اومود اورمولو
زهره طبیبزادهنوری عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی از حوزهٔ انتخابیهٔ تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر از استان تهران گفتگوئی با سایت خانه ملت در مورد مسئله آموزش به زبان مادری ملل غیرفارس داشته و بنا به گفته های ایشان حتی پیشنهاد طرح آموزش به زبان مادری غیرمنطقی و نامعقول می باشد.
طبیب زاده با انتقاد به طرح مسئله آموزش به زبان مادری در مدارس گفت: این پیشنهاد علاوه بر اینکه بار مالی بسیاری را به کشور تحمیل می کند، منجر به از بین رفتن اتحاد در نتیجه استفاده از زبان واحد میشود. وی با تاکید بر اینکه سیستم آموزشی در کشور باید بر اساس شاخصهای ملی به پرورش دانشآموزان اقدام کند٬ افزود: تحصیل و آموزش موضوعی نیست که بتوان آن را به زبان محلی درآورد. این نماینده مردم در مجلس نهم٬ با بیان اینکه صحبتها و گویشهای مختلف منطقهای برای مسائل هر استان به تفکیک محترم است٬ گفت: اگر در بحث آموزش، نگاه یک جانبه و بر اساس گویشهای محلی حاکم باشد هزینههای بسیاری چون تغییر کتب درسی٬ اصلاح شیوه برگزاری کنکور و غیره به کشور تحمیل میشود. وی با تاکید بر اینکه تصویب طرح آموزش به زبان مادری به برگزاری کنکوری مجزا در هر استان منجر خواهد شد٬ افزود: تنها زبان فارسی به عنوان زبان ملی کشور میتواند به اتحاد در تمامی زمینهها منجر شود. طبیبزادهنوری با بیان اینکه برگزاری کنکوری به دهها لهجه مختلف در کشور دور از منطق است٬ تصریح کرد: آموزش به زبان مادری در کشور به هیج وجه عملیاتی نیست بنابراین اگر دانشآموزی از ابتدای عمر با گویش خود آموزش ببیند در انتها محکوم به ماندن در منطقه خود و خدمت در آنجا خواهد بود. وی در تشریح تبعات آموزش به زبان مادری در مدارس سراسر کشور٬ افزود: زمانی که آموزش به زبان مادری در مدارس صورت بگیرد٬ باید کنکور٬ دانشگاه را نیز به این ترتیب طبقه بندی کرده و طبق گویشهای مختلف به برگزاری کلاسها بپردازیم.
این نماینده مردم در مجلس نهم٬ تاکید کرد: در صورت تصویب طرح آموزش به زبان مادری٬ آموزش انواع و اقسام رشته ها با زبان و گویش محلی در محل و زادگاه افراد باید صورت بگیرد. عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات درمجلس نهم٬ با تاکید بر اینکه مطرح شدن هر طرحی از سوی مسئولان باید با آینده نگری همراه باشد٬ گفت: آموزش به زبان مادری مستلزم این است که آینده دانشآموز و دانشجو در نظام آموزشی کشور به خوبی دیده شود. وی با بیان اینکه اتحاد و یکپارچگی گویش یکسان در کل کشور با آموزش به زبان مادری دچار اختلال میشود٬ تصریح کرد: پیشنهاد طرح آموزش به زبان مادری غیرمنطقی و نامعقول است.
آموزش به زبان مادری طرحی پوپولیستی است
این نماینده مردم در مجلس نهم٬ با پوپولیستی خواندن مطرح کردن طرح آموزش به زبان مادری از سوی دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی٬ گفت: گویا یونسی بدون توجه به تبعات طرح مذکور تنهابرای خوشامد قومیتهای مختلف طرح آموزش به زبان مادری را مطرح کرده است. عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی٬ با بیان اینکه طرح آموزش به زبان مادری از سوی یونسی بیشتر کاربرد سیاسی دارد و در صحنه عمل وقتی بخواهیم کشور را با این تفکر اداره کنیم به هیچ وجه قابلیت اجرا ندارد٬ افزود: طرح مذکور ناپخته٬ غیرکارشناسی و دور از منطق بود و نمیتواند محل اعتنای بخشهای آموزشی٬ دانشگاهی و نظام آموزشی کشور قرار بگیرد.
به نماینده تهران باید عرض نمود که بار مالی آموزش اجباری زبان فارسی بر ملل غیرفارس بسیار پرهزینه تر از بار مالی آموزش به زبان مادری گروهای مغلوب هست منتها هزینه آن را ملل مغلوب با نابودی زبانها، فرهنگ ها، هویت های ملی و ائتنیکی، غنای جامعه به سبب مدنیت های متفاوت و... می پردازند. بار مالی که آموزش به زبان مادری برای گروه های ائتنیکی غیرفارس در ایران دارد بسیار کمتر از بار مالی، روانشناختی، جامعه شناختی، زبان شناختی، فلسفی، حقوق بشری و ...می باشد که گروههای مغلوب در ایران به سبب عدم آموزش به زبان مادری می پردازند. در ثانی به فرض محال از بعد مالی مسئله آموزش به زبان مادری گروههای مغلوب غیرفارس در ایران برای دولت هزینه بردار باشد آیا مسئولیت دولت در قبال شهروندانش تامین زیرساختهای لازم برای امر آموزش و پرورش تمامی شهروندانش بدون تبعیض نمی باشد؟ در عین حال بر اساس یافته های علمی هزینه آموزش به زبان مادری گرچه شاید در سالهای اول مقداری بیشتر از هزینه آموزش به زبان حاکم باشد ولی تاثیری که این مسئله در جوامع محکوم می گذارد غیرقابل سنجش هست، بر اساس آمار رسمی در ایران تنها در سال 1392 بیش از 3 میلیون و 200 هزار دانش آموز تنها در سال اول ورود به سیستم آموزشی ترک تحصیل نموده اند، به نظر شما چند درصد از این دانش آموزان تنها به سبب ترس از سیستم آموزشی که هدفش فارسیزه کردن کودکان گروههای مغلوب می باشد از سیستم آموزشی گریخته اند؟ باید افزود که باری مالی که دولت ایران به سبب سیستم امنیتی برای به اصطلاح یکپارچگی و وحدت ملل این جغرافیا می پردازد صدها برابر بیشتر از باری مالی خواهد بود که می باید برای تامین زیرساختهای آموزش به زبان مادری گروههای محکوم تامین کند.
بند دوم ماده 26 اعلامیه جهانی حقوق بشر هدف آموزش و پرورش را شكوفایی همه جانبهء شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادیهای اساسی معرفی نموده و آموزش و پرورش را ابزاری برای گسترش حسن تفاهم، دگرپذیری و دوستی میان تمام ملتها و تمام گروههای نژادی یا دینی و نیز به گسترش فعالیتهای ملل متحد در راه حفظ صلح یاری می داند. براستی هدف و شاخص سیستم آموزشی ایران و ملی که می فرمائید چیست؟ آیا سیستم آموزشی تک زبانه آنهم بر اساس زبان گروه اقلیت حاکم فارس زبان هدفی به جزء نسل کشی زبانی گروههای مغلوب و پدید آوردن جامعهای تک زبان، تک ایدئولوژیک و تک تیپ بر اساس ویژگی های گروههای اقلیت فارس زبان را می تواند برآورده سازد؟
بی شک اگر به اقلیت بودن باشد زبان فارسی بیشتر از دیگر زبان ها دارای ویژگهای زبان اقلیتی هست، زبان ترکی با توجه به کثرت متکلمانش یک زبان اقلیت یا محلی نیست بلکه زبان سراسری و زبان اکثریت نسبی مردم ساکن ایران هست. در عین حال بنا به گفته های حاجی بابائی وزیر آموش و پرورش قبلی تعداد کودکانی که دارای زبان مادری فارسی بوده و وارد سیستم آموزشی می شوند تنها 30% دانش آموزان را تشکیل می دهند و 70% بقیه کودکانی که وارد سیستم آموزشی میشوند دارای زبان مادری غیر از زبان فارسی می باشند که طی پروسه نسل کشی زبانی در 1-2 سال اول شروع به تحصیل به آموختن زبان اجباری فارسی می نمایند.
