اورمولو - بر اساس نظر زبان شناسان طی 50 سال پیش روز بیش از نصف زبان هائی که امروز می زیند به مرگ زبانی مبتلا خواهند گشت و تماماً از بین خواهند رفت. به علت جهانی شدن، سیستم های دیکتاتوری در کشورهای چندملیتی – چند زبانی، وجود زبانهای غالب رابط بین المللی، آسیمیلاسیون و استعمار زبانی ملت های محکوم ومستمعره، عدم رسمیت زبان ها و بسیاری از دیگر مسائل امروزه زبان ها با خطر مرگ زبانی دست به گریبان می باشند. برای مثال عدم رسمیت و ممنوع بودن زبان کائورنا در استرالیا در سالهای 1880 سبب مرگ زبان کائورنا به سال 1920 گشت در آن سال آخرین متکلم به این زبان فوت کرده و به کله زبان کائورنا از روی زمین محو گشت.
در دنیا 7 میلیارد انسان زندگی می کنند که بر اساس پیش بینی ها حدود 7 هزار زبان و لهجه نیز موجود می باشد که نکته قابل تامل کاربرد حدود 4% از زبانهای دنیا از سوی 96% مردمان دنیا می باشد. یعنی حدود 4% دیگر مردمان دنیا میراث دار 94% از زبانهای بشری می باشند.
در ایران نیز به علت عدم رسمیت زبان ترکی و عدم جایگیری اش در سیستم آموزشی و تحصیلی زبان ترکی به جد با خطر مرگ زبانی روبروست.
بر اساس نظر زبان شناسان مرگ زبانها ارتباطی با تعدد متکلمین به آن زبان ندارد و در دنیای امروزی با عدم حمایتی از زبانی توسط دولت و عدم جایگیری اش در سیستم های آموزشی و تحصیلی، اداری، اجتماعی، قضائی و ... زبان ها در معرض مرگ زبانی می توانند واقع شوند. عدم تولید آثار فاخر به زبان ترکی علارغم وجود 25 الی 35 میلیون ترک در ایران و مبتلا بودن زبان ترکی به انواع بیماری های زبانی به بهترین شکل ممکن نشان از شروع روند مرگ زبان ترکی در ایران می باشد، در کنار این رویه سیستماتیک آسیمیلاسیون زبانی توسط سیستم ایزار آموزشی و تحصیلی نیز پروسه مرگ زبان ترکی در ایران را تسریع می بخشد.
متاسفانه علارغم وجود میلیونها ترک در جغرافیای ایران دولت ایران به صورت رسمی وجود ملتی به نام ملت ترک و زبان ترکی را کتمان می کند و با عناوین مختلف از جمله زبان مشترک، زبان رابط، زبان رسمی، زبان دولتی و زبان بیگانه، اجباری و استعماری فارسی را بر کودکان ترک تحیمل می نماید، تحیمل زبان بیگانه فارسی در حالی صورت می گیرد که زبان ترکی از هیچ جایگاهی در ایران برخوردار نمی باشد. حتی رسمیت زبان ترکی نیز نمی تواند تاثیری بر روند مرگ زبان ترکی داشته باشد چون بنا به تحقیقات جهانی زبان شناسان زبانها در صورتیکه از سوی دولتی حمایت نگردند و دولت مذکور زیرساخت های کاربرد زبان را در اجتماع فراهم نسازند جامعه مغلوب به علت بسیاری از مسائل به سمت یادگیری زبان غالب خواهد رفت و در صورت ایجاد زیرساخت های برای زبان ترکی هست که در عین رسمیت و سراسری بودنش می توان جلوی مرگ زبان ترکی را گرفت. برای مثال دولت ایران می باید به صورت قانونی اولویت ایجاد کسب و کار و استخدام دولتی در مناطق ترک نشین ایران را مبتنی بر آموزش زبان ترکی اشخاص در نظر بگیرد تا انسانها به آموزش و و یادگیری "زبان مادری" خود برای کسب و کار و ایجاد زیرساختهای زندگی امید وار باشند.
مرگ زبان ها به تنهائی مرگ زبانی نیست، بلکه با مرگ زبانی هویت ، تاریخ، فرهنگ، فولکلور، هنر و به صورت جامع تر میراث بشری نیست می گردد. مرگ "زبان ترکی" در ایران بدون تردید مرگ ملت ترک، فرهنگ ترک، تاریخ ترک، فولکلور ترک، ادبیات ترک، هنر ترک و ... خواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر