان عفو بین‌الملل چندین بار حزب کارگران کردستان(پ‌ک‌ک)/ یگان‌های مدافع خلق(ی‌پ‌گ) را به جنایت جنگی متهم نموده است. 
حزب کارگران کوردستان(پ‌ک‌ک)/ یگان‌های مدافع خلق(ی‌پ‌گ) با حمایت دول اروپایی و الخصوص آمریکا اقدام به اشغال یک سوم از مناطق سوریه نموده است که در خوشبینانه‌ترین حالت آمار مجموع کردها در سوریه عددی بالغ بر 5 تا 10% کل جمعیت سوریه می‌باشد و کردها از نظر تعدد ائتنیکی پس از ترکمان‌ها قرار می‌گیرند.
به‌هم خورد توازن قوا به نفع گروه‌های مسلح کرد 
آمریکا با گسیل بیش از 5 هزار کامیون انواع تجهیزات نظامی و لجستیکی به حزب کارگران کردستان(پ‌ک‌ک)/ یگان‌های مدافع خلق(ی‌پ‌گ) و ایجاد 18 پایگاه نظامی با 2 هزار نیروی آمریکایی در کنار آموزش حزب کارگران کوردستان(پ‌ک‌ک)/ یگان‌های مدافع خلق(ی‌پ‌گ) به فنون جنگی، ارتشی در ابعاد کوچک با بیش از 20 هزار تروریست را تاسیس نموده است. تاسیس و تجهیز سازمان تروریستی پ‌ک‌ک/‌ی‌پ‌گ سبب به‌هم خوردن توازن قوا در منطقه به نفع گروه‌های مسلح کورد و بر علیه دیگر ملل غیرکرد اللخصوص ملت تورک در منطقه گردیده است. حزب کارگران کردستان(پ‌ک‌ک)/ یگان‌های مدافع خلق(ی‌پ‌گ) و دیگر گروه‌های مسلح و تروریستی کرد موجود در منطقه که با حمایت وسیعی که از سوی دول غربی دریافت می‌کنند ادعای اراضی بر تمامی مناطق تورک‌نشین و غیرکردنشین منطقه را سالهاست که پیگیرند و سیاست توسعه‌طلبی ارضی را به عنوان راهبرد اصلی خود انتخاب نموده‌اند، مطئنا تهدیدی ملی برای بقاء ملت تورک و دیگر ملل صلح‌جوی غیرکرد موجود در منطقه می‌باشند. ‌ 
هدف ایران هست
بی‌تردید یکی از اهداف اصلی از تاسیس و حمایت تسلیحاتی آمریکا از حزب کارگران کوردستان(پ‌ک‌ک)/ یگان‌های مدافع خلق(ی‌پ‌گ) استفاده ابزاری به عنوان پیاده‌نظام از این سازمان در صورت حمله نظامی به ایران می‌باشد. از همین روی حمایت دولت ایران از عملیات محتمل ضدتروریستی دولت تورکیه در آزادسازی و پاک‌سازی شرق فرات در واقع قدمی در راستای منافع ملی دولت ایران می‌تواند تلقی گردد.     
عملیات آزادسازی مناطق اشغال‌شده توسط تورکیه     
محتملا نیروهای مسلح تورکیه طی ساعات آینده اقدام به آغاز عملیات ضدتروریستی برای آزادسازی مناطق اشغال‌شده توسط حزب کارگران کوردستان(پ‌ک‌ک)/ یگان‌های مدافع خلق(ی‌پ‌گ) و پاک‌سازی منطقه از گروه‌های تروریستی خواهند نمود. حمایت هر تورک فارغ از محل زیست جغرافیایی از عملیات ضدتروریستی دولت و ارتش تورکیه وظیفه‌ی ملی هر تورک و هر انسان صلح‌جوست. دولت و ارتش تورکیه به مانند آنچه که در تاریخ معاصر شاهد آن بودیم امروز نیز به عوض ملل تورک موجود در منطقه و الخصوص ما ملت تورک در ایران در حال تاوان دادن و متحمل شدن انواع خسارت می‌باشد. به همین سبب تمامی تشکیلات‌ها و شخصیت‌های ملی تورک می‌بایستی با اعلام حمایت از عملیات ضدتروریستی آزادسازی و پاک‌سازی شرق فرات با دولت تورکیه ابراز همدلی کنند. امروز هر گونه لغزش و ضعف احتمالی دولت و ارتش تورکیه در عملیات ضدتروریستی در شرق فرات سبب متحمل شدن خسارات متعدد و تاوان‌دادن ما فردا در آزربایجان جنوبی خواهد گردید.