در مورد غیرعملی بودن چاپ کتب درسی به زبان های مادری گروههای مغلوب در ایران باید عرض کنم اعتراض ملل غیرفارس دقیقا به این وضعیت بغرنج می باشد، که چرا در حالیکه اکثریت مردم ساکن ایران غیرفارس اند، تمامی کتاب های چاپ شده در سیستم آموزشی به زبان گروه اقلیت فارس زبان می باشند و ملل غیرفارس راهی به جزء فارسی نویسی اجباری ندارند. در کشورهای هم مرز ایران همچون عراق و افغانستان مسئله زبان های ملی به طور دمکراتیک حل گردیده به طوریکه اکنون عراق جنگ زده دارای 5 زبان رسمی و یا افغانستان جنگ زده دارای بیش از 5 زبان رسمی می باشند و تمامی مسائلی که در مورد چاپ کتاب، شیوه کنکور و ..می فرمائید به راحتی با متدهای علمی در همین کشورهای جنگ زده حل گردیده است.
رسمیت انحصاری زبان فارسی شاید برای فارسی زبانان مایه افتخار، اتحاد و .. باشد ولی برای ملل غیرفارس عامل استعمار داخلی، تبعیض زبانی، نسل شکی فرهنگی – زبانی، عامل فتنه و افتراق و .. بوده و می باشد.
واقعا منطق جالبی در مورد مخالفت با آموزش به زبان مادری گروههای مغلوب دارید، با توجه به چه منطق و متد علمی می فرمائید که: اگر دانشآموزی از ابتدای عمر با گویش خود آموزش ببیند در انتها محکوم به ماندن در منطقه خود و خدمت در آنجا خواهد بود. از کی زبان گروه اقلیت فارس زبان، زبان بین المللی گردیده؟ آیا این همان تبعیض زبانی نیست که ملل غیرفارس از آن می نالند؟ اگر دولت که می باید حق مشروعیتش از مردم باشد زیرساختهای آموزش به زبان مادری گروههای مغلوب را فراهم سازد برای تمامی زبان های مغلوب نیز فرصت ایجاد شغل در همان منطقه فراهم می گردد و اولویت استخدام شغلی می باید با آموختگان زبان اکثریت همان منطقه باشد، مسئله ای که در دنیا مدرن نمونه های فراوانی دارد.
در صورت تحقق حق برخورداری از آموزش به زبان مادری گروههای مغلوب در ایران می توان فرمول های متعددی را بکار بست، برای مثال در عرف منطقه زبان های اکثریتی قریب به اتفاق شهروندان ساکن این جغرافیا به مانند زبان های ترکی و فارسی می باید به عنوان زبان رسمی سراسری و دیگر زبانهای ملی گروههای مغلوب به عنوان زبان رسمی منطقهای مورد کاربرد واقع گردند دقیقا همان مدل سیستم آموزشی که در عراق و افغانستان جنگ زده بکار بسته میشود.
آیندهنگری به تحمیل یک زبان گروه اقلیت بر اکثریت نیست بلکه ایجاد فضائی مناسب برای برخورداری تمامی شهروندان یک جغرافیا به صورت برابر و بی تبعیض از مزایای شهروندی یک دولت می باشد. اگر زبان گروه اقلیت فارس زبان بر میلیونها انسان غیرفارس به هر نام و عنوانی تحمیل می گردد این آینده نگری نیست بلکه با توجه به گسل های اجتماعی موجود و تداوم استعمار زبانی گروههای مغلوب سرانجام به جزء پدید آمدن جنگ های ائتنیکی و گسست کامل اجتماعی در ایران را به همراه نخواهد داشت.
این که فرمودهای آموزش به زبان مادری در دولت حسن روحانی طرحی پوپولسیتی می باشد، بنده نوعی و ملل غیرفارش با شما به نوعی هم عقیده ام چونکه تاکنون به جزء پروپاگاندای دولتی اقدامی عملی و قانونی در مورد تحقق برخورداری گروههای مغلوب از آموزش به زبان مادری از سوی دولت حسن روحانی برداشته نشده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر