بر اساس نتایج تحقیقات و نظرسنجی های تازه منتشر شده بیش از 81% مردم کاتالان خواهان تحقق استقلال اند، مردم کاتالان در عین خواهان برگزاری رفراندومی برای اعلان استقلال از اسپانیا پس از برگزاری انتخابات زودهنگام اند.
اتحادیه اروپا و موضوع استقلال خواهی
خواست برگزاری رفراندومی برای تحقق استقلال منطقه کاتالان اسپانیا به مذاکره روئسای کشورهای اروپائی در بلژیک نیز راه یافت. آقای آرتور ماس رئیس منطقه خودمختار کاتالان نیز با شرکت در گردهمائی بلژیک دیدارهائی با مسئولین اروپا در رابطه با موضوع خواست استقلال مردم کاتالان داشته است. بر اساس گفته های آقای ماس مردم کاتالان پس از تحقق اسقلال نیز خواهان ماندن در چهارچوب اتحادیه اروپا می باشند.
پس از برگزاری گردهمائی بلژیک آقای ماس در کنفرانس مطبوعاتی از نقش و مسئولیت اتحادیه اروپا در قبال مناطقی از کشورهای اروپائی که خواهان برگزاری رفراندومی برای تحقق استقلال می باشند سخن راند. وی از عدم تغییر نگرش مرکزیت محور مادرید سخن گفته و خواستار تغییر وضعیت سیاسی منطقه کاتالان شد. بر اساس گفته های وی نوع نگرش و رفتار مرزیت محور مادرید سبب عدم حل مشکل مردم کاتالان گردیده و خواهد شد.
پس از شروع سیگنالهای بحران اقتصادی در اروپا مردم کاتالان درقبال وضع مالیات های بیشتر از سوی دولت مرکزی خواستار خودمختاری بیشتر در امور اقتصادی گشته بودند، پس از رد این خواست از سوی حکومت مرکزی سیاست مداران کاتالان تاریخ 25 نوامبر را به عنوان انتخابات زودهنگام اعلام کردند. بر اساس نتایج تحقیقات و نظرسنجی هائی معتبری که در تاریخ 28 اکتبر صورت گرفته بیش از 81% مردم کاتالان خواستار رفراندومی برای تحقق استقلال خویش می باشند.
در گردهمائی 11 سپتامبر که برای بزرگداشت 300 مین سال پیوستن بارسلونا به اسپانیا تشکیل شده بود بیش از 1 میلیون کاتالانی حضور داشتند و خواستار تحقق رفراندومی برای حق تعیین سرنوشت خویش بودند.
براستی طرز نگرش ملت و اپوزوسیون حاکم نسبت به خواست تحقق رفراندومی برای استقلال مردم کاتالان چگونه می تواند باشد؟ آیا آنان را نیز با مارک هائی معروفی در نزد طیف حاکم به مانند تجزیه طلب، خائن، وطن فروش، اطلاعاتی، مزدور، جاسوس، پول گرفته از فلان جا و پذیرائی می کنند یا تحقق حق انسانی تعیین سرنوشت را جزئی از حقوق هر اجتماعی برمی شمارند؟ آیا با فرض محال نوع نگرش دوم در جامعه حاکم نسبت به ملل محکوم، ملت ترک ساکن ایران نمی تواند خواستار برخورداری از حق تعیین سرنوشت خود باشد؟ در جائی که جوامع محکوم در ایران از کوچکترین حق انسانی به مانند خواندن و نوشتن در تمامی سطوح تحصیلی، حق دفاع از خویش به زبان مادری در مجامع قضائی، حق شهروندی، حقوق برابر سیاسی ، تقسیم منابع اقتصادی، حق تعیین سرنوشت، حق کنترل سیاسی مناطق ملی خود و... برخوردار نبوده و بلکه مورد انواع تبعیض ها(زبانی، جنسیتی، دینی و..) و بدرفتاریهای ملت و اپوزوسیون حاکم قرار می گیرند چرا نباید برای تحقق آرمانهای جامعه خود تلاش نکنند.
منبع ترجمه مقاله:
http://tinyurl.com/cew3xnp
۱ نظر:
ke chi , shoma pantork haye haramzade ham chenin fekre bateli darid! kor khondid
ارسال یک نظر