و سخن آخر اینکه ما به عنوان ملت تورک هیچ مشکلی با ملت کرد که خود متحمل انواع رنج‌ها و دردها شده نداریم، بلکه مسئله ما گروه‌های تروریستی و مسلح کورد موجود در منطقه می‌باشد که با سیاست ضدتورک خواهان الحاق عمده مناطق تورک‌نشین به کردستان بزرگ‌اند.    

هدف از آموزش و پرورش ترویج علم و دانش یا ماشین تربیت انسان تک‌تیپ فارسی‌زبان؟

Kategori: , , , , , , , , , , Umud Urmulu - سه‌شنبه, مهر ۰۹, ۱۳۹۸ - 2comments
اومود اورمولو
مقایسه‌ی جایگاه زبان اجباری فارسی و علم ریاضی در برنامه‌ی هفتگی کودکان تورک
تصویر بالا برنامه‌ی هفتگی سال جاری یکی از دبستانهای شهر اورمیه می‌باشد. در حالیکه دانش‌آموزان دبستانی تورک در اورمیه هر هفته تنها 6 ساعت علم ریاضی را فرا می‌گیرند از آن سو شاهد گنجاندن 11 ساعت آموزش اجباری زبان فارسی در برنامه‌ی درسی کودکان تورک می‌باشیم. میزان آموزش اجباری زبان فارسی برای کودکان دبستانی تورک در اورمیه 2 برابر زمان آموزش علم ریاضی می‌باشد. 
در حالیکه بند دوم ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر هدف آموزش و پرورش را " شكوفایی همه جانبه‌ی شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادی‌های اساسی" معرفی می‌کند و از وظایف و مسولیت‌های آموزش و پرورش همچون "گسترش حسن تفاهم، دگرپذیری و دوستی میان تمام ملت‌ها و تمام گروه‌های نژادی یا دینی و نیز گسترش فعالیت‌های ملل متحد در راه حفظ صلح" یاد می‌کند وظیفه‌ی اصلی آموزش و پرورش ایدئولوژیک در ایران تربیت انسان تک‌تیپ و تک‌زبان تعریف شده است.  
بی‌تردید هدف از گنجاندن این حجم از آموزش اجباری زبان فارسی برای کودکان دبستانی تورک در اورمیه ایجاد گسست زبانی، عاطفی، ذهنی و... کودکان خردسال تورک با زبان مادری و محیط خانواده‌های تورک می‌باشد. مهمترین پروسه زبان‌کشی در ایران از سالهای اول دبستان آغاز می‌شود و دولت ایران با برنامه‌های سیستماتیک وسیعی سعی در برچیدن ارتباط کامل میان کودکان تورک و زبان مادریشان تورکی را به هر وسیله‌ی سخت و نرم‌افزاری را مد نظر قرار داده است.       
تبعیضی که کودکان تورک متحمل می‌شوند
سیستم آموزشی تک‌زبانه و تک‌تیپ‌ساز ایران با اجبار آموزش زبان اقلیت حاکم فارسی‌زبان از یک سو و عدم ارائه آلترناتیو مناسب برای آموزش به زبان تورکی سبب متحمل شدن تبعیضات متعددی بر علیه کودکان تورک می‌شود. در حالیکه کودکان فارسی‌زبان به مدد رسمیت انحصاری زبان فارسی در ایران نیازی به آموزش این حجم از زبان ندارند، از آن سو کودکان تورک به سبب عدم برخورداری از آموزش به زبان مادری بایستی چندین برابر کودکان فارسی‌زبان زمان و انرژی صرف آموزش زبان ملتی دیگر کنند تا بلکه برای برخورداری از امکانات ملی شانسی هر چند کوچک داشته باشند. در حالیکه تحقیقات علمی جهانی حاکی از آن هست که تبعیض ایجاد شده توسط زبان در سیستم آموزشی تا مراحل دیگر دوره زندگی و شغلی کودک نیز تاثیر منفی می‌گذارد. سیستم تنوع‌ستیز در ایران سبب شده که در حقیقت کودکان تورک از بدو تولد به سبب‌ تورک‌بودن همیشه یک قدم از کودکان فارسی‌زبان در عقب بمانند.   
خواست‌های ملی جامعه‌ی تورک
در کنار رسمیت زبان تورکی در سراسر ایران که جزء اصلی‌ترین خواسته‌های بنیادین جامعه تورک برای برخورداری از موقعیت برابر شهروندی میان دو ملت تورک و فارسی‌زبانان می‌باشد گذر به سیستم آموزش چندزبانه بر پایه‌ی زبان مادری جزء خواست‌های اساسی جامعه تورک برای زیست مشترک در یک جغرافیاست. جامعه‌ی تورک نه خواهان حقوق و موقعیتی بیشتر از آنچه که سالهاست اقلیت حاکم فارسی‌زبانان به آن دسترسی دارند، می‌باشد بلکه هدف برخورداری از حقوقی هست که سالیان متوالی فارسی‌زبانان از آن بهره می‌برند، می‌باشد.      

نکاتی پیرامون خبر اجرای احتمالی "طرح پایلوت آموزش زبان ترکی-آذری" در مدارس آزربایجان شرقی

Kategori: , , , , , , , , , Umud Urmulu - شنبه, شهریور ۰۲, ۱۳۹۸ - 0 comments
اومود اورمولو
اصرار بر پروژه شکست‌خورده آذریسم
انتخاب نام "ترکی-آذری" به بهترین شکل ممکن گویای اهداف و نیات احتمالی طراحان و اجرا‌کننده‌گان طرح یادشده می‌باشد. اگر واقعا هدف دولت ایران پایان‌دادن به سیاست‌های سیستماتیک آسیمیلاسیون زبانی و زبان‌کشی، تئوری آذریسم، انکار زبان و هویت تورکی و ... می‌بود، بی‌تردید اولین قدم به رسمیت شناختن نام "زبان تورکی" به عنوان زبان حداقل یک سوم جمعیت جغرافیای ایران بود. هدف از دوگانه‌سازی "ترکی-آذری" به جای کاربرد "آذری" کاستن از حساسیت‌های بخشی از جامعه تورک می‌باشد. نام‌ها صرفا اسامی بی‌محتوا و بی‌معنا نیستند، بلکه میدان منازعه منافع‌اند. نام زبان مادری بی‌هیچ پسوند و پیشوندی "زبان تورکی" هست. 
تاکتیکی انتخاباتی و گرم‌کردن تنور انتخابات
طی 6 ماه آینده در ایران انتخابات مجلس برگزار خواهد شد و وضعیت گسست اجتماعی میان حاکمیت و جوامع موجود در ایران بر همگان آشکار هست. نشر خبر یاد شده به یکباره آنهم تنها 6 ماه مانده به انتخابات می‌تواند نقش پروپاگاندای دولتی برای گرم کردن تنور انتخابات و کشاندن مردم تورک شرق آزربایجان به پای صندوق‌های رای را بازی کند.
