Ana Sayfa » , , , , , , , , » پيشينه مسئله كرد و آزربايجان از صفويه تا حال- دردسر شروع مي شود Yazısını okuyorsunuz.

پيشينه مسئله كرد و آزربايجان از صفويه تا حال- دردسر شروع مي شود

Kategori: , , , , , , , , , Umud Urmulu - دوشنبه, اسفند ۱۰, ۱۳۸۸ - 0 comments












همانگونه كه در مقدمه ذكر شد تا زمان جنگ هاي صفويه و عثماني در تاريخ سياسي و اتنيك ايران و خصوصاً آزربايجان عنصري به نام كرد وجود ندارد. بتدريج با گسترش جنگ بين اين دو دولت ، دولتمردان عثماني از كارت كرد بر عليه صفويه استفاده مي كنند. تاريخ عالم آراي عباسي براي اولين بار از كرد چنين ياد مي كند:
در زمان شاه طهماسب اول دولت عثماني به آزربايجان تجاوز نموده و شهرهاي خوي و سالماس و اورمو را تصرف كرد. شاه محمد بيگ نامي از اكراد را حكمران اين منطقه نمود. امير بيگ از زير دستان همين فرد با عمر بيگ متحد و از اطاعت شاه محمد سرپيچي مي كند و در جنگ پيش آمده دست امير بيگ قطع و از آن روز به امير بيگ چلاق مشهور ميشود. بعدا شخص مزبور به اردوي صفوي(شاه عباس اول) ملحق و در لشكر كشي چوققور سعد (ايروان )شركت مي كند. شاه عباس به پاس خيانت وي به عثماني امارت اشنويه تا نزديكي اورمو را به وي داده و دستي از طلا براي وي مي سازد . به همين علت كردها وي را امير دست طلا هم لقب داده اند . سپس به عادت مالوف كردها ، دوباره به فكر خيانت افتاده و اين بار به فكر تصرف آزربايجان مي افتد. با تحكيم قلعه دوم دوم(دم دم ) يا جمجم دست به تمرد زده و اكراد را از عثماني به طور قاچاق و پراكنده وارد اراضي آزربايجان مي كند. از جمله ايل جلالي و ابدال از طايفه مكري را بدور خود جمع مي كند. جريان امر در اردبيل به سمع شاه عباس رسيده و وي حاتم بيگ اردوبادي را عازم اورمو كرده و فتنه را خاموش مي كند.
جنگ دوم جمجم:
 امير بيگ از قلعه فرار ميكند.  اما پس از 6سال به سبب برگشت اردوي شاهي و غفلت قبان خان مقدم (همانكه حدود اشنويه تا بوكان به نام وي قبان يا قباغ كندي ناميده ميشود) و خروج وي از قلعه به قصد شكار ، دوباره قلعه به دست اكراد و اين بار بدست الغ بيگ نامي مي افتد. پير بوداقخان  حاكم تبريز به كمك قبان خان آمده و الغ بيگ بر اثر انفجار باروت معدوم مي شود.

 جنگ سوم دوم دوم :
بعد از حكومت كلبعلي خان افشار در اورمو بار ديگر تمر خان پسر امير بيگ چلاق قلعه را بدست آورده و شروع به ناامني مي كند. كلبعلي خان اين بار قلعه را ويران و غائله را خاموش مي كند.

ماجراي قلعه بنار و شهادت عسگر خان افشار :
در سال 273هجري قمري امير سلطان از احفاد امير بيگ چلاق با تحريك افسران عثماني مستقر در سنجاق نوچه وارد خاك آزربايجان ميشود. اين روزها مصادف با جنگ هرات مي باشد. اين شخص به استحكام قلعه بنار يا بنارك در منطقه صوماي اورمو پرداخته و در آنجا مستقر شده شروع به ياغي گري و راه زني (عادت مالوف اكراد) مي كند. حكومت اورومي سرتيپ شجاع افشار عسگر خان را مامور دفع فتنه مي كند. ابتدا بعد از محاصره قلعه ترگور و فشار سخت بر ياغيان پروخان كرد با قرآن مجيد به قصد پوزش از قلعه بيرون آمده و تسليم مي شود. سپس بلادرنگ دستور پيشروي داده  به همراه سواران قره پاپاق در چمن دره گيز اردو مي زند. روز ديگر قلعه بنار طي جنگ خونين سقوط مي كند. و سلطان بيگ ملتمسانه تسليم مي شود. روز بعد دم دم هاي صبح از مردانگي افشار سوءاستفاده نموده و هنگامي كه عسگرخان سرتيپ مشغول نماز بود با خنجر آخته وي را می کشد. ملك منصور ميرزا و نعمت اله ميرزا وارد آلاچيق شده و آن خائن را در دم به قتل مي رسانند.
به احترام ورود جسد بيجان عسگر خان افشار از دروازه هندو به اورمو ، محله و نام دروازه هندو از آن روز به عسگرخان تغيير پيدا مي كند. بازماندگان آن سردار رشيد ترك در باغ سياوش واقع در خيابان دانشكده فعلي به ياد وي مراسم سياووشان بر پا مي كنند
توجه : نبايستي شهيد عسگر خان افشار با عسگر خان عبدالمالكي اولين سفير قاجار در فرانسه ،( آنكه فراماسوني را وارد ايران كرد) اشتباه گرفته شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

با پشتیبانی Blogger.
 
UrmiyeNews.Com - Batı Azerbaycan'ın Sesi
Tema: Bal Medya