اومود اورمولو
تحقیقات مشترک مرکز مطالعات و توسعه آمریکا، مراکز Stimson و مطالعات امنیتی و تغییرات اقلیمی حول مسئله دمکراسی خواهی در جهان عرب که با نام "بهار عربی" مشهور گشت و تغییرات اقلیمی منتشر شده است.
گزارش مذکور به تحقیق حول مسائل بهار عربی طی 2 سال گذشته پرداخته و باز زاویه دید جدیدی مسئله حرکت های مردمی را در جهان عرب با تغییرات اقلیمی پیوند داده و مهمترین عامل این حرکت های مردمی برشمرده است. به نظر محققین این موسسات علمی خشک سالی سال 2009 و تغییرات اقلیمی آن سال مهمترین نقش را در ایجاد دینامیک حرکت های اعتراضی جهان عرب داشته است.
تخریب منابع طبیعی و محیط زیست در ساختار جوامع نقش عمده ای دارد. در حالیکه کمبود منابع طبیعی در داخل کشورها نیز می تواند عامل مهمی در حرکت های اجتماعی باشد در ابعاد جهانی نیز این عوامل در پدید آمدن جنگ ها، مهاجرت و کوچ های اجباری، رقابت و ... نقشی اساسی را ایفا می کند.
در زمستان 2010 به علت وقوع خشکسالی در چین در ابعاد جهانی مفهوم استرس گندم به علت کمبود و افزایش قیمت جهانی اش ظهور یافت. مصر که یکی از مهمترین وارد کنندگان دانه از چین بود با افزاش شدشد قیمت نان مواجه گشت. در ژوئن 2010 قیمت 1000 کیلوگرم نان حدود 157 دلار آمریکا گشت که این رقم در فوریه 2010 به حدود 326 دلار آمریکا افزایش یافت. این افزایش قیمت نان سبب بروز مشکلات متعددی در حوزه تامین مواد غذائی در مصر گشت. در گزارشات یاد شده به این مسئله تاکید فراوانی شده و افزایش قیمت مواد غذائی ، افزایش فقر، بروز نارضایتی از سیستم دولتی مهمترین عامل در شروع اعتراضات بیان شده است. تغییرات اقلیمی در سال 2010 تنها به چین محدود نشده و در کشورهائی نظیر اکراین، روسیه، کانادا، قزاقستان و استرالیا و .. سبب ایجاد مشکل در تولید گندم گشته بود. حتی در روسیه که مهمترین صادر کننده گندم، جو و چاودار در دنیا می باشد با بروز مشکلاتی در تامین بازار داخلی مواجه شده بود. قیمت های مواد غذائی در کشورهای خاورمیانه و آفریقای شمالی تحت تاثیر معادلات حساسی واقع می باشد. به علت مشکلات ناشی از کمبود زمین و منابع آبی در این جغرافیا واردات مواد غذائی بیشتر بوده و بر اساس تناژ نیز بزرگترین وار کننده دنیا در حوضه مواد غذائی میباشد، که روسیه نیز مهمترین صادر کننده مواد غذائی به این منطقه حکمرانی می کند.
در گزارش مذکور کارشناسان جهانی و اشخاصی به مانند آقای Robert Zoellick رئیس بانک جهانی به بررسی تغییرات اقلیمی و بهار عربی پرداخته و افزایش قیمت مواد غذائی از سال 2010 به بعد در تونس و مصر را در تشکیل اعتراضات مردمی موثر دانسته اند. در تقابل با این نظریه نیز گروهی از اقتصاددانان مصری افزایش قیمت مواد غذائی را نه از سال 2010 بلکه از سال 2008 دانسته و حرکت اعتراضی اجتماعی مرد مصر را برخواسته از خواست برای دمکراسی، برابری، عدالت، آزادی سیاسی و اجتماعی و ... معرفی می نمایند. اگر در مصر معترضین به حسنی مبارک در تقابل با رژیم وی نیز بپا خواسته باشند هر خانواده مصری 40% از کل درآمد خانواده را تنها برای تامین مواد غذائی بکار بسته و در این پروسه افزایش 20 برابری در قیمت مواد غذائی مشاهده گشته است.
در ژانویه 2011 اعتراضاتی در الجزایر به سبب افزایش بیکاری و گرانی محصولاتی غذائی همچون روغن نباتی، شکر و ... شروع گردید. حکومت با برنامه هائی سعی در کاهش سریع قیمت مواد غذائی و خواباندن اعترضات اجتماعی نمود. وضعیت مشابه در تونس نیز مشاهده گردید و حتی نان باگت در اوایل شروع اعتراضات مردمی به نمادی مبدل گشته بود.
در مارس 2011 شروع اعتراضات مردمی در سوریه نیز در مناطق فقیری همچون درعاء و ...که از کمبود آب سالم در رنج بودند شروع گردید. در دیگر مناطق همجوار درعاء نیز به علت کاهش باران، کمبود منابع آبی و مدیریت غلظ منابع آب مسائلی رخ داده بود. گرچه سیستم های سیاسی کمبود بارش باران در این مناطق مذکور علت خشکسالی و کمبود منابع آب بیان کنند ولی تحلیل های علمی حاکی از عدم مدیریت صحیح منابع آبی در بوجود آمدن بحران کم آبی در مناطق مذکور می باشد. مهمترین مسئله در مدیریت صحیح منابع آبی استفاده بیش از حد از منابع آب شیرین زیرزمینی در مناطق یاد شده می باشد که گرچه در کوتاه مدت سبب افزایش تولید محصولات کشاورزی شاید گردد ولی در میان مدت – بند مدت سبب بروز خشکسالی ، عدم حاصلخیزی خاک و بوجود آمدن خسارات جبران ناپذیری به منابع ابی و خاک می گردد. در سوریه عدم مدیریت صحیح منابع آبی در درازمدت سبب بروز کوچ های اجباری در منطقه گردیده و طبیعتاً عشیرتهای منطقه ای به تامین منبع مادی خود به انواع قاچاق و دیگر اعمال غیرقانوین روی آورده اند با عدم همکاری دولت سوریه با مردم محلی فتیله اعتراضات اجتماعی در آن منطقه کلید زده شد.
مسئله مذکور در آزربایجان جنوبی و مابین ملت ترک نیز مشاهده گردید، به طوریکه به علت خشک شدن دریاچه اورمیه به سبب سدسازی ها بدون درنظر گرفتن حق آبه دریاچه اورمیه اولین اعتراضات مردمی در شهرهای ترک نشین همچون تبریز، اورمیه، اردبیل و .. در سال 2011 شکل گرفت و با نگرش امنیتی به موضوع سبب دستگیری هزاران جوان ترک گردید ، پس از آن نیز مسئله دریاچه اورمیه و محیط زیست آزربایجان جنوبی به بافت اجتماعی جامعه ترک وارد گردید به طوریکه در کمتر مجلسی امروزه می توان سخنی در مورد خشک شدن دریاچه اورمیه و علتش نشنید و مسئله بعد اجتماعی وسعیی به خود دیده است، بسیاری از تئوریسین های ترک و آزربایجانی خشک شدن دریاچه اورمیه را با رابطه مابین استعمارگر و مستمعره تشریح می کنند و گروهی دیگر نیز تنها مدیریت غلط منابع آبی را مهمترین علت خشک شدن دریاچه اورمیه معرفی می کنند ولی آن چیزی که مابین هر دو گروه مشاهده می گردد وجود صورت مسئله اصلی به نام محیط زیست و الخصوص دریاچه اورمیه می باشد. در کنار بحران آب در آزربایجان جنبوی وجود نارضایتی از سیستم سیاسی به علت گرانی، بیکاری، تبعیض ، وجود راسیسم، نابرابری و ... نیز بدون شک در شروع اعتراضات دخیل بوده اند.
بر اساس تحقیقات مشترک مرکز مطالعات و توسعه آمریکا، مراکز Stimson و مطالعات امنیتی و تغییرات اقلیمی حول مسئله دمکراسی خواهی در جهان عرب خشک سالی که در دوره 2006 تا 2011 در حدود 60% سوریه حاکم شده است را بیان می کند، بنا به گزارش خشکسالی بیشترین تاثیر در نواحی جنوبی سوریه که بیشتر به کار کشاورزی مشغول بوده اند نیز مشاهده گردیده و بیان می شود که این مجموعه شامل کاهش 75% تولید محصولات کشاورزی در منطقه یاد شده می باشد در عین حال در شمال شرقی سوریه که مردم بیشتر به کار حیوان داری مشغول می باشند نیز دقیقاً آمار 85% کاهش محصولات تغذیه کننده دام مشاهده گردیده است در مجموع این وضعیت سبب تحت تاثیر قرار دادن حدود 1.5 میلیون انسان گردیده است. در دیگر سو مهمترین تاثیرات در مبحث کشاورزی در سوریه تغییرات اقلیمی، مدیریت صحیح منابع آبی و غذائی، دینامیک های دمگرافیک و ..بیان گردیده است.
تغییرات اقلیمی در جهان عرب به عنوان تهدید مشخص گردیده است. در عین حال شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، خشکسالی، کمبود منابع آب، مهاجرت ها مجبوری و .. تشدید خواهد شد. در بخشی از گزارش نیز به افزایش قیمت برنج نیز اشاره گردیده است که در حالت مجموع می توان افزایش قیمت مواد غذائی در عین حال تشدید بحران های اکولوژیکی سبب بروز اعتراضات اجتماعی خواهد شد. جهان عرب گرچه از بعد دمکراسی در وضعیت قابل قبولی نمی باشد ولی رفاه قابل توجهی در بخش بزرگی از دنیای عرب به علت وجود منابع سرشاز انرژی وجود دارد که به علت تغییرات اقلیمی بخش وسیعی از این منابع تحت تاثیر واقع خواهند شد. در عین حال وضعیت موجود می تواند قدیمی مثبت در راه احیاء دمکراسی، برابری، عدالت، رفاه و ... نیز تلقی گردد.
برداشت آزادی از مقاله دکتر توبا ائورین.