بسندگی زبان فارسی و آموزش زبان ترکی-آذری
دولتی که در حال اجرای طرح زبان‌کشی "بسندگی زبان فارسی" که با هدف زدودن کامل زبان تورکی از مناطق تورک‌نشین طرح‌ریزی شده و بقاء زبان تورکی و انسان تورک را به خطر انداخته است، آیا می‌تواند آموزش زبان تورکی هر چند به صورت 2 ساعت در هفته را طرح‌ریزی کرده باشد؟ دولتی که کودکان خردسال تورک را تنها به سبب عدم آشنایی با زبان بیگانه فارسی ملزم به تحصیل در مدارس استثنایی و تحمیل هزینه به خانواده‌های تورک می‌کند چگونه می‌تواند و می‌خواهد هزینه 2 ساعت آموزش زبان تورکی در مدارس را متقبل شود؟  
تدریس 2 ساعته زبان تورکی-آذری در دوره‌ای سوخته از نظر آموزش زبان مادری
به گواه ده‌ها تحقیق و پژوهش داخلی، همه‌ی مفردات آموزشی و برنامه‌ریزی‌های تحصیلی در 5 سال اول تحصیل در مناطق تورک‌نشین برای زدودن آثار زبان مادری کودکان تورک و قبولاندن زبان بیگانه فارسی به عنوان زبان اول یا زبان مادری به کودکان تورک بکار بسته می‌شود. در حالیکه طرح آموزش زبان ترکی-آذری در استان آزربایجان شرقی در دو مقطع چهارم و نهم را مد نظر قرار داده است. اغلب کودکان تورک در این مرحله دیگر توانایی یادگیری زبان مادری خود، یعنی زبان تورکی را تا حدود بسیار از دست داده‌اند. طبق تحقیقات علمی و پداگوژیک مهمترین مرحله در یادگیری آموزش زبان مادری ویا آموزش دو یا چندزبانه 5 سال اول آغاز تحصیل می‌باشد. در مراحل بعدی آموزش حتی در صوریتکه دولت نیز به فرض محال و مثال در پی آموزش صادقانه زبان تورکی باشد آموزش غالب به زبان فارسی و آموزش 2 ساعت در هفته آموزش زبان تورکی به عنوان و در نقش ابزاری آسیمیلاسیونی عمل خواهد نمود و هیچ تاثیر مثبتی در آموزش زبان مادری کودکان تورک نخواهد داشت.
آغاز مهر‌ماه و عدم برنامه‌ریزی و نبود جدیت
طرح آموزش 2 ساعته زبان ترکی-آذری در هفته از سوی استاندار آزربایجان شرقی تنها 1 ماه مانده به آغاز مدارس در ایران که مصادف با مهرماه، ماه نسل‌کشی زبانی کودکان تورک می‌باشد، همراه شده است. طبیعتا طی 1 ماه فراهم نمودن مفردات آموزشی لازم به زبان تورکی چیزی در حد غیرممکن هست. تهیه مفردات آموزشی به زبان تورکی حتی برای 2 ساعت آموزش زبان تورکی در صورتیکه هدف دولت ترجمه تورکی مفردات فعلی کتب فارسی نیز باشد، به سبب عدم وجود نیروی متخصص در ترجمه، عدم وجود بودجه، برنامه‌ریزی لازم، عدم وجود زیرساخت‌ها و... ممکن نیست. در حالیکه بنا به تحقیقات پداگوژیک جهانی و خواستی که فعالین ملی تورک کارآزموده در مبحث زبان مادری دارند، تهیه وتدوین مستقل مفردات آموزشی با توجه به نیازها، فرهنگ، جغرافیا، تمدن، تاریخ، هنر و... جامعه تورکان در ایران بایستی صورت گیرد نه ترجمه صرف مفردات آموزش زبان فارسی به تورکی که مفردات فعلی سیستم آموزشی ایران بی‌تردید دارای بار ضدتورک، ایدئولوژیک، ضدزن، تکثرزدا، نژادپرستانه، دگرستیز و ...هست.
ترویج و تقویت لهجه‌گرایی و محلی‌گرایی
علت آغاز طرح پایلوت آموزش 2 ساعته زبان ترکی-آذری در هفته از استان آزربایجان شرقی و وجود و یا عدم وجود طرح مشابهی در دیگر استانها و مناطق تورک‌نشین هنوز مشخص نیست. با توجه به تجربه شبکه‌های استانی و نشریات دولتی در مناطق تورک‌نشین و با توجه به عدم وجود برنامه جامع و سراسری آموزش زبان تورکی محتملا طرح یاد شده، در صورت اجرا در دیگر مناطق، به مانند شبکه‌های رادیو و تلویزیونی که مهمترین عامل مخرب زبان تورکی و اصلی‌ترین ابزار شکل‌گیری زبان هیبرید متشکل از آذری باستانی و فارسی کوچه‌بازاری(فاذری) هست، عمل خواهند نمود. که این مسئله نیز سبب افغانستانیزه شدن هر چه بیشتر زبان تورکی خواهد گردید. در صورت ترویج لهجه‌گرایی و محلی‌گرایی به مانند مسیری که تا به امروز طی شده، این طرح نیز مهمترین مانع و سد در برابر شکل‌گیری زبان واحد تورکی معیار در ایران خواهد گردید.
عدم وجود مدرس آموزش زبان تورکی
با توجه به عدم وجود نیروی متخصص و تربیت‌شده آموزش زبان تورکی محتملا دولت از معلمین زبان و ادبیات فارسی در مناطق تورک‌نشین که مطمئنا قریب به 99% شان قادر به نوشتن نام خود به زبان تورکی نمی‌باشد{استثناها در مجموع شاید 1% هم نباشند}، چه رسد به آموزش زبان تورکی استفاده خواهد نمود. این مسئله نیز سبب تخریب ساختار هر چه بیشتر زبان تورکی خواهد گردید، موردی که در رادیو و تلویزیون‌های دولتی مناطق تورک‌نشین به وفور شاهدیم. ظهور جملات کاملا با ساختار فارسی و فعل معیوب تورکی در آخر جمله از نمونه‌های بارز این بیماری زبانی می‌باش. دولت ایران اگر واقعا هدف و نیتی در راستای آموزش زبان تورکی و حفظ آنرا مد نظر دارد بایستی از امروز شروع به تربیت نیروی متخصص آموزش زبان تورکی از طریق پذیرش در دانشگاه‌های تربیت معلم اقدام نماید.
عدم مشارکت نیروهای کارآزموده و ملی تورک در تهیه و تدوین طرح
طرح آموزش زبان ترکی-آذری در استان آزربایجان شرقی مشخص نیست توسط چه شخص و یا نهاد دولتی طرح‌ریزی، تهیه و تدوین شده است. آنچه که مشخص هست عدم مشارکت نیروهای کارآزموده ملی تورک و عدم نظرخواهی طراحان و برنامه‌ریزان دولتی طرح از نیروهای ملی تورک می‌باشد. این مسئله نیز به خودی خودی به سبب عدم شناخت نیازها، خواست‌ها، راه‌کارهای احتمالی و ... خواسته یا ناخواسته سبب عدم موفقیت طرح خواهد شد.
شعف زودهنگام برخی فعالین تورک
با توجه به عدم مشاهده کوچکترین گشایش و یا تغییر نگرش خرد و کلانی در رابطه با "مسئله تورک در ایران"، برخی فعالین ناآگاه و جوان تورک تنها با شنیدن خبر پروپاگاندای دولتی اظهار شعف و شادمانی زودهنگامی نمودند. در حالیکه با توجه به تجربیات تاریخی و گذشته‌مان، با تجزیه و تحلیل شرایط منطقه‌ای و جهانی، آنالیز چند و چون طرح موجود به راحتی و تاحدودی می‌توان از اهداف و نیات احتمالی طرح آگاه بود. 
سخن آخر اینکه ما به عنوان جامعه تورک حق آموزش به زبان تورکی را از فارسی‌زبانان و یا دولت گدایی نمی‌کنیم بلکه اگر ما جامعه تورک شهروندان با حقوق برابر دولت ایرانیم بایستی از حقوق برابری با اقلیت حاکم فارسی‌زبان برخوردار باشیم. ما نه خواستار حقوقی بیشتر از آنچه که اقلیت حاکم فارسی‌زبان سالهاست از آن برخوردارند هستیم نه به کمتر از آن حقوق قانع هستیم. ما به عنوان جامعه تورک با توجه به پیشینه حداقل هزار ساله رسمیت و دولتی‌بون زبان تورکی در دولت‌های تورک در ایران خواهان؛
برچیدن رسمیت انحصاری زبان اقلیت حاکم فارسی‌زبان،
پایان دادن به سیاست انکار زبان تورکی و پروژه‌های آسیمیلاسیون زبان تورکی،
به رسمیت شناختن زبان تورکی به عنوان یکی از زبان‌های موجود در جغرافیای ایران،
به رسمیت شناختن تکثر و تنوع زبانی در ایران و قید در قانون اساسی،
برچیدن آموزش تک‌زبانه، ایدئولوژیک و تک‌تیپ‌ساز و گذر به آموزش چندزبانه، متکثر و سکولار،
رسمیت و سراسری شدن زبان تورکی تحت ضمانت اجرایی قانون اساسی،
تاسیس روزنامه‌ و رادیو و تلویزیون سراسری به زبان تورکی،
تاسیس فرهنگستان زبان تورکی با چندین شعبه در تهران، تبریز و اورمیه،
برخورداری از تبعیض مثبت در بهره‌برداری از بودجه‌ها به سبب نزدیک به صد سال سیاست زبان‌کشی و تورک‌هراسی،
... می‌باشیم.

دانش‌آموزان اروپایی زبان‌های خارجی بیشتری می‌آموزند

Kategori: , , , , , , , , , , Umud Urmulu - شنبه, مرداد ۲۰, ۱۳۹۷ - 0 comments
ترجمه: اومود اورمولو
انگلیسی، فرانسوی یا اسپانیایی، بسیاری از دانش‌آموزان اروپایی در مدرسه زبان‌های مذکور را فرا می‌گیرند و به همین سبب در قیاس با دانش‌آموزان آمریکایی‌ یک گام در پیش‌اند.
بر اساس نتایج پژوهش مرکز Pew Research Center حدود 92% دانش‌آموزان اروپایی 1 زبان خارجی را در مدرسه فرا می‌گیرند، بر خلاف اروپا این رقم در میان دانش‌آموزان آمریکایی حدود 20% سنجیده شده است.
سیستم آموزشی تفاوت را ایجاد می‌کند
دلیل تفاوت یاد شده در سیستم آموزشی قرار دارد. اغلب دانش‌آموزان اروپایی بایستی قبل از دیپلم حداقل 1 زبان خارجی را در مدرسه فرا گیرند. در آمریکا چنین الزامی وجود ندارد. در 24 کشور از 29 کشور مورد تحقیق حداقل 80% دانش‌آموزان 1 زبان خارجی را فرا می‌گیرند. در لیختن‌اشتاین، لوکزامبورگ، مالتا، نروژ، سوئد، رومانی و فرانسه سهم درصد یاد شده 100% می‌باشد.
هلند با 70%، پرتغال 69% و بلژیک با 64% در لیست کشور‌هایی قرار دارند که می‌بایستی دانش‌آموزان حداقل 1 زبان خارجی را بیاموزند. بلژیک با 64% در انتهای لیست کشورهای مورد تحقیق واقع شده است. نتایج تحقیق یاد شده از فراگیری حداقل 1 زبان خارجی در دوره دبیرستان را ثابت می‌کند.
در آمریکا تنها 10 دولت محلی از 50 دولت فدرال وظیفه فراگیری 1 زبان خارجی در دوره دبیرستان و قبل از دیپلم را ملزم نموده‌اند. در بسیاری از مدارس دانش‌آموزان آمریکایی می‌توانند کلاسهای آموزش زبان را با کلاس‌های دیگر تعویض نمایند.
در بریتانیا دانش‌آموزان تشویق می‌شوند که زبان‌های خارجی بیشتری را فرا گیرند تا از معایب Brexit در امان بوده و بتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند.
منبع ترجمه: بخش آلمانی یورونیوز      
https://tinyurl.com/yal9ct7j
در حالیکه سیستم‌های آموزشی کشورهای توسعه‌یافته به اهمیت آموزش زبان‌ها و تنوع زبانی در سیستم آموزشی پی‌ برده‌اند در ایران ما شاهد سیستم آموزشی ورشکسته‌ای می‌باشیم که رسالتش به‌بار آوردن انسان‌هایی تک‌زبانه، تک‌تیپ و ایدئولوژیک بنیان نهاده شده است. سیستم آموزشی تک‌زبانه‌ای که بر پایه زبان اقلیت حاکم شکل گرفته و امتیازات ویژه‌ای را برای کودکان فارسی‌زبان و مضرات متعددی را برای کودکان غیرفارس به ارمغان آورده است، سیستم آموزشی ایران به همین سبب بازتولید کننده تبعیض موجود در جامعه ایران و تداوم‌بخش آن برای نسل‌های آتی می‌باشد. به همین سبب هست که بسیاری از فعالین ملل غیرفارس از جمله اکتیویست‌های تورک‌ها خواهان رسمیت زبان‌ها و کاربردشان در سیستم آموزشی ایران‌اند.

Türkiye séçimleri haqqında: İleri démoqrasiden tek adam rejimine doğru

Kategori: , , , , , , , , , , , , Umud Urmulu - دوشنبه, تیر ۰۴, ۱۳۹۷ - 0 comments
Umud Urmulu
Türkiye séçimlerinden qısaca izlenimlerim:
-Türkiye 80 milyonluq bir ölke olaraq 5 iledek tekce Erdoğan’a insafina emanet.
-Türkiye tolumu 16 nisan referandumunda olduğu kimi ortadan ikiye bölündü.
-Türkiye'nin yüzde 50'sine yaxını dayatılan yéni organ neqlini gine redétdi.
-Erdoğan'ın Türkiye toplumunu bölüb ve 'men' ve 'öteki'ler siyasetinin getirdiği oy nedeniyle devam édib ve toplumdaki qutublaşma daha da artacaqdır, Çünkü Erdoğan indiyedek sergilediği tavır kimi tekce ona oy vérenlerin sesi ve Cumhurbaşqanı olmuşdur ve bu durum devam édeckdir. 
- Toplumun en az yarısının istekleri yox sayılmaya devam édecekdir.
-Çoxulcu ve çox rengli bir Türkiye deyil, bir elde toplanan bütün méda gücünüde qullanaraq daha ‘tek sesli’ bir Türkiye 80 milyonu gözleyir.  
- Démoqratik bir siyasal sistemin olmazsa olmazı olan ‘quvvetler ayrılığ’ının Türkiye’de olduğundan söz étmek artıq olanaqsızdır, Türkiyede artıq quvvetler birliği tek adamda toplandı. 
-Erdoğan toplumun yüzde 50’sinin oyunu ve desteyini alaraq daha da otoriterleşecekdir.
- Erdoğan tipi başqanlığın sınırı ve yétgilerinin haraya dayandığını, Erdoğan bile bilememekde ve yéni dönemde yapboz uyqulaması bolca yaşanacaqdır.
- Türkiye démoqrasısı daha da gérileyecekdir, çünkü Erdoğan’ı dénétleyecek ve denge oluşduracaq héç bir qurum ve quruluş artıq yoxdur.
-Türkiyen’in dünya’da, Ortadoğu, İslam âlemi ve Türk Cumhuriyetlerindeki sayqınlığı daha da azalaraq gérileyecekdir. Artıq Türkiye bir rol model ölke deyil, axsaq bir parlaménter démoqrasiden tek adamın yönetdiği bir ölke imajını vérmekdedir. Türkiyen’in bütün ayrıcalıqlarına kölke düşürüldü ve artıq sıradan bir Ortadoğu ölkesidir.
-Türkiye toplumu önceden daha çox 'muhafazakâr daha milliyetçiliğe yöneldi. 
-Ékonomik sıxıntıların yaşandığı çoxu ölkede milliyetçilik duyquları artar ve biréyler bencilleşerek indiki çalxantılı durum daha pisleşmesin, daha kârlı çıxım diye qurtarıcı sandığı biréye asılırlar. Türkiye'nin ékonomik durumu ortada ve gédişat ise héç  yaxşı deyil ve zorlu ékonomik günler Türkiyeni gözleyir.
-Tekce bir ölkede séçim olur diye, orada démoqrasının olduğundan söz étmek olmaz. Dünya siyasal tarixinde görüldüğü kimi bir çox sıradan siyasetçi zamanla yétgilerin bir elde toplanmasından dolayı güc zeherlenemsi yaşayayıb, otoritérleşerek néce séçimle geldiği ve diktatörlüğe évrildiğine tanıqlıq étmişdir. Démoqrası séçilen çoxunluğun, azınlığın ne qeder haq ve huququnun qoruduğu, geliştirdiği ve savunduğuyla ölçüler. Hele çoxunluq deyil de yüzde 50 ise, bu ‘uzlaşını’ gerekli qılar. Türkiyen’in söz dağarcığında ‘uzlaşı kültürü’diye bir qavram yoxdur.
Ve son söz olaraq yüzde 98 İran İslam Dévrimine oy vérmiş bir toplumun biréyi olaraq, bugün 40 il sonra ve dördüncü quşaq olaraq o séçimin bedelini İran’in her açıdan çöküşüyle ödemekdeyik. Türkiye’de ise en az toplumun yüzde 50’si her açıdan bu pis gédişatın bilincinde olub ve bilincli yurddaşlar olaraq davranmaları, Türkiyen’in İran olmayacağının en böyük garantisidir. 
با پشتیبانی Blogger.
 
UrmiyeNews.Com - Batı Azerbaycan'ın Sesi
Tema: Bal Medya