اورمولو
بر اساس آخرین گزارش مرکز آمار آمریکا طی 30 سال گذشته شهروندان آمریکائی در کنار یادگیری و کاربرد زبان انگلیسی نسبت به یادگیری 1 زبان دیگر نیز رغبت فراوانی نشان داده اند طی سالهای یاد شده این میزان 3 برابر گردیده است.
گزارش منتشر شده حاکی از کاربرد وسیع زبان اسپانیائی مابین آمریکائی می باشد به طوریکه زبان اسپانیائی پس از زبان انگلیسی بیشترین متکلم را در آمریکا به خود اختصاص داده است. پس از زبان اسپانیائی افزایش تکلم به زبانهای آسیای جنوبی و آفریقائی نیز افزایش قابل تاملی را نشان می دهد. آمار رسمی منتشر شده در سال 2011 آمریکا که بر روی کودکان 5 سال به بالاتر صورت گرفته نشان از کاربرد یک زبان دیگر در کنار زبان انگلیسی مابین خانواده ها می باشد. میزان کاربرد زبانی به غیر از انگلیسی طی 30 سال گذشته افزایش 158% را نشان می دهد، این افزایش در حالی می باشد که آمار افزایش جمعیتی آمریکا در زیر این رقم می باشد.
افزایش چندزبانگی در آمریکا
بر اساس یافته های آقای Peter Sayer زبان شناس دانشگاه تگزار آمریکا رغبت به آموزش زبان دیگری به جزء زبان انگلیسی نشان از تمایل شهروندان آمریکائی به چندزبانگی و افزایش چندزبانگی در آمریکا می باشد. در عین حالیکه زبان اسپانیائی دارای متکلمین زیادی در آمریکا می باشد ما طی سالهای گذشته با تعدد متکلمین به دیگر زبانها را نیز به شدت مشاهده می کنیم.
گزارشات متعددی حاکی از عدم رغبت و کاهش کاربرد استفاده از زبانهای اروپائی در آمریکا را نشان می دهد. بر مبنای مقایسه آمارهای سال 1980 کاربرد زبانهای ایتالیائی، آلمانی، فرانسوی، مجاری، یونانی و هلندی در آمریکا حتی تا نصف کاهش یافته است. بر اساس آمار جمعیتی 2011 آمریکا در کنار تکلم به زبان انگلیسی حدود دو سوم مردم نیز از زبان اسپانیائی بهره می برند، این رقم در سال 1980 حدود 11 میلیون بود که اکنون طی 30 سال گذشته به 37.6 میلیون نفر رسیده است.
کاربرد وسیع زبان چینی
در سال 2011 زبان چینی با تعداد متکلمین 2.9 میلیون نفر در آمریکا یکی دیگر از زبانهای پرکاربرد آمریکا می باشد. در کنار کاربرد زبانهای اسپانیائی و چینی زبانهای دیگری همچون ویتنامی، روسی، فارسی، کره ای و ... نیز با افزایش متکلمین مواجه شده اند. بر اساس نظر زبان شناسان آمریکائی این تغییرشیوه کاربرد زبان های متعدد حاکی از تغییر بافت مهاجران به آمریکا می باشد.
منطقه جغرافیائی ایران نیز نه به سبب کوچ مهاجرین بلکه به ذات شکل گیری اش یک جغرافیای چندزبانی، چندملیتی، چندفرهنگی، چنددینی و ... می باشد که متاسفانه از سوی سیستمهای 100 سال گذشته این تنوع تماماً کتمان و برای یکسان سازی گروههای مغلوب در گروه غالب انواع سیاستهای آسیمیلاسیون و انتگراسیون در پیش گرفته شده است، گرچه که بروز حرکتهای ملی گرایانه با جایگاه اجتماعی وسیع در ملت های مغلوب حاکی از ورشکستگی کامل این سیاست های ضدانسانی می باشد. در ایران علارغم وجود زبانهای متعددی همچون ترکی، عربی، بلوچی، کردی، لری، گیلکی، مازنی و ... که تشکیل دهنده اکثریت در قیاس با زبان فارسی می باشند زبان فارسی دارای انحصاری رسمی می باشد و در کنار عدم رسمیت زبان های غیرفارسی سیاست های رسمی و غیررسمی دولت در جهت کشتار زبانی و نابودی تمامی دیگر زبانهای به پیش برده می شود. برای مثال شبکه های به اصطلاح استانی که در مناطق ترک نشین از سوی دولت ایجاد گشته اند دقیقاً در همین راستا برای ترکی زدائی و پدید آوردن زبانی مشتمل بر آذری احمد کسروی و فارسی کوچه بازاری به فعالیت مشغول می باشند. در کنار عدم رسمیت زبان ترکی در سیستم آموزشی و تحصیلی ایران نیز زبان مادری گروههای مغلوب از هیچ جایگاهی برخوردار نمی باشد و ملزم به یادگیری زبان تحمیلی و استعماری فارسی اند، به طوریکه رسالت آموزش و پرورش در همه جای دنیا ترویج علوم متعدد و مختلف بیان می باشد در ایران آموزش و پرورش برای فارسی سازی کودکان ترک و بوجود آوردن جامعه تک تیپ بر اساس تک زبان – تک ایدئولوژی برنامه ریزی گردیده است. این در حالی میباشد که پیشروان حقیقی جامعه ترک برای از بین بردن تبعض های متعدد زبانی در ایران خواستار "رسمیت و سراسری شدن زبان ترکی در ایران" تحت ضمانت قانون اساسی می باشند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر