اومود اورمولو
بر اساس نظرات پرفسور دکتر فاضل حۆسنۆ اردم حقوقدان و عضو هیات علمی دانشگاه دجله ترکیه رسمیت زبان ترکی در منطقه خودمختار کردستان عراق قدمی مهم بشمار میآید و برای حل مسئله کرد در ترکیه نیز رسمیت زبان کردی میتواند به عنوان یکی از اقدامات قابل توجه جهت مرتفع نمودن مسئله یاد شده تجویز گردد.
طی روزهای گذشته پارلمان کردستان عراق لایحه رسمیت زبان ترکی را در مناطقی که حدود 20% ترکنشین میباشند را به رای گذاشت و و لایحه یاد شده مورد قبول اعضای پارلمان واقع گردید به طوریکه زبان ترکی پس از زبانهای کردی و عربی سومین زبان رسمی کردستان عراق اعلام شد. رسمیت زبان ترکی در کردستان عراق سبب افزایش حساسیت کردهای ترکیهای نسبت به زبان مادری خود گردید.
ماده سوم قانون اساسی ترکیه بر رسمیت زبان ترکی دلالت دارد و ماده مذکور سبب عدم کاربرد رسمی زبانهای دیگری شده است، البته یاد آور شویم که بر اساس رفرمهای زبانی که از سال 2002 تا به اکنون صورت پذیرفته کاربرد زبانهای گروههای ائتنیکی غیرترک در امور آموزشی، قضائی، سلامت و.. چه به عنوان دروس آموزش زبان مادری و یا تاسیس مدارس غیرانتفاعی آموزش زبان مادری به رسمیت شناخته شده است.
عضو هیات علمی دانشکده حقوق دیجله ترکیه تنها راه به رسمیت شناختن زبان کردی به عنوان دومین زبان رسمی ترکیه را تدوین قانون اساسی جدید معرفی میکند، وی جهت رسمیت 2 یا چندین زبان در ترکیه آلترناتیوهای متفاوتی را ارائه میکند. اردم باور دارد یکی از رویکردها در قانون اساسی جدید میتواند عدم ذکر مسئله "زبان رسمی" باشد، دومین رویکرد در صورتیکه بر عدم ذکر نام زبان کردی یا دیگر زبانها اصراری باشد می توان از عباراتی نظیر "زبانهای منطقهای و یا بومی" استفاده نمود، در عین حال سومین رویکرد میتواند به صورت منفرد به ذکر تکتک زبانهای رسمی در ترکیه اشاره نمود.
بنا به نظرات اردم بولیوی با 36 زبان رسمی و احترام به چندزبانگی – چندفرهنگی توانسته تمامیت ارضی خود را حفظ نموده و با مسئله زبانها به صورت دمکراتیک برخورد نماید، در عین حال بسیاری از کشورهای اروپائی دارای چندین زبان رسمی میباشند و تجزیه نگردیدهاند.
مسئله زبانهای ملی در ایران
جغرافیای ایران نیز یکی از کشورهائی با تنوع زبانی وائتنیکی می باشد که به طور رسمی تاکنون وجود گروههای ائتنیکی و زبانی غیرفارس در ایران توسط دولت و ملت حاکم کتمان گردیده و حق زیست را از زبانهای غیرفارس تنها به سبب تمایز زبانی با گروه اقلیت حاکم گرفته است. در حالیکه کشورهای جنگزدهای همچون افغانستان و عراق هر کدام دارای چندین زبانی رسمی منطقهای و رسمی سراسری می باشند و کشورهائی نظیر ترکیه نیز به سرعت در حال گذر به سیستمهای سیاسی و آموزشی تکثرگرا و چندزبانهاند در ایران شاهد تداوم رسمیت انحصاری زبان اقلیت حاکم و سیاستهای خرد و کلان تکثرزدا، آسیمیلاسیونی، انکارکننده، ائتنوساید و ... میباشیم. همانطور که تجربه کشورهای دنیا و حتی کشورهای هممرز ایران اثبات نموده یکی از اساسیترین اقدامات جهت احقاق حقوق زبانی گروههای محکوم به رسمیت شناختن زبانها و حقوق گروههای ائتنیکی محکوم در قوانین اساسی می باشد، البته طبیعتا مسئله گروههای محکوم در کشورهائی نظیر ایران به احقاق حقوق زبانی ختم نگردیده و مسئله دارای ابعاد مختلفی همچون تقسیم قدرت سیاسی را نیز در برمیگیرد. طبیعتا رسمیت و سراسری گشتن زبان ترکی در ایران میتواند به عنوانیکی از اقدمات اساسی دولت و ملت حاکم در حل و فصل دمکراتیک مسئله ترک در ایران گردد. ترکها و رسمیت زبان ترکی در ایران
طبیعتا ترکان ساکن ایران دارای تفکرات سیاسی و اجتماعی متفاوت و متنوعی از هم میباشند ولی آنچه که سبب معنا بخشیدن به مفهوم "ملت ترک" میگردد خواست و ارادهای مشترکی هست که بر رسمیت زبان ترکی و سراسری اعلام نمودن و ضمانت اجرائی آن توسط قانون اساسی گرد هم آمده و توانسته به عنوان پل ارتباطی و عامل پیوندی در جامعه ترک عمل نماید.
منبع ترجمه خبر: سایت راداو
http://tinyurl.com/lxafnxl