اومود اورمولو
خانوادههای بوشناک به سبب آموزش اجباری زبان صربی به کودکانشان معترض بوده و مدارس را بایکوت نمودهاند.
در فدراسیون بوسنی هرزگوین و خانوادههای بوشناکی موجود در جمهوری صرب به سبب تحمیل زبان صربی و مسیحیت به کودکانشان تصمیم به بایکوت مدارس نموده اند. به نظر آنان کودکان بوشناک در مدارس و سیستم آموزشی تحت آسیمیلاسیون واقع می گردند.
بایکوت مدارس به سبب وجود آسیمیلاسیون از سوی خانوادههای بوشناک در حالی صورت می پذیرد که از گشایش مدارس در بوستی هرزگوین 2 ماه می گذرد و اکنون نیز هزاران دانش آموز به سبب اعتراض به سیاست های آسیمیلاسیون سیستم آموزشی، مدارس را بایکوت نمودهاند. آموزش اجباری زبان صربی به کودکان بوشناک در حالی صورت می پذیرد که بنا به گفته خانوادهها در مدارس بوشناکی هیچ دانش آموز صربی وجود ندارد و به واقع زبان صربی به کودکان بوشناک تحمیل می گردد. در کنار تحمیل اجباری زبان صربی کودکان بوشناک ملزم به آموزش اجباری کتب مرتبط با مسیحیت اند در حالیکه اکثریت خانوادهها مسلمان می باشند.
خانوادههای بوشناک معترض به وجود آسیمیلاسیون در سیستم آموزشی در سارایوو و در دفتر نمایندگی اتحادیه اروپا کمپی ایجاد نموده و خواستار رفع این مشکل گشتهاند. در حالیکه 15 روز از شروع کمپین در نمایندگی اتحادیه اروپا می گذرد هنوز نیز طرفین به تفاهم دست نیافته و خانوادههائی که موفق به دیدار با مسئولین اتحادیه اروپا گشته اند از عدم حل مشکل و بی تفاوتی مسئولین اظهار نارضایتی می کنند.
بایکوت مدارس توسط خانوادههای بوشناک در حالی صورت می گیرد که ملل غیرفارس ساکن جغرافیای ایران نیز در موقعیت مشابه و به مراتب بدتری واقع گردیدهاند، به طوریکه علارغم تنوع ائتنیکی، دینی، فرهنگی و زبانی وسیع موجود در این جغرافیا تمامی تنوعات مذکور از سوی دولت و ملت حاکم کتمان گردیده و سیاستهائی برای یکسانسازی تنوعات یاد شده و بوجود آوردن جامعهای تک زبان، تک تیپ و تک ایدئولوژی آنهم بر اساس ویژگهای گروه اقلیت فارس زبان به پیش برده شده و می شود. مهمترین ابزار تنوع زدائی دولت و ملت حاکم سیستم آموزشی اجباری که بر پایه رسمیت انحصاری زبان گروه اقلیت فارس زبان شکل گرفته می باشد. در حالیکه بوسنی هرزگوین دارای 3 میلیون نفر جمعیت و 3 زبان رسمی بوسنیایی، کراواتی و صربی ایران با دارای بودن جمعیتی بالغ بر 80 میلیون و رسمیت انحصاری زبان اقلیت فارسی و تنوع ائتنیکی غیرقابل قیاس با بوسنی هرزگوین در حال تداوم استعمار داخلی ملل غیرفارس می باشد. در جغرافیای چندملیتی، چنددینی، چندفرهنگی و چندزبانی ایران به مانند بوسنی هرزگوین در هر یک از مناطق ملی غیرفارس گروه اقلیت فارس زبان جمعیتی بالغ بر 1% نفوس کل همان منطقه را تشکیل نمی دهد ولی زبان مادری گروه محکوم که همانا یکی از ملل غیرفارس می باشد ممنوع بوده و در عین حال زبان گروه اقلیت حاکم از رسمیت انحصاری برخوردار می باشد، برای مثال تمامی دانش آموزان ترک ملزم به یادگیری زبان گروه اقلیت فارس زبان در سه منطقه ترک نشین آزربایجان جنوبی، قشقایستان و افشارستان می باشند در حالیکه از آموزش زبان مادری خود "زبان ترکی" محروماند در عین حال کودکان گروه اقلیت فارس زبان تنها به آموزش زبان مادری خود اکتفا می نمایند.
اولین خواسته فعالین ملی ترک از هر طیف و گروه فکری رسمی و سراسری شدن زبان ترکی در ایران تحت ضمانت اجرائی قانون اساسی و عدم تحمیل زبان گروه اقلیت فارس زبان برای رفع تبعیضات زبانی می باشد.
منبع ترجمه خبر:
http://tinyurl.com/l5wr95y
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر