Ana Sayfa » , , , , , , , , , , » روز جهانی زبان مادری و زبان ترکی در ایران Yazısını okuyorsunuz.

روز جهانی زبان مادری و زبان ترکی در ایران

Kategori: , , , , , , , , , , , Umud Urmulu - دوشنبه, بهمن ۳۰, ۱۳۹۱ - 0 comments
اورمولو
همه ساله با نزدیک شدن به 21 فوریه که با نام روز جهانی زبان مادری شناخته می شود در میان ملیت های دنیا و الخصوص جوامع چندملیتی – چندزبانی به مانند ایران جنب و جوش خاصی را شاهدیم. در میان ملتهای غیرفارس ساکن ایران و ملت حاکم فارس زبان بیشتر مباحث 12 ماه سال که حول مسائل ملل تحت ستم و مستمعره داخلی می گذرد با نزدیک شدن به روز جهانی زبان مادری بحث عدم رسمیت و عدم آموزش زبان مادری ملت های غیرفارس و تحمیل آموزش زبان بیگانه فارسی دوباره نقل محافل می گردد، البته سانسور و کتمان موضوع به کنار.
با افزایش شعور ملی ترک در جامعه و روند بیداری ملی چندسالی هست که بحث زبان مادری و الخصوص رسمیت و سراسری شدن زبان ترکی از سوی اکثر قریب به اتفاق گروههای سیاسی، فرهنگی، جامعه ادب و هنر و... ترک به عنوان اولین گام برای ورود دمکراسی به منطقه جغرافیائی ایران نمود قابل توجهی یافته و رفته رفته در کنار دیگر مسائل ملل غیرفارس وجود مشکلی به نام 'مسئله ترک' در ایران در موضوعات مختلف نمود بیشتری می یابد، البته ناگفته نماند علت گستردگی مسئله ملی ملت ترک در ایران به علت وجود جمع کثیری از ترکان ساکن این جغرافیا می باشد که بنا به نظر بسیاری از محققین بی طرف ترکان ساکن ایران را نه به عنوان اقلیت بلکه به عنوان اکثریتی تحت مستمعرگی و حاکمیت اقلیت فارس زبان معرفی می کنند. با تثبیت گروههای ائتنیکی – زبانی – دینی در کشورهائی به مانند عراق، افغانستان و ... جنگ زده در سطح خاورمیانه ای و ترکیه در سطح اروپائی بدون تردید ترکان ساکن ایران نیز با صدائی رساتر و مصمم تر از همیشه خواستار تحقق تمامی حقوق پایمال شده و به یغما رفته خویش از جمله رسمیت هویت و زبان ترکی تحت ضمانت قانون اساسی، سیستم آموزشی و تحصیلی بر مبنای زبان ترکی، برابری زن و مرد، تقسیم منابع اقتصادی به صورت برابر، تغییر هژمونی قدرت و جایگیری نماینده گان واقعی ملت ترک در سیستم سیاسی حاکم، آزادی های دین باوران و غیردین باوران، تعریف جدید و مدرنی از شهروند ایران که در برگیرنده تمامی واقعیت های منطقه جغرافیائی ایران باشد و نه به مفهوم داشته های فارس زبانان تحت قالب ایرانیت، وجود نیروی نظامی برای حفاظت از ملت ترک، مدیریت مناطق ملی و ... طی پروسه های کوتاه– میان و طولانی مدت می باشند.              
جغرافیای تحت حاکمیت دولت ایران یکی از نادرترین مناطق چندملیتی – چندزبانی دنیا می باشد که هنوز هم سیاست های رسمی و غیررسمی اش مبتنی بر کتمان و اجرای آسیمیلاسیون زبانی – فرهنگی ائتنیک های مغلوب و مستمعره تعریف شده و به پیش برده می شود، هر ساله با نزدیک شدن به روز جهانی زبان مادری گروههای فعال حقوق بشر و غیرسیاسی ترک بیانیه های مرتبطی بنا به کنوانسیون های حقوق بشر جهانی و اعلامیه جهانی حقوق زبانی به محکومیت دولت ایران به سبب نقش آشکار حقوق ترکان ساکن این جغرافیا می پردازند. آموزش زبان مادری یکی از اصلی ترین مسائل در حوزه حقوق بشر می باشد و عدم جایگیری زبان ترکی در سیستم آموزشی ایران و در دیگر سو تحمیل زبان بیگانه فارسی بدون کوچکترین تردیدی یکی از عمده نقض های حقوق میلیونها ترک می باشد. سیاست رسمیت زبان فارسی در یک جغرافیای چندملیتی – چندزبانی به مانند ایران و عدم رسمیت زبان ترکی و دیگر زبانهای ائتنیک های غیرفارس به واقع مهمترین سد در برابر ورود دمکراسی به منطقه جغرافیائی ایران می باشد. در حالی که سیستم های سیاسی و غیرسیاسی منطقه و دنیا به سمت به رسمیت شناختن تمامی حقوق زبانی و فرهنگی ائتنیک های مغلوب در جوامع سیری سعودی دارد متاسفانه در ایران سیاست رسمی دولت ایران مبنی بر کتمان و تحقیر مفهوم ائتنیک های مغلوب و مستمعره بوده و در این راه نیز مدیای مرکزگرای فارس زبان (چه داخلی و چه خارجی) اوج تطابق را با پایمال نمودن و نقض حقوق اولیه ملت های مغلوب دارد. بر اساس آمار سازمان جهانی یونسکو بیش از 50% زبانهای دنیا طی 100 سال پیش رو تماماً به مرگ زبانی مبتلا خواهند شد و عمده ترین علت مرگ زبانها به نظر زبان شناسان عدم رسمیت و عدم جایگیری زبانهای مغلوب در سیستم آموزشی و تحصیلی اند، در دنیای کنونی حتی با رسمیت زبانی نیز خطر مرگ زبان ها از بین نمی رود و بدون تردید حمایت دولت های از زبان های موجود در یک جغرافیا به صورت برابر از اهمیت بسزائی برای زیست زبان ها برخوردار می باشد. 
رسمیت زبان مادری موضوعی امنیتی و متضاد با تمامیت ارضی یا کتمان زبان مادری و تداوم سیاست های آسیمیلاسیون زبانی – فرهنگی علت تجزیه ایران؟
براستی آیا رسمیت و سراسری شدن زبان ترکی سبب تجزیه ایران می شود یا عدم رسمیت و تداوم اجرای سیاست های آسیملاسیون زبانی – فرهنگی بر علیه ملت ترک و دیگر ملتهای مغلوب سبب تجزیه این جغرافیا خواهد شد؟ آیا با رسمیت زبان ترکی در ایران تمامیت ارضی این جغرافیا به خطر می افتد یا با عدم رسمیت زبان ترکی هست که حرکت های به حق استقلال طلبانه روز به روز گسترش یافته و جایگاه اجتماعی قابل توجهی را مابین ملت ترک می یابند؟ در دیگر سو فرض مثال رسمیت  وسراسری شدن زبان ترکی سبب تجزیه ایران شود، مگر برای عدم تجزیه این جغرافیا می توان میلیونها انسان ترک را از حق اولیه اش که آموزش زبان مادری می باشد به عناوین مختلف از جمله تمامیت ارضی کتمان کرده و نادیده گرفت؟ آیا اصلاً رسمیت و سراسری شدن زبان ترکی سبب تجزیه ایران می گردد و یا وجود تبعیض های متعددی ائتنیکی، زبانی، دینی، اقتصادی و ... بر مردمان ساکن این جغرافیاست که سبب بروز حرکت های به حق استقلال طلبانه ملی گشته است. آیا در دنیا کدام کشور چندزبانی – چندملیتی می باشد که با احقاق حقوق ملتهای تحت ستمش و یا رسمیت یافتن زبان مادری گروه های مغلوب تجزیه گردیده است؟ با رسمیت و انحصار بی حد و حصر زبان فارسی در کنار عدم رسمیت و کتمان زبان ترکی و دیگر زبانهای ملت های غیرفارس اکنون بسیاری از این زبانها مبتلا به انواع بیماریهای زبانی گشته و با خطر مرگ زبانی مواجه می باشند. باید قانون اساسی جدیدی منبطق با واقعیت بافت چندملیتی – چندزبانی ایران آماده گردد و دقیقاً زبان، ائتنیک ، فرهنگ و ... مختلف و متعدد در ایران نه به عنوان تهدیدی امنیتی بلکه به عنوان میراثی انسانی با قبول و به رسمیت شناختن تمامی حقوقشان و تضمین در قانون اساسی محقق شود که شاید بتوان به امید اشتراک منطقه جغرافیائی مشترک و تعریف جدید و مدرنی از شهروند ایران در کنار هم زندگی کرد، بدون تردید خلاف این امر می تواند جنگ های ویران کننده ائتنیکی – مذهبی را شعله ور سازد و سبب ایجاد نتایج غیرقابل جبرانی برای تمامی ملت های ساکن این جغرافیا گردد. موضوع ستم و وجود نژادپرستی بر علیه ملتهای مغلوب و تحت ستم مسئله آتش زیر خاکستر هست و در زمانش به شدت شعله ور خواهد گشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

با پشتیبانی Blogger.
 
UrmiyeNews.Com - Batı Azerbaycan'ın Sesi
Tema: Bal Medya