شاید پنجاه سال پیش کسی باور نمی کرد که دریاچه اورال در قلب سرزمینهای تورک در منتهای شمال شرقی دریای خزر با سیاستهای دولت شوروی و جمهوری های تازه استقلال یافته به طور کامل خشک شود. اما هم اکنون دریاچه ای که امانت میلیونها سال پیش طبیعت بود به کویرها و باتلاقهای متعفن تبدیل شده است. کویری که با هر حرکت امواج هوا و وزش بادهای مرگبار غرب به شرق سیبری تلی از پس مانده ها و زباله های صنعتی که سالیان سال به سوی آن روانه شده، نمک و املاح دریایی را بر گونه شهرهای اساطیری تورک می پاشد. هم اکنون زندگی مردمان این نواحی آنچنان به آب سدهای بسته شده بر رودهای منتهی به این دریاچه وابسته شده است که رهایی آبهای مستقر در پشت سدها و ممانعت از استخراج آبهای زیرزمینی در سرزمینهای اطراف آن به معنی گرسنگی، تشنگی و بیکاری مردمان خوگرفته به زندگی جدید در اراضی پایین دستی این سدهاست.
در منتهی علیه جنوب غربی دریای خزر و در مرزهای سرزمین تورکان دریاچه ای اورومو در نتیجه سیاستهای مشابه در انتظار سرنوشتی به مراتب وحشتناکتر می باشد. به دلیل عدم توجه به صنعت آزربایجان و رشد سریع جمعیت مناطق حوزه آبریز اورمو گولو، عروس آزربایجان، مردم ناچار به اشتغال کم سود کشاورزی روی آورده اند و در نتیجه آن بر روی تمام رودهای منتهی به دریاچه سد احداث گردیده است. علاوه براین کارشناسان معتقدند مهمترین دلیل خشک شدن آبهای اورمو گولو استخراج بیش از حد آبهای زیر زمینی و کاهش سطح این آبها و پیامد آن خشک شدن چشمه های کف دریاچه می باشد که عمده ترین منبع تامین آب آن می باشد. گسترش کشاورزی و باغداری در اطراف دریاچه باعث رشد صنایع تبدیلی خصوصی وابسته به این محصولات همانند کارخانجات آب میوه و خشکبار گردیده است. این وضعیت همچون اعتیادی است که در ابتدا خوشی اولیه را به همراه دارد اما با گذشت اندکی زمان تبعات آن آشکار می شود در حالی که به دلیل مشکلات حاصل از بیکاری مردمان خوگرفته به فعالیت های اقتصادی یاد شده ترک رویه بسیار مشکل و با مصیبتهای بزرگی همراه خواهد بود.
در طی هزاران سال رودخانه های منتهی به دریاچه نمک تپه های اطراف را شسته و با خود به دریاچه با نمک اورمو آورده اند و در دهه های اخیر نیز فاضلابهای صنعتی و شهری مناطق حوزه آبریز روانه آن شده اند. کارشناسان پیش بینی کرده اند که با روند کنونی با خشک شدن دریاچه در حدود 7 سال آینده تپه های بزرگی از نمک و پسماندهای سمی بر جای خواهد ماند. بادهایی که همواره در منطقه می وزند این مواد را در فعل انفعالات لایه های هوا به صدها کیلومتر دورتر خواهند برد. بادهای مرگبار تمام آزربایجان، قسمتی از مناطق شمال عراق، کردستان، لرستان، تهران و جنوب جمهوری آزربایجان و ارمنستان را در کام خواهند کشید و کویر نمک گسترده ای در ابعاد دشت لوت در منطقه برجای خواهد ماند. وضعیت به گونه ای خواهد بود که حتی در شهرهایی همچون تهران به دلیل طوفان نمک هفته ها کسی یارای خروج از خانه هایش را نخواهد داشت و مواد سمی انبارشده در قلب دریاچه امراض کشنده ای را برجای خواهد نهاد. میلیونها تن نه تنها شغل بلکه امکان زندگی را از دست خواهند داد.
اگر دریاچه خشک شود حتی بزرگترین کشورهای جهان نیز نخواهند توانست مقابل پیامدهای آنرا سد کنند. دریاچه ای که به اذعان کارشناسان توریسم می توانست سالانه بیش از 10 میلیارد دلار برای منطقه سود آوری داشته باشد در حال تبدیل شدن به کابوسی مرگبار است. وضعیت به گونه ای است که برای جبران آن قسمت از مساحت خشک شده دریاچه نیاز به دهها سال زمان است. امری که ممکن است هیچگاه اتفاق نیفتد.
باید بدانیم که نباید خیره به بلایی که به سوی ما خیز برداشته است بنگریم.
باید بدانیم که کسی بجز ما به فکر ما نیست.
باید بدانیم که هم اکنون و تنها هم اکنون زمان در اختیار ماست هرچند که اکنون نیز دیر شده است.
بدانیم که مردم ما ابتدا باید از این مسئله آگاه شوند.
بنابراین از بازی تیم تراختور با سپاهان و استیل آدین آژیر خطر را برای مردم خودمان، سراسر ایران و کشورهای منطقه به صدا درآوریم. با آنها در مورد خطری که ما را تهدید می کند سخن بگوییم. با پارچه نوشته ها، تومارها و مذاکره با مسئولین منطقه دولت تهران و کشورهای منطقه را مجبور به پاسخگویی نماییم. بنابراین:
با پلاکاردها، پارپه نوشته ها، sms ها به استقبال دو بازی آینده برویم. با مسئولین سیمای استان مذاکره کنیم تا صدای ما را به تصویر بکشند. با نمایندگان و مسئولین تماس بگیریم و از آنها بخواهیم به مسئولیت خود در این مورد عمل کنند. توماری در جهت حمایت از اورمو گولو در ورزشگاه تهیه نماییم. به دلیل غیر سیاسی بودن این حرکت از مذاکره و اقدام آشکار نهراسیم.
و بیاموزیم که با هم می توانیم از سرنوشت وحشتناک بدور مانیم و آینده ای روشنتر را برای خود رقم بزنیم!
باید تابوها ذهنی و تصورات اشتباه را در هم بشکنیم و برای حرکت عملی اراده و شکیبایی داشته باشیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر