بر اساس پیش بینی های کارشناسان اقتصاد جهانی رشد آزربایجان شمالی در سال پیش رو نیز ادامه خواهد داشت.
بر اساس آمار رسمی که از سوی حکومت آزربایجان شمالی منتشر شده است پیش بینی تولید ناخالص ملی برای سال 2013 برابر با 54 میلیارد مانات معرفی شده است که این رقم نشان از رشد 8.5% اقتصاد آزربایجان شمالی میباشد.
بر اساس ارقام منتشر شده از سوی وزرات اقتصاد آزربایجان شمالی در 8 ماه اول سال 2012 رشد اقتصادی آزربایجان شمالی 1.3% بوده است که بر اساس پیش بینی ها این عدد تا اواخر سال پیش رو به 2.5% خواهد رسید.
علت افزایش 3 برابری رشد اقتصادی آزربایجان شمالی در سال 2013 افزایش و بهره وری سرمایه گذاری صورت گرفته بیان شده است.
در دیگر سو بر اساس پیش بینهای اقتصاد دانان در سال 2013 تورم آزربایجان شمالی 6.3% خواهد بود.(1)
وضعیت روبه رشد و توسعه همه جانبه آزربایجان شمالی با نیمه دیگر آن یعنی آزربایجان جنوبی که مستعمره داخلی ایران می باشد دل هر انسان ترکی را می آزارد، نیمی از وطن در رشد و توسعه و نیمه دیگر وطن در استعمار و استثمار دولتی بیگانه.
تلاشهاي عملی در بعد اقتصادی در جهت استعمار اقتصادی مناطق غير فارس علی الخصوص استانهای آزربايجان جنوبی در جهت ايجاد رابطه شديد مركز- پيرامون بصورت مدون از سال 1328 و تدوين برنامه هاي عمرانی ملی آغاز شد. اولين دوره اين برنامه به صورت هفت ساله و از سال 1328 تا 1334 اجرا گرديد.
نكته جالب در برنامه های طراحی شده از اين دوره تا امروز تأكيد ظاهری برنامه ريزان بر رسيدگی به مناطق محروم و كمتر توسعه يافته و توسعه نيافته در همه اين برنامه های توسعه است. به عنوان مثال هدف عمده و محوری برنامه های اول تا پنجم 56-1328 تجهيز نيروها و امكانات درجهت نوسازی زيربناهای اقتصادی در مناطق مختلف كشور موسوم به ایران و توسعه همه مناطق درقالب تئوری قطب رشد عنوان گرديده بود.
در چارچوب برنامه های توسعه در اين دوره چهار نوع قطب توسعه در برنامه چهارم در نظر گرفته شد.
الف) قطبهای كشاورزی
ب) قطبهای صنعتی
ج) قطبهای توريستی
د) قطبهای ارتباطی
استانهای آزربايجان جنوبی در اين استراتژی در حالی که به لحاظ نیروی کارانسانی، موقعیت جغرافیایی، منابع طبیعی غنی و...میتوانست در هر چهار قطب قرار گیرد فقط در قالب قطب كشاورزی در نظر گرفته شدند. استانهای فارس نشین اما کما بیش در هر چهار قطب سهم سرمایه گذاری بسزایی را به خود اختصاص دادند.
در مجموع دولت ایدئولویک فارس از ابتدای برنامه های اول تا پنجم بر سه محور تأكيد نمود.
الف) تمركز سرمايه گذاری در مناطقی كه از جهت طبيعی و انسانی قابليت توسعه بالقوه داشتند به منظور تحصیل حداكثر بازدهی اقتصادی
ب) توجه به مناطق نسبتاَ محروم و عقب مانده و يا مناطق حساس از جهت سياسی
ج) سعی در جلب مشاركت مردم در فعاليت ها و امور عمرانی از طريق اجرای اصل عدم تمركز اداری
در لايحه بودجه سال 55 و 56 كل كشور،تبصره 13 بند الف، به صورت ويژه و نمادين بر اصل عدم تمركز و پتانسيل های ناحيه ای استانها در تعيين سطح اعتبارات و عدالت اجتماعی و اقتصادی تأكيد می شود.
نكته جالب توجه در برنامه ریزی های اقتصادی دوره پهلوی دوم تأكيد برنامه ريزان در جای جای اين برنامه ها به اصل عدم تمركز استفاده از قابليت های توسعه در مناطق مختلف، توجه به مناطق محروم و عقب مانده، عدالت اقتصادی و... است.
با وقوع انقلاب اسلامی دولت مدعی بود با تأكيد بر قانون اساسی كشور به تعيين خطوط اساسی الگويی برنامه های عمرانی ملی خواهد پرداخت.
قانون اساسی با تأكيد بر استقلال اقتصادی و نيز توجه به تأمين نيازهای فردی و اجتماعی انسانها در جهت رشد و تكامل آنها و نيز محوريت قسط و عدالت اقتصادی بر مناسبات توليد و توزيع كالاها و خدمات و نيز نفی تمركز و تكثر و درآمد، مبنای تدوين برنامه های دولت گرديد. اين اصول و برخی اصول ديگر قانون اساسی مبنای تدوين برنامه های دولت قرار گرفت و در راستای عملياتی كردن اهداف آن در سال 1361 "شناسايی مناطق محروم" به عنوان يك طرح مطالعاتی ملی در وزارت برنامه و بودجه آغاز شد.
بين سالهای 62-66 از طريق دفاتر برنامه ريزی منطقه ای و كميته های برنامه ريزی استان سازمان برنامه و بودجه طرح پايه آمايش سرزمينی و طرح مطالعات جامع توسعه استانی به تدريج آماده شد تا مقدمات برنامه های بعدی قرار گيرد.
شناسائی تنگناها و نقاط قوت توسعه در هر استانی به منظور سرمايه گذاری برنامه ريزی شده در نقاط مختلف هدف اين برنامه بود.
در قانون برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی بين سالهای 68-1374 يكی از اهداف كلان ده گانه برنامه سازماندهی فضايی و توزيع جغرافيايی جمعيت و فعاليت متناسب با مزيت های نسبی هر منطقه (مگر در مواردی كه ملاحظات سياسی و پدافند ملی ايجاب نمايد) اعلام شد.
همچنين براساس تبصره 5 قانون برنامه اول توسعه پيش بينی های زير به عمل آمد:
توزيع سالانه اعتبارات سرمايه گذاری های ثابت بين استانهای مختلف در طول برنامه بايد به گونه ای صورت پذيرد كه در انتهای برنامه برخورداری بخش های محروم از امكانات آموزشی- بهداشتی و راه مناسب روستايی، اشتغال و برق رسانی بر مبنای گزارش اجمالی شناسايی بخش های محروم سازمان برنامه و بودجه حداقل مطابق برخورداری بخش های غير محروم در سال 68 باشد.
دومين برنامه عمرانی توسعه كشور برای سالهای 1373 تا 1377 طرح ريزی شده يكی از اهداف اساسی اين برنامه جلوگيری از تمركز از طريق تفكيك دقيق دولت و ايجاد سه رده مديريت مركزی، مديريت استانی و شهرستانی و مديريت محلی به منظور انتقال وظايف كه موضوعيت مردمی داشت به سازمانهای محلی بود.
برنامه سوم توسعه اقتصادی دولت نيز برای سالهای 83-1379 طراحی گرديد. در اين برنامه اهداف محوری دولت همچنان عدم تمركز اداری و اقتصادی و نيز تحقق عدالت اجتماعی، اشتغال، كاهش بيكاری در مناطق مختلف کشور و سرمایه گذاری در مناطق محروم به منظور اجرای عدالت اعلام شد.
در برنامه چهارم توسعه نيز وضع به همين منوال بود و همچنين بر عدم تمركز اقتصادی، رفع تبعيض اقتصادی از مناطق محروم و اجرای عدالت اقتصادی تأكيد شده است.
چنانچه در قسمت های مختلف اين قسمت آمده در جای جای برنامه تدوین شده در دوره پهلوی اول و دوم و جمهوری اسلامی (دولت میر حسین موسوی،هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد) بر مفاهيم و واژه هایی چون عدم تمركز، عدالت اقتصادی، رسيدگی به مناطق محروم، نوسازی زيربناهای اقتصادی در مناطق مختلف كشور و... تاکید شده است.
سوالاتی كه دراين ميان وجود دارد اين است که :
- چرا با وجود تأكيد مؤكد ( و احتمالاً ظاهری ) برنامه ريزان اقتصادی، در دولت های مختلف در 80 سال اخير مناطق غير فارس علی الخصوص استانهای آزربايجان جنوبی هر روز وضعيت اسفبارتری از لحاظ اقتصادی پيدا مي كنند؟
- علل توسعه سریع مناطق کویری فارس نشین در حالی که به لحاظ شرایط اقلیمی، نیروی انسانی، منابع طبیعی و... در وضعیت کاملا غیر برخوردار قرار دارند، چیست؟
- چرا "همه" استانهای فارس نشین در شاخص مهاجرت جزو استانهای مهاجر پذیرند و "همه" استانهای آزربایجان جنوبی در صف اول استانهای مهاجر فرست قرار دارند؟
- آزربايجان جنوبی با رتبه اول اقتصادی در سالهای قبل از مشروطه چرا بعد از به حكومت رسيدن حكومتی با علايق شديد نژاد پرستانه فارس محور سال به سال از لحاظ شاخص های اقتصادی، اجتماعی، آموزشی، بهداشتی و... دچار افت می شود؟
- چه نسبتی بين استعمار اقتصادی، ممنوع كردن تحصيل به زبان مادری و جايگزينی زبان تحميلی، بیگانه و اجباری فارسی به جای آن، تحقير فرهنگی و... وجود دارد؟(2)
منابع:
1- http://tinyurl.com/btuwzzr
2- http://tinyurl.com/ccth5ec
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر