کاربرد 800 زبان در نیویورک، کتمان زبان مادری میلیونها ترک در ایران

Kategori: , , , , , , , , , Umud Urmulu - سه‌شنبه, مرداد ۰۱, ۱۳۹۲ - 0 comments
اومود اورمولو
در شهر نیویورک که دارای جمعیتی بالغ بر 8 میلیون نفر می باشد از تمامی کشورهای جهان می توان انسانهائی یافت. به نظر بسیاری از زبان شناسان نیویورک یکی از رنگین ترین شهرهای بزرگ دنیا از جهت کاربرد زبان می باشد، حتی بسیاری آن را اولین شهر دنیا از بعد تعدد زبانها به شمار می آورند. بر اساس آمارها حدود 800 زبان در نیویورک مورد کاربرد واقع می گردند. متروپل نیویورک به علت تعدد زبان هایش نیز زبان زد و خاص و عام می باشد.
آقای ارنست آرایس که بولیویائی بوده و به زبان اسپانیائی سخن می گوید از امکان زیست آداب - رسوم و زبان مادری در کنار هم سخن می گوید. در نیویورک از کشورهای مختلف جهان مهاجرینی وجود دارند و در هر گوشه ای به راحتی می توان زبان و لهجه ای خاص را شنید. برای مثال ما در بولیوی کاربرد زبانهای آیمارا و Quechua را می بینیم که در آمریکا در کنار آداب و رسوم مان توانسته ایم زبان مادریمان را نیز حفظ نمائیم.
بر اساس آمار رسمی سال 2010 نیویورک حدود 51% مردم دارای زبان مادری انگلیسی اند، در حالیکه 49% دیگر شهروندان نیویورک دارای صدها زبان و لهجه متفاوت اند. برای بسیاری از انسانها در نیویورک تکلم دومین زبان شهر یعنی زبان اسپانیائی غیرعادی نیست چون لاتینی ها 25% جمعیت شهر را تشکیل می دهند.
یکی دیگر از شهروندان نیویورک این شهر را دارای ویژگی های بین المللی شمرده و علارغم داشتن اطلاعات کافی از تعدد زبانها او نیز نیویورک را رنگین کمانی از زبانها و لهجه های مختلف معرفی می کند. بنا به گفته او تعدد زبانهای نیویورک در آسانسور، خیابان، کوچه، بازار، مترو و ...قابل لمس می باشد.
منطقه جغرافیائی ایران نیز نه به سبب تعدد مهاجرین بلکه به سبب ساختار شکل گیری اش یکی از رنگین ترین نقاط جغرافیائی جهان از بعد تعدد زبان ها و لهجه ها می باشد که متاسفانه تاکنون تمامی زبانها و لهجه ها به سبب ساخت پروژه یک ملت – یک زبان – یک ایدئولوژیک تماماً کتمان و مورد انواع سیاست های یکسان سازی و انتگراسیون دولت ایران طی 100 سال گذشته واقع شده اند به طوریکه اکنون بسیاری از این زبانها مورد انواع بیماری های زبانی واقع گردیده اند. علاوه بر کتمان زبانهای متعدد از جمله زبان ترکی که زبان اکثریت شهروندان ایران می باشد زبان اقلیت فارسی نیز بر تمامی دیگر ائتنیک های زبانی به سبب و عناوین مختلف تحمیل گردیده است. در ایران ما با رسمیت انحصاری زبان اقلیت فارسی مواجه ایم در حالیکه دیگر زبان های اکثریت به مانند ترکی از هیچ حقوق اولیه ای از جمله تحصیل به عنوان زبان مادری میلیونها ترک برخوردار نمی باشند. حتی رسانه هائی که از سوی دولت ایران در مناطق ملی ترک نشین تاسیس گردیده بیشتر در جهت سیاست های کلان دولت ایران مبنی بر ترویج فارسی و نابودی زبان ترکی می باشند و تمامی این مدیاها بدون ذره ای تردید برای ساختن زبان جدیدی مشتمل بر زبان آذری احمد کسروی و زبان فارسی در تلاش اند. در حالیکه دنیا به سمت چندفرهنگ گرائی (Multiculturalism) به پیش می رود در ایران ما هنوز هم شاهد تحمیل فرهنگ، زبان، آداب و سن، باور، تاریخ، ادبیات، هنر و ... گروه اقلیت ائتنیکی فارس زبان بر دیگر ملیتهای غیرفارس که اکثریت این جغرافیا را تشکیل می دهند می باشیم. بسیاری از دولت های اروپائی به سبب آثاری که عدم آموزش زبان مادری برای کودکان مهاجر به ارمغان می آورد برای مهاجرین با هزینه ملی کلاس ها و مدارس آموزش زبان مادری برگزار می کنند ما در ایران علارغم اینکه شاهد وجود 25 – 35 میلیون شهروند ترک که خود تا همین 100 سال پیش دارای صدها امپراطوری و سلسله ترک بوده اند می باشیم دولت ایران هنوز هم زبان ترکی را در ایران به رسمیت نشناخته و حق آموزش به زبان ترکی را با قوانین نوشته شده و نانوشته ممنوع کرده است. اکثریت جامعه ترک از هر طیف و گروه فکری اکنون خواستار رسمی و سراسری شدن زبان ترکی در ایران بر طبق قانون اساسی اند تا اولین قدم برای رفع تبعیض زبانی در ایران برداشته شود که تاکنون با بی اعتنائی دولت ایران مواجه بوده ایم، گرچه که بی اعتنائی به مسئله ملی سبب گسترش روز افزون تفکر تشکیل دولت ملی در مناطق ترک نشین را تقویت می کند و قدمی به سود و منافع ملی جامعه ترک می باشد.         
منبع ترجمه: بخش ترکی صدای آمریکا
http://tinyurl.com/mtlrosp

کردی در عراق زبان رسمی دوم می گردد،عدم رسمیت و سراسری شدن زبان ترکی در ایران

Kategori: , , , , , , , , , , Umud Urmulu - دوشنبه, تیر ۳۱, ۱۳۹۲ - 0 comments
بر اساس اخبار رسمی منتشر شده امروز مجلس عراق برای بررسی اعلان رسمیت زبان کردی به عنوان دومین زبان رسمی عراق تشکیل جلسه داده است. خبر مذکور از سوی مخبر لیست کردستانی پارلمان عراق آقای موئید طیب به خبرگزاری ها مخابره و بازگو شده است. 
منابع خبری از قبول طرح زبان کردی به عنوان دومین زبان رسمی عراق خبر داده اند و اغلب اعضای پارلمان عراق با دید مثبتی نسبت به اعلان زبان کردی به عنوان دومین زبان رسمی عراق می نگرند.
در حالیکه زبان کردی به عنوان دومین زبان رسمی عراق در حال بررسی می باشد ما هنوز در ایران با تداوم سیاست های آسیمیلاسیون، کتمان، تحقیر، طرد و .. نسبت به زبان ترکی و انسان های دارای هویت ائتنیکی ترکی مواجه می باشیم. متاسفانه دولت ایران و قشر الیت فارس زبان که طیف حاکم در ایران می باشند علارغم اینکه در افغانستان، عراق و ...با تحقق حقوق گروههای ائتنیکی، زبانی، دینی و .. را شاهدیم اینان در پی تداوم به استعمار و استثمار کشیدن ملت ترک و دیگر ملت های مستمعره با عناوین و قالب های جدیدی می باشند و روزی نیست که بحث تاریخ گذشته ماده های 15 و 19 قانون اساسی ایران را هر شخصی نوعی بازگو می کند و خبر از تداوم رسمیت انحصاری زبان فارسی بر دیگر ملتهای غیرفارس با نام های زبان مشترک، زبان ملی، زبان رابط، زبان دولتی و ... را به روز می کند این در حالی هست که بر خلاف دولت ایران ما در منطقه خاورمیانه اکنون با موجی از دمکراسی خواهی و برابری حقوق گروههای ائتنیکی، زبانی، فرهنگی، دینی و ... مواجه ایم. قشر الیت فارس زبانان باید بیاندیشند که آیا می باید ملت ترک و دیگر ملت های مستمعره برای تحقق تمامی حقوق مدنی خویش تنها به استقلال مناطق ملی خویش بیاندیشند یا می توان در این جغرافیای عقب مانده نیز برای تحقق حقوق برابر و عدم استعمار ملت های محکوم اندیشید؟ آیا به واقع می توان این دید آینده نگر را در ملت و دولت حاکم مشاهده نمود؟ طبیعتاً جواب قاطع منفی می باشد ...
در حالیکه کردهای عراق موفق به تشکیل دولت ملی خود شده و کردهای سوریه نیز در راه مشابهی می باشند ملت ترک در ایران با نمونه های موفق از رهائی از یوغ استعمار گروه حاکم در منطقه مواجه می باشد، این در حالی می باشد که حرکت مدنی جامعه ترک در ایران قابل قیاس با حرکت های مذکور که بیشتر بر حسب مسائل اشغال عراق و جنگ داخلی در سوریه پدیدار شده و بوجود آمده اند نمی باشد. قریب به اتفاق جامعه ترک برای رفع تبعیض های زبانی خواستار رسمیت و سراسری شدن زبان ترکی در ایرانند.            
منبع خبر:
http://tinyurl.com/ltlyjrq

اهداف و مقاصد كمپین تاسیس فرهنگستان زبان تركی در ایران

Kategori: , , , , , , , , , , , Umud Urmulu - یکشنبه, تیر ۳۰, ۱۳۹۲ - 0 comments
اهداف و مقاصد براه اندازی كمپین برای تاسیس فرهنگستان زبان تركی در ایران را می توان در سه عنوان خلاصه كرد:
1- در رابطه با تمرین فعالیت دمكراتیك
2- در رابطه با فرهنگستان زبان تركی
3- در رابطه با هویت ملی ترك
1- تمرین فعالیت دمكراتیك
الف- به عنوان جامعه ای خاورمیانه ای، فرهنگ خواستار شدن مطالبات عمومی از دولت و حكومتها در میان ما بسیار ضعیف است. این كمپین، تمرینی در راستای خواستار شدن مطالبات عمومی از دولت است.
ب- در میان ما فرهنگ تعقیب نمودن وعده های انتخاباتی و حساب پرسی در باره عاقبت این وعده ها پس از به اقتدار رسیدن صاحبان آنها وجود ندارد. این كمپین تلاشی در راستای نهادینه كردن این فرهنگ است.
ج- در عصر ما اینترنت و رسانه های اجتماعی مدرن امكانات بسیار مفیدی را برای تحقق دو هدف فوق مهیا می كنند. این كمپین به آموختن كاربرد این امكانات مدرن كمك می نماید: ایجاد صفحه پتیشن، جمع آوری امضاها، مدیریت و تعقیب كمپین، ...
2- در رابطه با فرهنگستان زبان تركی
الف- هدف بنیادین، انتقال موضوع فرهنگستان زبان تركی و ضرورت تاسیس آن، به گفتمان سیاسی حاضر ایران بود.
ب- هدف دوم، خواستار همچو مطالبه ای شدن و ثبت این خواست در تاریخ است. تاكنون در ایران، هیچ مطالبه عمومی در مقیاس مردمی در باره تاسیس فرهنگستان زبان تركی خواسته نشده بود.
ج- حسن روحانی در وعده های انتخاباتی خود از تاسیس همچو فرهنگستانی سخن رانده بود. علی رغم آنكه احتمال تحقق این وعده انتخاباتی كم است، یكی از اهداف كمپین كمك به افزایش احتمال تحقق این وعده انتخاباتی بود.
د- حسن روحانی در حین تبلیغات انتخاباتی خود، این فرهنگستان را فرهنگستان زبان آذری نامیده بود. یكی از اهداف كمپین، اعتراض به كاربرد ترمینولوژی دولتی- رسمی آذری به جای تركی و تصحیح آن بود.
ر- ملت ترك ساكن در ایران، خود دارای آگاهی كافی در باره چیستی فرهنگستان زبان تركی، وظائف آن و كارهائی كه می تواند و می باید انجام دهد نیست. یكی از اهداف كمپین، اطلاع رسانی و آگاهی بخشی در باره وظائف و مسئولیتها و فوائد فرهنگستان زبان تركی به ملت ترك، حتی به دیگر ملل ساكن در ایران و از جمله فارسها بود.
3- در رابطه با هویت ملی ترك
الف- تاكنون در ایران هیچ مطالبه عمومی بنام و در باره كل توده و یا ملت ترك ساكن در این كشور خواسته نشده بود. این كمپین نخستین مطالبه عمومی سیاسی- فرهنگی است كه بدون توجه به لهجه، منطقه و طائفه، با نام ملت ترك و بنام زبان تركی خواسته شده است. به عبارت دیگر، هدف گذر كردن از لهجه گرائی، محلی گرائی و قبیله محوری است.
ب- یكی دیگر از اهداف این كمپین، تقویت احساسات ملی مشترك و تعمیق حس تعلق به یك ملت، در میان ترك زبانان ساكن در ایران و كسانی كه خود را ترك می دانند است. به عبارت دیگر هدف، كمك كردن به روند ملت شوندگی توده ترك و تسریع آن بود.
ج- یكی دیگر از اهداف این كمپین، ارائه مرحله ای از نقشه راه منطقی و واقعگرایانه از خواستهای زبانی ملت ترك- كه با حفظ و توسعه زبان تركی آغاز می شود- و مارژینالیزه كردن خواستهای غیرواقعگرایانه و افراطی در این رابطه بود.   
د- در صد سال اخیر آزربایجانگرایان پان ایرانیست و در هشتاد سال گذشته آزربایجانگرایان استالینیست، بر حیات فرهنگی و سیاسی ملت ترك حاكم بوده اند. فعالیتها و كمپینهای فرهنگی و سیاسی را یا آنها مستقیما آغاز و مدیریت كرده اند و یا بر كمپینها و فعالیتهای قبلا آغاز شده توسط دیگران، بعدها حاكم گردیده و آنها را منحرف نموده اند. این كمپین نخستین در نوع خود است كه توسط تركها، كسانی كه معتقد به ملت ترك و زبان تركی اند و مستقل از آزربایجانگرایان كلاسیك آغاز و مدیریت شده است. پس از این حركت تابوشكن، روی آوردن معتقدین به ملت ترك و هویت ملی تركی و زبان تركی، به عمل و اقدامات و فعالیتهای فرهنگی و سیاسی، مستقل از آزربایجانگرایان كلاسیك توسعه خواهد یافت. این حركت تابوشكن، از این منظر دارای اهمیتی تاریخی است.
ر- یكی دیگر از اهداف این كمپین، روشنگری در باره كسان و نیروهائی است كه مخالف تاسیس فرهنگستان زبان تركی می باشند. دقیقتر، نمایاندن ماهیت واقعی آزربایجانگرایان پان ایرانیست و آزربایجانگرایان استالینیست به افكار عمومی ترك است. همانگونه كه انتظار می رفت، آزربایجانگرایان كلاسیك با پان ایرانیستها همصدا شده و در یك صف به مخالفت با تاسیس فرهنگستان زبان تركی پرداختند. این رفتار نیز، یكبار دیگر كاردكرد همیشگی و تاریخی آنها را، - متحد شدن با افراطیون فارس و از پشت خنجر زدن به ملت ترك را- عیان ساخت.
ز-از دیگر اهداف این كمپین، نشان دادن این واقعیت بود كه ملت و زبانی كه مردم ترك و تركهای مدرن و دمكرات به آن معتقدند، با ملت و زبانی كه پان ایرانیستهای آزربایجانگرا- ملهم از ایدئولوژی دولت ایران- و آزربایجانگرایان استالینیست – ملهم از ایدئولوژی روسیه شوروی- بدان معتقدند چیزهای متفاوتی اند. چنانچه پان ایرانیستهای آزربایجانگرا به جای فرهنگستان زبان تركی خواستار ایجاد فرهنگستان زبان آذری و آزربایجانگرایان استالینیست خواستار تاسیس فرهنگستان لهجه تركی آزربایجانی شدند. به عبارت دیگر، در اینجا سخن از سه هویت ملی- ملت متفاوت و سه زبان متفاوت می رود:
- ملت ترك و زبان تركی تركهای مدرن و دمكرات
- ملت آذربایجان و زبان آذربایجانی آزربایجانگرایان استالینیست
- قوم آذری و زبان آذری پان ایرانیستهای آزربایجانگرا
اگر شما تاکنون به کمپین تاسیس فرهنگستان زبان ترکی در ایران نپیوسته اید می توانید با رفتن به آدرس زیر با امضاء نمودن کمپین قدمی در راه تحقق حقوق زبان ملت ترک و رفع تبعیض های متعدد زبانی در ایران باشد.

Türk Dili Akademisi İmza Kampanyası Neden Başlatıldı ve Neyi amaclayır?

Kategori: , , , , , , , , , , , Umud Urmulu - شنبه, تیر ۲۹, ۱۳۹۲ - 0 comments
Iran Seçkilərində Həsən Ruhani Təbriz, Urmiye, Ərdəbil vs kimi Türk şəhərlərinə gəldiği zaman olası başxan Seçildiği zaman “Türk Dili Akademisi” açacağını söz vermişdi və Seçildikdən sonra bir neçə Türk eyləmçi bu vədəni yerinə gətirmək üçün sanal ortamda bir imza kampanyası başlatmışlar. Indiyədək bu imza kampanyasından 2000 üzərə imza toplanmışdır, bu işin arxaslında olan yönəticiləri Türk Dili imza kampanyası başlatma nədənlərini və nəyi amacladıqlarını bir balaca dəyərləndirmədə açıqlamışlar.    
Bu kampaniyanı başlatmanın neçe neden ve amacı vardı:
1-Demokratik faaliyet temrini ile ilgili,
2-Türk dil akademisi ile ilgili
3-Milli kimlikle ilgili
----------------------
1- demokratik faaliyet
a-Bizde devletden toplu telebler isteme- motalebate Genel- kültürü bir ortadoğu ölkesi olaraq zeyifdir. Bu kampanya bir toplu teleb deneyimi idi.
b-Bizde meqamlardan seçim ve'delerinş te'qib etme ve onlardan iş başına gelenden sonra hesab sorma geleneyi yoxdur. Bu kampanya bele bir geleneyi oluşdurmanı amaclayırdı.
c-çağımızda sosyal mediya ve internet iki yuxarıdakı amacları gerçekleşdirmek üçün olanaqlar sağlayır. Bu kampanya bu modern aracları qullanmanı öyrenmeye kömek edir: petition oluşdurma, imza toplama, kampanyanı te'qib etme...
2-Türk Dili qurumu ile ilgili
a-Birinci amac Türk Dili Qurumu ve onun qurulmasının gerekliliyini iranın siyasi gündemine daşımaqdı.
b-İkinci amac, bele bir isteyin istendiyini tarixe geçirtmek ve sebt etmekdi. İndiyedek İranda Türk Dili qurumunun qurulması üçün geniş çaplı bir xalq isteyi olmamışdı.
c-Ruhaninin tebliğatında bu qurumun qurulması haqqında ve'dler vardı. Ne qeder bu ve'dlerin gerçekleşme ehtimalı az olsa da, bu ve'dlerin gerçekleşme ehtimalını artırma başqa bir amacdı.
d-Ruhani öz tebliğatında azeri dili ferhengistanından danışmışdı. Bir amac da Türk yerine azeri resmi devlet terminolojisine e'tiraz idi.
e-Türk xalqı özü bile Türk Dili qurumunun ne olduğu, hansı görevleri olduğu ve ne işler görebileceyi haqqında bilgisizdir. Bir amac da, Türk dili qurumunun görev ve işleri haqqında Türk xalqı hetta bütün İranlı ve farslara bilgi vermekdi.
f-Başqa bir amac, farslardan ve Türk olmayan başqa milletlerden Türk dili qurumu kimi mentiqli ve medeni bir isteye destek qazanmaq, fars ultranasyonalistlerden ılımlı ve demokrat farsları ayırmaqdı.
3-Türk milli kimliyi ile ilgili
a-İndiye dek iranda yaşayan bütün Türk xalqı adına bir umumi teleb istenilmemişdi. Bu ilk siyasi telebdir ki bölge, lehce, tayfa ferqi gözetmeden Türk xalqı ve Türkce dili adına istenmişdir. Yanı amac, bölgecilk, tayfaçılıq ve lehceçiliyi aşmaqdı.
b-Son yüzilde paniranist ve irançı Azerbaycançılar ve son seksen ilde istalinist Azerbaycançılar bizim siyasi ve ferhengi heyatımıza müsellet olup, bütün siyasi ve ferhengi eylemlerimizi ya doğrudan onlar başlatmış, ya da başladılanlara sonradan müsellet olup onları münherif etmişlerdir. Bu kampanya ilk kampanyadır ki Türk xalqı, Türk milleti ve Türkceye inananlar kilasik Azerbaycançılardan Özgür olaraq başlatmış ve yönetmişler. Bu eylemden sonra bu hereketin yanı Türkce ve Türk milli kimliyine inananların Özgür eyleme girmeleri yayılacaqdır. Bu eylem bu baxımdan tarixi öneme sahibdir.
c-Bu eylemin bir amacı da iranda yaşayan Türk dilliler ve özlerini Türk bilenlerin arasında ortaq milli duyquları teqviyet etmek ve eyni millete aidiyyet duyqusunu güclendirmek idi. Başqa deyişle Türk xalqının milletleşme sürecine kömek ve onu yeyinleşdirmek idi.
d-Bu kampanyanın başqa bir amacı kimlerin Türk dili qurumuna qarşı olduqlarını, daha da deqiq desek, paniranist Azerbaycançılar ve istalinist Azerbaycançıların iç üzünü qamu oyuna sergilemekdi. Gözlediyimiz üzere, bu kilasik azerbaycançılar paniranistlerle ses sese verip Türk dili qurumuna qarşı çıxdılar. Bu da onların tarixi görevlerini, yanı farslarla birleşip Türk milletimizi hemişe daldan vurma adetlerini ortaya çıxardı.
e- bu kampanyanın başqa bir amacı, Türk xalqının dilsel isteklerinin mentiqli ve gerçekçi yol xeritesini, ki Türkceni qorumaqla başlar, ortaya qoymaq ve gerçekdışı aşırı şuarları marjinalize etmekdi.
f-en son amac Türk xalqına inananlarla istalinist azerbaycançılar ve paniranist azerbaycançıların inandıqları millet ve dillerin ap ayrı olduğunu göstermekdi. Nece ki onlar Türk dili yerine olmayan azeri dili ve azerbaycan türkcesi lehcesi ferhengistanını istediler. Yanı ortada üç ferqli millet ve üç ferqli dile inananlar vardır: demokratik Türkçülerin Türk milleti ve Türkcesi, İstalinist azerbaycançıların Azerbaycan milleti ve Azerbaycancası ve paniranist azerbaycançıların azeri qovmu ve azericesi.
əyər sizdə indiyədək iran’da Türk Dili Akademisi Quruluşuna dəstək olmayıbsız və bu dilsəl hərəklətə dəstək olmaq istəyirsiniz, bu bağlantıdan gedib və petitioni imzalayaraq bu hərəkətə dəstək ola bilərsiz.

آموزش محله به محله زبان کردی در ترکیه ، تداوم عدم رسمیت و کتمان زبان ترکی در ایران

Kategori: , , , , , , , , , , , Umud Urmulu - پنجشنبه, تیر ۲۷, ۱۳۹۲ - 0 comments
سازمان غیردولتی Kurdî-Der در ترکیه سومین دوره آموزش زبان کردی را در طی هفته پیش رو در شهر وان ترکیه آغاز خواهد نمود.
بنا به اخبار رسمی این سازمان غیردولتی سومین دوره آموزش زبان کردی را در تمامی محلات شهر وان هدف گذاری نموده است و آقای اسماعیل آشکان مسئولین این سازمان خبر از آموزش زبان کردی تنها در 6 ماهه اول سال 2013 به حدود 750 دانشجو را به رسانه ها بازگو نموده و وی طی خبری اعلام می دارد که این انجمن غیردولتی آموزش زبان کوردی به حدود 1000 نفر را نیز تا پایان سال 2013 برنامه ریزی نموده است.
بنا به سخنان مسئول این انجمن غیردولتی زیرساخت های لازم برای آموزش زبان کردی در ترکیه وجود دارد و مردم کرد نیز حاضر به آموزش زبان کوردی اند، وی تعدد ثبت نام های انجمن برای آموزش زبان کردی را خواست جامعه کرد برای آموزش زبان کردی معرفی می نماید. هدف گذاری انجمن Kurdî-Der آموزش محله به محله زبان کردی بیان گردیده و این انجمن نیز حدود 40 آموزگار زبان کردی را نیز تربیت نموده است. 
خبر مصرت بخش فوق در حالی بیان می گردد که ما در ایران هنوز هم با تداوم سیاست های آسیمیلاسیون، انتگراسیون و .. ملت ترک در جامعه و زبان حاکم مواجه ایم، در عین حال با کتمان رسمی - غیررسمی و عدم قبول وجود انسانهائی دارای هویت ائتنیکی ترک و زبان مادری ترکی مواجه میباشیم. گرچه که ما به عنوان جامعه ترک در رژیم پهلوی به سبب ساختار شکل گیری اش با پروژه هائی همچون بوجود آوردن یک ملت – یک زبان – یک ایدئولوژیک بر پایه زبان اقلیت فارسی و مردم فارس زبان مواجه بودیم متاسفانه علارغم گذشت 33 سال از پیروزی انقلاب اسلامی نیز هنوز هم برای خلق ترک چیزی تغییر نکرده و ما شاهد تداوم تمامی سیاستهای یاد شده تحت قالب ایران و ایرانی می باشیم، هنوز هم در ایران زبان اقلیت فارسی بر زبان تمامی ملت های غیر فارس از جمله ملت ترک به عناوین مختلف تحمیل گردیده و دیگر ملتها از آموزش زبان مادری خود محرومند در عین حال زبان اقلیت فارسی تنهاترین و انحصاری ترین زبان دولت ایران گردیده است. طبیعتاً تداوم این وضع با توجه به دگرگونی های منطقه ای و جهانی غیرقابل امکان هست و مسئولین دولت ایران می باید برای رفع تبعیض های زبانی متعدد موجود در ایران قدمی بردارند.
جامعه ترک از هر طیف و گروه فکری خواستار رسمیت و سراسری شدن زبان ترکی در ایران تحت ضمانت قانون اساسی می باشد.      
منبع خبر: جمیل سوپهان – سایت خبر کردی روزگاری آنلاین

تركی چرا و چگونه آزربایجانی شد؟

Kategori: , , , , , , , , , , , , Umud Urmulu - چهارشنبه, تیر ۲۶, ۱۳۹۲ - 0 comments
مئهران باهارلی
در رسپوبلیكای آزربایجان، چه كسانی و چرا نام ملت ترك را با آزربایجانی (آزربایجانلی) و نام زبان تركی را به آزربایجانی- زبان آزربایجان (آزربایجانجا) عوض كردند؟ 
زبان ملت ترك در كل جغرافیای آزربایجان، در سراسر ایران، آسیای صغیر و قفقاز، در طول تاریخ و همیشه تركی نام داشته است. امروز نیز در ایران و آسیای صغیر ملت ما خود را ترك و زبانش را تركی می نامد. اما وضعیت در شمال ارس به گونه ای دیگر است. در شمال ارس در دویست سال گذشته روند تغییر نام ملی-اتنیك خلق ترك از ترك به آزربایجانی و به موازات آن روند تغییر نام زبانش از تركی به ترتیب به تركی، زبان ترك، زبان آزربایجان و آزربایجانی متحقق شده است.
نخستین تغییر دهندگان: روسیه تزاری استعمارگر و مولفین ترك عاری از شعور ملی
در سالهای ١٨١٥-١٨٢٨ شمال ارس طبق معاهده های تركمنچای و گلستان به قلمرو روسیه تزاری الحاق شد. در سالهای ١٨٢٨-١٨٢٩ جنگهای روسیه و عثمانی آغاز گردید.
در سال ١٨٢٨ امپراتور تزار نیكلای اول، با فرمانی نام اتنیكی ترك در جنوب قفقاز را با نامهای تاتار و تاتارهای قفقاز عوض نمود. زبان تركی نیز زبان تاتار و زبان تاتارهای قفقاز نامیده شد.
تغییر نام ملت ترك و زبان تركی توسط امپراتوری روسیه، یك تدبیر نیك اندیشیده شده استعماری بود.
هدف روسیه با جعل یك هویت اتنیكی جدید برای تركهای ساكن در قفقاز جنوبی، در واقع بی هویت ساختن و بی ریشه ساختن وی بود. اما هدف غائی، جدا كردن توده ترك ساكن در قفقاز از تركهای ساكن ایران در جنوب و تركهای ساكن آناتولی در غرب و هویت ملی آنها بود. با این تدبیر قرار بود كه آرزو و آرمان توده ترك ساكن در قفقاز جنوبی برای اتحاد و ادغام شدن با ایران قاجاری و آناتولی عثمانی ریشه كن شود و بدین ترتیب سلطه روسیه بر شمال ارس ماندگار و حتی ابدی گردد. زیرا حاكمان روسیه حس می كردند تا زمانیكه در شمال ارس، در جنوب ارس و در شرق آناتولی، یك توده ترك با هویت و خصلتها و نام اتنیكی ملی یكسان اما تقسیم شده وجود داشته باشد، این پاره های تقسیم شده همیشه می توانند تحت حمایت دولتهای قاجاری و عثمانی متمایل به اتحاد و الحاق به  یكدیگر شوند. اما اتحاد تاتارهای قفقازی به تازگی آفریده شده در شمال ارس با ترك جنوب ارس و آناتولی، به سبب آنكه گروههائی با هویت ملی و نام ملی جداگانه اند، غیرممكن بود.  
پس از آنكه روسیه در راستای سیاستهای استعماری خود، نام توده ترك و نام زبان تركی را تغییر داد، بسیاری از مولفین و نویسندگان و شعرای ترك قفقاز جنوبی، به این سیاستهای بدخواهانه گردن نهادند. حتی بسیاری از آنها از وجود چنین سیاست استعماری بی خبر ماندند. آنها در نتیجه نبود شعور ملی، این نام و هویت جعلی را پذیرفتند و داوطلبانه به استفاده از اصطلاحاتی بی پایه چون زبان تاتاری ترك و زبان تاتاری آزربایجان به جای تركی آغازكردند. این وضعیت تا سال ١٩١٨ ادامه یافت.
جمهوری خلق آزربایجان: نام زبان ما تركی است
در ٢٨ ماه مه سال ١٩١٨ در نتیجه سیاستهای آینده نگرانه امپراتوری عثمانی و مداخله مستقیم ارتش عثمانی، در جنوب قفقاز دولتی مستقل و ملی بنام جمهوری خلق آزربایجان تاسیس شد. حاكمیت جدید در مخالفت با سیاستهای استعماری روسیه تزاری، نام توده ترك ساكن در شمال ارس را دوباره و به درستی ترك و نام زبان وی را همانگونه كه قبلا بود تركی نامید.
در ٢٧ ژوئن ١٩١٨ هئیت وزرای جمهوری خلق آزربایجان، تركی را زبان دولتی اعلام نمود و مصوبه ای را در "قبول تركی به عنوان زبان دولت و مجاز شمردن كاربرد زبان روسی در موسسات حكومتی به طور موقت" قبول نمود. این مصوبه تاریخی به جهت تركی نامیدن زبان ما دارای اهمیت است. همچنین این مصوبه، نخستین سند رسمی قبول شده در تاریخ دولتمداری آزربایجان در باره زبان دولت است. 
نخستین سالهای بلشویك سازی: نام زبان ما زبان تركی است
در ٢٨ آوریل سال ١٩٢٠ در نتیجه تهاجمات نیروهای مسلح- ارتش سرخ روسیه و كمونیستهای محلی وابسته به آنها، جمهوری خلق آزربایجان سقوط كرد و به جای آن حكومتی وابسته به روسیه با نام جمهوری شورائی سوسیالیستی آزربایجان تاسیس شد. بسیاری از سركردگان دولت مستقل آزربایجان دستگیر و اعدام شدند.
پس از اشغال آزربایجان شمالی توسط بلشویكها و تحت سلطه شورویها درآمدن این سرزمین، نام توده ترك در اسناد رسمی برای مدتی همچنان به صورت ترك باقی ماند. اما نام زبان به جای تركی كه جمهوری خلق آزربایجان قبول كرده بود، به زبان ترك تغییر یافت. ترك نامیده شدن خلق ترك و زبان ترك نامیده شدن زبان او، تا سال ١٩٣٧ ادامه یافت.
كمیته انقلاب به رهبری نریمان نریمانف و شورای كمیسارهای خلق، عموما اقداماتی را كه حكومت جمهوری خلق آزربایجان در عرصه اجرائی نمودن مصوبات مربوط به زبان دولت آغاز كرده بود، ادامه دادند. آنها به بالا بردن و مستحكم نمودن موقعیت زبان ترك در دولت تلاش نمودند.
در ٨ ماه فوریه ١٩٢١ كمیته انقلاب آزربایجان، فرمانی درباره اجرائی كردن امر كاربرد زبانهای روس و ترك در اداره جات شوروی منتشر نمود. در این فرمان اعلام می شد كه پس از دوره آمادگی سه ماهه، می بایست در تمام اداره جات مركز و نواحی، امور به همراه زبان روس، به زبان تركی نیز انجام گیرند. در فرمان، همچنین تربیت كادرهای محلی برای خدمت در ادارات دولتی و نیز گذر تدریجی به انجام امور صرفا به زبان ترك پیش بینی شده بود.
در تاریخ ٢٧ ماه ژوئن ١٩٢٤ كمیته اجرائی آزربایجان، با صدور بخشنامه ای زبان ترك را زبان دولتی اعلام نمود.
دومین تغییر دهندگان: روسیه استالینیست و عمال ترك محلی شان
در ٥ دسامبر ١٩٣٦ قانون اساسی جدید اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی تحت رهبری استالین تصویب شد. متعاقب آن جمهوریهای متفق هر كدام قانون اساسی خود را تصویب نمودند.
طرح قانون اساسی جمهوری سوسیالیستی شوروی آزربایجان، در اواخر سال ١٩٣٦حاضر شد و سپس برای مذاكره به كنگره فوق العاده نهم شوراهای آزربایجان تقدیم گردید. در ماده بیستم این طرح، زبان دولت جمهوری سوسیالیستی شوروی آزربایجان، به صورت زبان ترك تعیین شده بود.
در كنگره نهم، همه نمایندگان و در صدر آنها م. ج. باقروف و دیگر شخصیتها كه سران آزربایجان را تشكیل می دادند، در فرمها در مقابل سوال ملیت، پاسخ ترك را داده بودند.
پس از آن، رهبران آزربایجان شوروی، برای شركت در كنگره فوق العاده هشتم اتحاد شوروی كه قرار بود قانون اساسی جدید شوروی را تایید كند به مسكو سفر كردند. این سفر، نقطه عطفی به لحاظ نامگذاری توده ترك و زبان تركی در شمال ارس است. زیرا پس از بازگشت سران آزربایجان شوروی از این سفر، نامهای ترك و زبان ترك از شوروی برچیده شدند.
در تاریخ ١٤ مارس ١٩٣٧ قانون اساسی جدید آزربایجان در كنگره فوق العاده نهم شوراهای این كشور تائید شد. در این قانون اساسی ماده ای كه زبان دولت را زبان ترك اعلام می نمود و قبل از سفر مسكو در طرح قانون اساسی حاضر شده وجود داشت، حذف گردیده بود. در تمام اسناد كنگره نیز، یك شبه نام اتنیك- ملی خلق ترك به آزربایجانی و نام زبان وی تركی به زبان آزربایجان تغییر یافت. در این كنگره برای نخستین بار در لیست هئیت وكلا، نام آزربایجانی به عنوان نام ائتنیك- ملی به جای نام ترك بكار رفت (آزربایجانیها: ٢٢٥ نفر).
تاریخ ١٤ مارس می بایست به عنوان تاریخ دومین تغییر نام خلق ترك و زبان تركی در شمال ارس شمرده شود. پس از این تاریخ در اتحاد شوروی در هیچ جا و هرگز ترك به عنوان نام اتنیك- ملی خلق ترك، و تركی و حتی اصطلاح زبان ترك بكار نرفتند. به جای آنها در همه جا اصطلاحات آزربایجانی و زبان آزربایجان بكار رفتند. پس از این تاریخ در شوروی، ترك صرفا به عنوان نام اتنیك- ملی تركان تركیه و نیز به جای نام خانواده زبانهای توركیك بكار رفت.
صادر نمودن جعلیات شوروی به جنوب ارس
تصفیه ترك و زبان تركی و ریشه كردن آنها از قفقاز جنوبی، در حقیقت انتقام روسیه از عثمانی- تركیه بود كه در سال ١٩١٨ در شمال ارس جمهوری خلق آزربایجان مستقل و در جنوب آن در همان دوره حاكمیت نیمه مستقل اتحاد به رهبری مجدالسلطنه افشار ارومی را تاسیس كرده بود.
اما آثار مخرب این سیاست شوروی در بی هویت سازی و بی ریشه سازی توده ترك، به شمال ارس محدود نماند و به جنوب آن نیز پخش شد. پس از مارس ١٩٣٧ و بویژه در سالهای جنگ جهانی دوم و در دوره حكومت ملی آزربایجان، آزربایجانی به عنوان نام یك هویت اتنیكی- ملی و اصطلاح زبان آزربایجان، توسط ارگانهای دولت روسیه و گروهها، احزاب، رسانه ها و اشخاص عمدتا چپ وابسته به او به ایران و آزربایجان جنوبی نیز وارد شد. چنانچه در فرمان دسامبر ١٩٤٥ به امضای س. ج. پیشه وری در باره زبان دولتی حكومت ملی آزربایجان، در راستای سیاستهای ضدتركی استالینیستی، به جای ترك نام آزربایجانی و به جان تركی اصطلاح زبان آزربایجان بكار می رود.
بدین ترتیب، هویت ملی خلق ترك ساكن در جنوب ارس و ایران، از دو سوی شرق و شمال مورد تهاجم قرار گرفت. دولتهای ایران و شوروی برای نابود نمودن نام و هویت اتنیك ملی خلق ما ترك و نام زبان وی تركی، به ترتیب با استفاده از آزری- زبان آزری و آزربایجانی- زبان آزربایجان متحد شده بودند. این سیاستهای مخرب باعث گسستن خلق ترك از هویت ملی و تاریخش گردیدند و با آفریدن هویت اتنیكی آزری- آزربایجانی بر اساس جغرافیا، خلق واحد ترك را كه در سراسر ایران پراكنده است، تجزیه نمودند.
مهمل آزربایجانی (آزربایجانجا)
سیاستهای ضد تركی كه از زمان استالین در شوروی آغاز شده بودند، تنها به تغییر نام اتنیكی خلق ترك و نام زبان وی تركی بسنده نكردند. بلكه آنها به تغییر خود زبان و آفریدن یك زبان ادبی جدید نیز متمایل گشتند. در این راستا، هزاران كلمه تركی موجود در زبان گفتاری مردم و یا موجود در متون كلاسیك تركی، مهر محاوره ای و یا آرخاییك خورده و از زبان ادبی طرد گردیدند. كلمات بیشماری از زبانهای روسی، عربی و فارسی در زبان ادبی جای داده شد. روند تولید كلمات تركی معادل مفاهیم مدرن متوقف گردید و به جای آن، با استفاده از بن و پسوندهای فارسی و عربی، كلماتی من درآوردی مانند آزاركش (طرفدار) ایجاد شد.
در سالهای آتی، تب ضد تركی، به خلق اصطلاحاتی غیرمنطقی مانند آزربایجانی (آزربایجانجا) منجر شد. اصطلاح من در آوردی زبان آزربایجانی، ایجادی غلط مانند اصطلاحات زبان روسیه ای (به جای روسی)، زبان تركیه ای (به جای تركی)،... است. در نگرش حزب كمونیست روسیه، نام ملت مذكور آزربایجانی (آزربایجانلی) بود. بنابراین حتی طبق این نامگذاری استعماری و نادرست، نام زبان می باید نه آزربایجانی (آزه ربایجانجا)، بلكه آزربایجانی ای (آزه ربایجانلیجا) می شد.
جبهه خلق آزربایجان: نام زبان ما زبان ترك است.
با فرو پاشیدن اتحاد جماهیر شوروی، رسپوبلیكای آزربایجان در تاریخ ١٨اكتبر ١٩٩١ استقلال خویش را باز یافت. بسیاری از ناظران گمان كردند كه پس از این خلق ترك و زبان تركی، دوباره نامهای طبیعی و واقعی خود را بدست خواهند آورد، شرایط مناسب و فضای مساعد برای كاربرد زبان تركی به صورت یك زبان دولتی واقعی ایجاد خواهد شد. اما رسپوبلیكای آزربایجان، بدون آمادگی غافلگیر شده بود. در آزربایجانی كه مدتهای مدید تحت استعمار روسیه زیسته بود و بخش مهمی از نخبگان آن به لحاظ ملی، بی هویت شده بودند، دستگاه دولتی دارای هیچ گونه استراتژی در عرصه زبان نبود. علاوه بر آن، نه دولت نه جامعه آزربایجان برای استفاده از زبان تركی به صورت یك زبان دولتی واقعی حاضر نبودند. بدین سبب كاربرد زبان روسی در امور دولتی ادامه یافت.
در ١٥ مه ١٩٩٢، جبهه خلق آزربایجان به اقتدار رسید. با حاكمیت جبهه خلق آزربایجان، دولت آزربایجان همانند دوره جمهوری خلق آزربایجان، متوجه زبان ملی خویش گشت. 
در ٢٢ دسامبر همان سال مجلس رسپوبلیكای آزربایجان، قانون زبان دولتی را قبول نمود. در ماده اول این قانون گفته می شد: "زبان دولت رسپوبلیكای آزربایجان، زبان ترك است. در همه ارگانهای رسپوبلیكای آزربایجان، امور به زبان ترك انجام میشوند. زبان ترك به عنوان زبان دولت رسپوبلیكا، در همه عرصه های حیات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، علمی و فرهنگی بكار می رود و وظیفه زبان رابط در اراضی رسپوبلیكای آزربایجان را به جای می آورد". قانون مذكور در تاریخ ٢٢ دسامبر از سوی رئیس جمهور رسپوبلیكای آزربایجان امضاء و در تاریخ ٢٨ دسامبر در مطبوعات منتشر شد.
مهمترین نوآوری قانون، نامیدن زبان تركی به صورت زبان ترك بود. جبهه خلق آزربایجان، هر چند موفق شد كه اصطلاح زبان آزربایجان را برچیند، اما نتوانست آن را زبان تركی بنامد. هرچند حتی اصطلاح زبان ترك نیز كه جبهه خلق آزربایجان آنرا احیاء كرده بود، از سوی بخش بی هویت شده مردم و بویژه بعضی از مقامات دولتی و روشنفكران مورد قبول قرار نگرفت. همچو روشنفكرانی كه سیاستهای استعماری حزب كمونیست روسیه و شوروی را پذیرفته و بی هویت شده بودند، همچنان به استفاده از اصطلاح من درآوردی زبان آزربایجان ادامه دادند.
سومین تغییر دهندگان: مقامات دولتی و روشنفكران بی هویت شده
در ماه ژوئن سال ١٩٩٣ به حاكمیت جبهه خلق آزربایجان پایان داده شد. در ١٥ همین ماه، حیدر علیف به ریاست شورای عالی رسپوبلیكای آزربایجان انتخاب شد. پس ازاین تاریخ، دوباره در مراكز رسمی كاربرد اصطلاح زبان آزربایجان كه توسط حزب كمونیست روسیه در دوره حاكمیت استالین ایجاد شده بود، آغاز شد.
در سال ١٩٩٥ هئیتی برای آماده نمودن طرح قانون اساسی رسپوبلیكای آزربایجان، به ریاست حیدر علیف رئیس جمهور این كشور تشكیل شد. در ماده ٢٣ طرحی كه این هئیت آماده نمود، همانند قانون اساسی آزربایجان شوروی، زبان دولتی، زبان آزربایجان نامیده می شد.
در اواخر ماه اكتبر، از میان ١٧٠٠ پیشنهادی كه به هئیت رسیده بود، تنها ١٨ عدد از آنها زبان دولت را زبان ترك می نامیدند. در  ٥ ماه نوامبر، این اعداد به ترتیب نزدیك به ٣٠٠٠ و ٢٣ شدند.  با توصیه حیدر علیف، ماده ٢٣ به مذاكره گذاشته شد. اولین مباحثه در تاریخ ٣١اكتبر با شركت روشنفكران رسپوبلیكای آزربایجان در آكادمی علوم رسپوبلیكا برگزار شد. متعاقب آن در ٢ نوامبر، حیدر علیف اجلاسی دیگر با شماری از روشنفكران و نمایندگان احزاب سیاسی برگزار نمود.
در ١٢ نوامبر ١٩٩٥ قانون اساسی رسپوبلیكای آزربایجان با رفرندام پذیرفته شد. در ماده ٢١ قانون اساسی پذیرفته شده چنین گفته می شد: "زبان دولت رسپوبلیكای آزربایجان، زبان آزربایجان است. رسپوبلیكای آزربایجان، زبان آزربایجان را توسعه میدهد".  
در ٣ آگوست ٢٠٠١ رئیس جمهور رسپوبلیكای آزربایجان، فرمانی برای ایجاد روزهائی به نام الفبای آزربایجان و زبان آزربایجان صادر نمود. در این فرمان، نام زبان تركی با زبان آزربایجان و نام الفبای لاتینی ترك با الفبای آزربایجان عوض شده بود. در فرمان مزبور خواسته می شد كه روز اول ماه آگوست همه ساله به عنوان روز الفبای آزربایجان و زبان آزربایجان جشن گرفته شود.
در تاریخ ٣٠ سپتامبر ٢٠٠٢ مجلس ملی قانون مربوط به زبان دولت رسپوبلیكای آزربایجان را تصویب نمود. با امضای این قانون تصویب شده توسط حیدر علیف رئیس جمهوررسپوبلیكای آزربایجان، به اصطلاح روسیه ساخته زبان آزربایجان، بار دیگر موقعیت زبان دولتی داده شد.
مسئولین: ناآگاهی، بی هویت شدگی و مزدوری
در دوره تزار نیكلای اول هنگامی كه نام توده ترك به تاتار قفقازی تغییرمی یافت، كسانی كه بر علیه این سیاست استعماری قیام نكردند، بر عكس به آنها گردن نهادند و تغییر دادن نامهای خلق ترك و زبان تركی را پذیرفتند، در مقابل خلق ترك و تاریخ مسئولند.
در دوره استالین، هنگامی كه به فرمان حزب كمونیست روسیه در تاریخ ١٤مارس ١٩٣٧، نام ملی و تاریخی خلق ترك از ترك به آزربایجانی و نام زبان تركی به زبان آزربایجان تغییر می یافت، مقامات دولتی و روشنفكران رسپوبلیكای آزربایجان كه به این تغییر گردن نهادند، در مقابل خلق ترك و تاریخ مسئولند.
در سالهای جنگ جهانی دوم و دوره حكومت ملی آزربایجان، روس پرستان، وابستگان به دولت روسیه، آن دسته از گروهها و احزاب و رسانه های چپ و كمونیستی كه نامهای اتنیكی-ملی آزربایجانی و اصطلاح زبان آزربایجان را به جنوب ارس و ایران وارد نمودند، در مقابل خلق ترك و تاریخ مسئولند.
پس از كسب استقلال رسپوبلیكای آزربایجان و سقوط اقتدار جبهه خلق آزربایجان، مقامات دولتی و روشنفكرانی كه دوباره نام ملی خلق ترك و نام زبان تركی را به آزربایجانی و زبان آزربایجان تغییر دادند، در مقابل خلق ترك و تاریخ مسئولند.  
در رسپوبلیكای آزربایجان، نام ملی خلق ترك و نام زبان وی تركی،میبایست به آنها بازگردانیده شود.
روسیه پس از اشغال شمال ارس، وطن خلق ترك را به لحاظ جغرافیائی دوپاره كرده است. اما روسیه، تنها وطن خلق ترك را دو پاره نكرده، هویت توده و ملتی كه در این سرزمین می زید را نیز به لحاظ ملی دو پاره كرده است. روسیه با تغییر دادن هویت ملی توده ترك ساكن در شمال ارس، از ترك به آزربایجانی و زبان وی از تركی به زبان آزربایجان، به تجزیه خلق ترك نیز تشبث كرده و در این تشبث خود به درجه مهمی موفق شده است. چنانچه بخش عظیمی از مقامات دولتی، روشنفكران و توده مردم در رسپولیكای آزربایجان، در هماهنگی با فرمان حزب كمونیست روسیه استالینیست، نام و هویت ملی خود را نه ترك بلكه آزربایجانی و نام زبان خود را نه تركی بلكه زبان آزربایجان می دانند. و این در حالی است كه علی رغم تمام تقلاهای دولت ایران برای آسیمیلاسیون و بی هویت كردن خلق ترك ساكن در ایران و آزربایجان جنوبی، این خلق اكنون نیز مانند همیشه، خود را ترك و زبان خود را تركی می داند و می نامد.
امروز كسانی كه از وحدت سیاسی دو آزربایجان سخن می رانند، می باید نخست از پیش شرطهای لازم برای وحدت فرهنگی- ملی توده ای كه در شمال ارس خود را با هویت اتنیك- ملی آزربایجانی و زبانش را زبان آزربایجان معرفی می كند و توده دیگری در جنوب ارس كه هویت اتنیك – ملی خود را ترك و زبانش را زبان تركی می داند سخن بگویند. پیش شرط وحدت واقعی این دو توده، بازگرداندن نام و هویت واقعی توده ساكن در رسپوبلیكای آزربایجان به وی كه ترك می باشد، و نام زبان وی كه تركی می باشد به اوست.

آزمون اجباری زبان ترکی برای گرفتن اقامت دائم در آزربایجان شمالی

Kategori: , , , , , , , , , , , Umud Urmulu - دوشنبه, تیر ۲۴, ۱۳۹۲ - 0 comments
بر اساس اخبار رسمی منتشر شده مسئولین دولتی آزربایجان شمالی از امروز (15 جولای 2013) طی قانونی که وضع گردیده و اجرا خواهد شد از این پس تمامی اشخاص حقیقی که خواهان اقامت دائم در آزربایجان شمالی می باشند باید امتحان زبان ترکی را بگذرانند، در عین حال اشخاصی که اکنون نیز مقیم دائمی آزربایجان شمالی اند می باید تا 1 آگوست در آزمون زبان ترکی شرکت کنند.  
تصویب قانون فوق در راستای قوانین مهاجرین وارده به آزربایجان شمالی می باشد، آزمون زبان ترکی از سوی ارگان مهاجرت ، وزیر آموزش و پرورش و وزیر دادگستری آزربایجان شمالی برگزار خواهد گردید.
در عین حال اشخاصی که 500 هزار مانات در آزربایجان شمالی سرمایه گذاری داشته باشند به مدت 3 سال خواهند توانت در آزربایجان شمالی اقامت موقت داشته باشند.
گرچه که قدم متاخر فوق می تواند گامی در جهت احیاء و ترویج زبان ترکی در آزربایجان شمالی باشد ولی بدون تردید مهمترین قدم دولت آزربایجان شمالی می باید تغییر نام گذاری زبان رسمی و دولتی کنونی آزربایجان شمالی که "زبان آزربایجانی یا آزربایجان" نامیده می شود به "زبان ترکی" باشد، چون از بعد علمی زبانی به نام "زبان آزربایجانی" وجود خارجی ندارد، این نام گذاری بیشتر ناشی از سیاست های استعماری ایدئولوگ های روس برای تمایز هر چه بیشتر ترکان آن سوی آراز با دیگرترکان موجود در منطقه صورت گرفته که متاسفانه اکنون به صورت رسمی جزء سیاست دولت آزربایجان شمالی می باشد. در می 1918 با تشکیل دولت جمهوری خلق آزربایجان نام رسمی زبان دولت آزربایجان شمالی به "زبان ترکی" و نام ملت نیز به "ملت ترک" تغییر داده شده ولی متاسفانه در سال 1937 به سبب مسائل سیاسی تحمیل شده از سوی دولت اتحاد جماهیر شوری نام زبان ترکی به زبان آزربایجانی و نام ملت ترک به ملت آزربایجان تغییر داده شد و این مسئله بزرگترین ضربه به روند خودآگاهی ملی و ملت شوندگی در آزربایجان شمالی را رقم زد، به طوریکه امروزه دیگر از وجود نام زبان ترکی و ملت ترک در آزربایجان نمی توان سخن گفت. اکنون نیز ملت ترک ساکن ایران و الخصوص بخش ترکان آزربایجانی جنوبی با این پدیده وارداتی مواجه اند، گرچه که علارغم صدسال استعمار داخلی و کتمان رسمی زبان ترکی و ملت ترک هنوز هم میلیونها انسان ترک بدون داشتن دولتی ملی خود را ترک و زبان مادریشان را زبان ترکی می نامند.
منبع خبر:
http://tinyurl.com/pzphhse

تعداد امضاء کمپین تاسیس فرهنگستان زبان ترکی در ایران از مرز 2000 امضاء گذشت

Kategori: , , , , , , , , , , Umud Urmulu - شنبه, تیر ۲۲, ۱۳۹۲ - 0 comments
گرچه که این روزها مدیای ترک مشغول مباحثه حول مسائلی همچون سخنان به شدت تحقیر آمیز، نژادپرستانه، سخیف و ... اشخاصی همچون سید جواد طباطبائی در مصاحبه با مهرنامه و یا مصاحبه مشابه حمید احمدی با روزنامه بهار می باشد در عین حال شاهد حرکتی به غایت مدرن و مدنی نیز در جامعه جوان ترک می باشیم و آن استقبال بی نظیر جوانان ترک از کمپین امضاء برای تاسیس فرهنگستان زبان ترکی در ایران می باشد.
در حالیکه مقاله فوق را می نگارم طی 30 روزی که "کمپین امضاء برای تاسیس فرهنگستان زبان ترکی در ایران" شروع شده بیش از 2000 نفر با پیوستن به این کمپین آن را امضاء نموده اند و این حجم از امضاء با در نظر گرفتن محدودیت دسترسی به اینترنت، وضعیت اینترنت ایران، فیلترینگ سایت کمپین، عدم اطلاع کافی از نحوه امضاء نمودن کمپین، عدم دسترسی به اینترنت، عدم وجود مدیا و ... بی شک رکوردی قابل توجه و تامل می باشد و نشان از خواست وسیعی از قشر جوان ترک مبنی بر تحقق ابتدائی ترین حقوق ملی ملت ترک که همانا داشتن فرهنگستان زبان ترکی می باشد هست. استقبال بی نظیر جوانان ترک از این کمپین اینترنتی نشان از عمق وجود مسئله ای ملی به نام "مسئله ترک" و "زبان ترکی" که از سوی ملت و دولت حاکم کتمان می شود می باشد. علارغم سیاست های آسیمیلاسیون، انتگراسیون، ژنوساید فرهنگی و زبانی 100 سال گذشته و اکنون که برای از خود بیگانگی جوانان ترک بکار بسته شده بدون تردید تحقق حرکتی اینچنین از سوی جامعه ترک الخصوص قشر جوان ترک نشان از ورشکستی کامل ملت سازی بر اساس ایده یک زبان – یک ایدئولوژی و یک ملت در جغرافیائی به مانند ایران که رنگین کمانی از گروههای ائتنیکی، زبانی، دینی، فرهنگی و ... می باشد هست.
موضوع دوم در کمپین امضاء برای تاسیس فرهنگستان زبان ترکی در ایران را می توان به اولین حرکت دسته جمعی ملت ترک اشاره نمود که برخواسته از نام حقیقی آن یعنی هویت ائتنیکی "ترک" و "زبان ترکی" و در راستای ملت شوندگی جامعه ترک اشاره نمود. این اولین حرکت مدنی و مدرنی هست که بر مبنای مفهوم وجود ملتی به نام "ملت ترک" ساکن این جغرافیا و عدم تکه تکه نمودن جامعه ترک به چندین بخش از جمله آزربایجانی و غیرآزربایجانی در عین حال کمک به روند تاریخی ملت شوندگی جامعه ترک اشاره نمود. تهیه کننده گان این کمپین با هوشیاری تمام سعی در اتحاد هر چه بیشتر تمامی ترکان ساکن این جغرافیا فارغ از مسائل حاشیه ای و خرد را داشته اند و به گمانم با استقبالی که از این کمپین از سوی انسانهای دارای هویت ائتنیکی ترک و زبان مادری ترکی فارغ از محل زیستشان شده می توان به موفقیت این امر پی برد.  
یادآور شویم که این کمپین در راستای پیگیری وعده های انتخاباتی حسن روحانی رئیس جمهوری ایران در سفر به شهرهای ترک نشینی همچون تبریز، اورمیه، اردبیل و.. که در صورت انتخاب شدن وعده تاسیس فرهنگستان زبان ترکی را داده بود آغاز گشته است.   
اگر شما نیز تاکنون به کمپین امضاء برای تاسیس فرهنگستان زبان ترکی در ایران نپیوسته اید و خواهان امضاء نمودن این پتیشن می باشید می توانید از اینجا طریق لیکن زیر پتیشن را امضاء کنید.

آقای علیرضا اصغرزاده در نقد سیدجواد طباطبایی پای لنگی دارد

Kategori: , , , , , , , , Umud Urmulu - جمعه, تیر ۲۱, ۱۳۹۲ - 0 comments
در نقد یک نقاد
آقای علیرضا اصغرزاده طی نوشته ایی (اندر حکایت پان فارس ها و پان ترک ها)، گفتگوی سید جواد طباطبایی با "مهرنامه" را نقد کرده و با برآوردهای علمی خوبی نوشته خود را آغاز کرده است. وی در تحلیل معادله دانش، قدرت و خشونت، تاثیر منفی آن بر روان و اندیشه جامعه را به بررسی گذاشته و سپس بخشی از روشنفکران (در واقع تحصیل کرده گان) آن جامعه را نیز به مثابه قربانیان مسلخ قدرت و خشونت معرفی کرده است. آقای اصغرزاده در طول نقد خود سیدجواد طباطبایی را یکی از قربانیان این مسلخ گاه به حساب آورده است. اما تاریخ هر گونه سپری شده باشد، واقعیت رفتاری سید جواد طباطبایی و تاثیرات مخرب آن را نمیتوان از دیده دور داشت. در واقع سید جواد طباطبایی در مصاحبه خود با تمامی اعتبار علمی! در خدمت خشونت (فرم کلامی آن) علیه خلق ترک و در سمت و سوی منافع قدرت و تفکر سیاسی حاکم عمل کرده است. سید جواد طباطبایی به نظر من یک عنصر ضد مردمی و در خدمت اندام فکری جمهوری اسلامی است.  
 اما دو صفحهء پایانی نقد (شش صفحه یی) آقای علیرضا اصغرزاده از اساس به بیراه رفته و پای تمامی استدالاهای صفحات قبلی را نیز لنگانده است. بیراهه رفتن بخش پایانی نوشته آقای اصغرزاده را میتوان در دو رابطه توضیح داد:
 یک: مقایسه نامتوازن پان ترک و پان فارس
از منظر نگاه آقای اصغرزاده "پان فارس" یا "پان ترک" مترادف با نژادپرستی است. اما تفاوت اساسی که از نگاه آقای اصغرزاده در این بررسی دور مانده است، تاریخ هشتاد و اندی ساله "پان ایرانیسم" (که اسم مستعار پان فارسیسم است) و تکیه این جریان بر اریکه قدرت سیاسی در ایران بوده است. و ازسال 1332 سه حزب سیاسی "پرچمدارن پان ایرانیسم" (به رهبری محمد مهرداد)ف "حزب ملت ایران" (به رهبری داریوش فروهر) و "حزب پان ایرانیست" (به رهبری محسن پزشکپور) براساس این اندیشه وجود داشته است.  تازه به این لیست حزب نژادپرست تمام عیار "سومکا" را نیز باید افزود. این احزاب و بویژه این اندیشه عموما عنان قدرت در دو حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی را در دست داشته و فجایع کلانی را در کشور بوجود آورده اند.  یکی از مهمترین فجایع این گرایش فکری، اسارت استعماری، تحقیر، تبعیض و انکار ملت ترک (و دیگر ملتهای غیرفارس) در هشتاد و اندی سال گذشته در آذربایجان جنوبی و ایران بوده است. اسم و رسم حزبی پان ایرانیست ها، سابقه تاریخی آنان و عملکرد نژادپرستانه  و جنایتکارانه برهمه کس آشکار است. اما "پان ترک" های مورد ادعای آقای اصغرزاده در آذربایجان چه کسان و یا چه احزابی هستند که  به زعم آقای اصغرزداه، با "پان فارس"ها از نظر تاثیر مترادف و هم وزن هستند!!  بایستی از آقای اصغرزداه پرسید که پان ترک های (و به قول ایشان نژادپرستان آذربایجانی جنوبی) مورد ادعای ایشان چه کس و یا کسانی هستند که  میتوان آنها را با احزاب "پان ایرانیست" (پان فارس) برشمردهء فوق، قابل قیاس دانست و یا آنها را تاریخا و براساس عملکرد شان در یک ترازو قرار دارد؟! آقای اصغرزاه خودشان مینویسند که: "عده ای نژادپرست نیز در میان لایه‌های ‏مختلف حرکت ملی آذربایجان وجود دارند" (پایان نقل قول) اگر این سخن آقای اصغرزاده را عین حقیقت هم تلقی کنیم میشود گفت که "عده ایی" یعنی "چند نفر یا چندین نفر" نژادپرست در میان فعالین حرکت ملی و متعلق به ملت محکوم وجود دارد. آیا "چند نفر" مورد ادعای آقای اصغرزداه را میتوان با چندین حزب سیاسی تاثیر گذار بر قدرت و متعلق به ملت حاکم هم وزن تلقی کرد؟! آیا این قیاس مع الفارق نیست؟ آیا این نگاه امتیاز دادن به عنصر ضد مردمی چون سید جواد طباطبایی و همفکران او نیست؟  
 دو: پان ترک (یا نژادپرست) مورد نظر آقای اصغرزاده در جنبش ملی آذربایجان کیست؟
آقای اصغرزاده در معرفی "پان ترک" های آذربایجان که گویا هیچ فرقی با "پان فارس" ها (در واقع نژادپرست ها) مینویسد: " نژادپرست ترک ما نیز چندان تفاوتی با همگون و همزاد ایرانی/آریایی خود ندارد، ... او... هیچ ابایی ندارد تا منتقدین ‏ایدئولوژی پان ترکیستی/نژادپرستی را «استالینیست و پان ایرانیست خجالتی» بنامد. او همانی است که می‌خواهد انسان ‏خالص ترک، آذربایجان خالصاً ترک، قهرمان تاریخی خالصاً ترک، انجمن قلم خالصاً ترک، نویسنده خالص ترک و توران ‏بزرگ خالصاً ترک داشته باشد." (پایان نقل قول)
به احتمال بسیار زیاد هر کسی با خواندن این سطور خواهد فهمید که آقای علیرضا اصغرزداه در اینجا بطور ناروا و بسیار هم ناروا و با تمامی بی انصافی و حتی کدورت آقای مهران بهاری را "پان ترک" و "نژادپرست" معرفی کند! (آوردن اصطلاحات معروف متعلق به آقای بهاری "استالینیست و پان ایرانیست خجالتی" نشان از این ادعا دارد) این اسمش نقد نیست. آقای مهران بهاری که ما میشناسیم، نه تنها نژاد پرست نیست، بلکه شدیدا مخالف آنست. آقای مهران بهاری نه تنها آذربایجان خالصا ترک نخواسته حتی با این تلقی نیز مخالف است. آقای مهران بهاری نه تنها طرفدار توران بزرگ نیست، بلکه با این ایده مخالف نیز بوده است. مهران بهاری مثل هر انسان فعالی دارای نقاط ضعف و قوتش خاص خویش است. اما بی تردید وی یکی از برجسته ترین قلم های روشنگر، پیشرو، مطرح و تاثیرگذار در جنبش ملی دمکراتیک متعلق به خلق ترک در آذربایجان جنوبی است. به بیان دیگر آقای علیرضا اصغرزداه نشانهء درستی در این نوشته از "پان ترکی" که سخن اش را رانده، به دست نداده و خواننده خود را در بیابان برهوت توضیحات سوبجکتیو رها کرده است. بالاخره بایستی عنوان کنم که در نوشتن نقد منافع شخصی نمیتوان و نباید محور سخن باشد و دقیقا به همین خاطر استکه نقد آقای اصغرزاده پای لنگی دارد.  
یونس شاملی
20130713
Yunes.shameli@gmail.com

بنیاد سعدی توسط دولت ایران برای گسترش زبان فارسی در داخل و خارج افتتاح شد

Kategori: , , , , , , , , , , Umud Urmulu - پنجشنبه, تیر ۲۰, ۱۳۹۲ - 0 comments
بنا به اخبار رسمی مدیای دولتی دولت ایران با پول میلیونها ترک، عرب، بلوچ، کرد، گیلک، مازنی و ... برای زبان فارسی و نه تنها تداوم پروژه فارسی سازی میلیونها غیرفارس داخل ایران برنامه مدونی طی 100 سال گذشته به پیش رانده بلکه اکنون نگران نسل های دوم و سوم فارس زبانان خارج از این جغرافیا می باشد. در حالیکه میلیونها ترک در این جغرافیا حق آموزش به زبان مادریشان "زبان ترکی" را محروم بوده و از اولیه ترین حقوق شهروندی که همانا آموزش به زبان مادری میباشد منع شده اند. براستی چرا دولت ایران پس از انقلاب اسلامی که با شعار برابری و برادری به عرصه ظهور آمد طی 33 سال گذشته در مورد زبان اقلیت فارسی و زبان هائی به مانند ترکی که بدون ذره ای تردید زبان اکثریت شهروندان آن می باشد سیاست مشابه را با قالبی جدید عرضه نمود؟ آیا ما میلیونها شهروند ترک که نه تنها از آموزش به زبان مادریمان ترکی محروم و منع شدایم و ملزم به آموزش و یادگیری زبان بیگانه ای همچون فارسی گشته ایم شهروندان این دولت نیستیم؟ چرا علارغم اینکه در کشورهای جنگ زده ای به مانند افغانستان، عراق و .. گروههای ائتنیکی – زبانی در حال تحقق سریع تمامی حقوق زبانی خوش می باشند دولت ایران سعی در تداوم به استعمار و استثمار کشیدن گروههای مغلوب و مستمعره را به پیش می راند؟ چرا اکنون نیز سیاست های فارسی سازی و ترک زدائی به صورت سیستماتیک با صرف هزینه های میلیاردی صورت می پذیرد؟آیا واقعاً ملتهای غیرفارس برای تداوم نگرس فوق انقلاب نمودند؟ آیا صرف هزینه های میلیاردی که برای اجرای سیاسیتهای آسیمیلاسیون و انتگراسیون زبانی – فرهنگی صورت می پذیرد صرف آموزش به زبان مادری میلیونها گروه ائتنیکی غیرفارس می شد امنیت، یکپارچگی، تمامیت ارضی و.. به اصطلاح ملی این جغرافیا تامین نمی شد؟ براستی آیا زمان تغییر در نوع نگاه به ملتهای غیرفارس نرسیده؟   
متاسفانه چهره شناخته شده ضد ترک و دارای تمایلات به شدت راسیستی همچون غلامعلی حداد حال نیز به عنوان رئیس بنیان سعدی معرفی گردیده تا نمکی باشد بر روی زخم های متعدد ملتهای غیرفارس. وی در اولین مصاحبه خود سخنان زیر را ابراز نموده است:
از آنجا كه طبق اصل 15 قانون اساسی زبان و خط رسمی كشور فارسی است و در همه مكاتبات و مذاكرات رسمی سیاسی و همچنین سطوح درسی، زبان فارسی رعایت می‌شود. نگهبانی از زبان فارسی و تقویت و گسترش آن در داخل و خارج از كشور از سیاست‌های راهبردی جمهوری اسلامی ایران است؛ در عین اینكه از زبان‌های قومی و محلی نیز حمایت می‌كند (البته منظور آقای حداد عادل از حمایت از زبانهای به اصطلاح قومی از نظر ایشان چه بوده مطلبی نفرموده اند). از آغاز انقلاب برای آموزش زبان فارسی در خارج از كشور به غیر ایرانیان فعالیت‌های مختلفی صورت گرفته كه در 20 سال گذشته این فعالیت‌ها عمدتاً در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی متمركز بوده است، اما مطالعاتی كه به عمل آمد، نشان داد كه عرصه زبان فارسی در خارج از كشور احتیاج به ساختار قوی‌تری در داخل كشور دارد و تجربه سایر ملت‌ها هم برای آموزش زبان خودشان در پیش چشم ما بود. 
حدادعادل همچنین در پاسخ به این سئوال كه آیا بنیاد سعدی برای كشوری مانند تاجیكستان كه آموزش خط فارسی در آن رایج نیست، برنامه‌ای دارد، گفت: موضوع زبان و خط فارسی در تاجیكستان موضوع مهمی است. البته دولت تاجیكستان سال‌ها موضوع آموزش و تدریس زبان فارسی را در این كشور آغاز كرده و امیدواریم با آشنایی مردم تاجیكستان با خط فارسی در كنار خط سیریلیك كه می‌آموزند، امكان ارایه مكتوبات فارسی به آنجا هم وجود داشته باشد.
وی همچنین در خصوص وضعیت زبان فارسی در دیگر كشور فارسی‌زبان ـ افغانستان ـ گفت: ما افغانستان را یكی از زادگاه‌های اصلی زبان فارسی می‌دانیم و همین امسال شهر غزنه به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب شد كه از گذشته یكی از مراكز مهم زبان و ادبیات فارسی بوده است. رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی همچنین از برگزاری همایش بین‌المللی غزنه و زبان فارسی توسط این فرهنگستان تا چند ماه آینده خبر داد و گفت: ما از كمك شاعران كشورهای افغانستان و تاجیكستان برای برگزار این همایش استفاده خواهیم كرد.
رئیس بنیاد سعدی تاكید كرد: زبان و خط فارسی از هم جدا نیستند؛ زبان فارسی تصویر مكتوب زبان فارسی است. ما هر جا فعالیت زبانی داشته باشیم، طبیعتاً آنجا از خط فارسی حمایت می‌شود. بنیاد سعدی مخاطب خودش را فقط غیرایرانی‌ها نمی‌داند بلكه ایرانی‌های خارج از كشور هم منظور نظر ما هستند؛ مخصوصاً نسل دوم و سوم آنها كه ما برایشان برنامه‌های خاصی داریم كه سال‌های آینده اجرا می‌شود.
حدادعادل تاكید كرده: دعوایی بر سر زبان فارسی و خط فارسی وجود ندارد. زبان فارسی كلیدی برای دستیابی به گنجینه بزرگی از معارف بشری است كه در مدت 1200 سال عمر زبان فارسی به وجود آمده است. هیچ كشوری در دنیا نیست كه خودش را از زبان فارسی بی‌نیاز بداند. دوستان ما و حتی مخالفان ما برای اینكه بدانند حرف ما چیست، باید زبان فارسی بدانند. زبان فارسی به اندازه واقعیت جمهوری اسلامی ایران ضرورت دارد.
یاد آور شویم که زبان شیرین فارسی با هزینه ملی میلیونها غیرفارس زبان دارای تشکیلات تماماً دولتی زیر نیز می باشد:
- فرهنگستان زبان و ادب فارسی
- طرح كلان سند ملی گسترش زبان و ادبیات فارسی
- شورای گسترش زبان فارسی
- دبیرخانه شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی
- مركز گسترش زبان و ادبیات فارسی
- انجمن ترویج زبان و ادب فارسى
- انجمن زبان و ادبیات فارسی
- مركز تحقیقات زبان و ادبیات فارسی
- مجمع بین المللی زبان فارسی
- مجمع بین المللی استادان زبان و ادبیات فارسی
- انجمن علمی استادان زبان و ادبیات فارسی
- انجمن شاعران فارسی گوی جهان
- مركز جستجوى لغات بسیت فراموش شده زبان فارسى 
- مرکز ایجاد هماهنگی در اصطلاحات زبانی کشورهای ایران، تاجیکستان و افغانستان (به پیشنهاد حداد عادل)
- اتحادیه كشورهای فارس زبان (طرح دولت جمهوری اسلامی)
- سمینارهای دولتی متعدد زبان فارسی در صدا و سیما
- برنامه های تلویزیونی ویژه (فارسی را پاس بداریم،...)
- المپیادهای سراسری دولتی متعدد زبان و ادبیات فارسی
- كنگره های دولتی و دانشگاهی متعدد در باره زبان فارسی
- دوره های همایش سالانه پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی
- دوره های دانش افزایی زبان فارسی ویژه دانشجویان خارجی
- گاهنامه های دولتی متعدد فرهنگ و زبان و ادب فارسی (نامه پارسى،...)
- بنیاد دانشنامه بزرگ فارسی
- كنفرانس شبكه زنان فارسی زبان
- شبكه تلویزیونی فارسی زبانان سه كشور ایران، تاجیكستان و افغانستان
.....
منبع خبر در سایت دولتی مهر:
http://tinyurl.com/ofpglhq

نحوه امضاء نمودن پتیشن تاسیس فرهنگستان زبان ترکی در ایران

Kategori: , , , , , , , , , , , , Umud Urmulu - شنبه, تیر ۱۵, ۱۳۹۲ - 0 comments
همانطور که شاید بدانید پتیشنی در راستای پیگیری وعده قبل از انتخاب آقای حسن روحانی به عنوان رئیس جمهوری ایران که در سفر به شهرهای ترک نشینی همچون تبریز، اورمیه، اردبیل و ... که همانا تاسیس فرهنگستان زبان ترکی از سوی ایشان بود در اینترنت طی 20 روز گذشته آغاز شده و تاکنون حدود 1800 نفر این پتیشن را که خواستار تاسیس فرهنگستان زبان ترکی اند امضاء نموده اند.
شاید بسیاری از انسانهائی که دارای هویت ائتنیکی ترک و زبان مادری ترک باشند به علت عدم راحتی با زبان انگلیسی و نحوه عملکر پتیشن اینترنتی قادر به پیوستن به کمپین و امضاء نمودن آن نشده اند در این مطلب کوتاه سعی در ارائه آسانترین راه برای امضاء نمودن کمپین امضاء را داریم، تمامی مراحل در تصویر که در ابعاد کوچک همراه نوشته منتشر شده علامت گذاری شده است و در صورت کلیک بر روی تصویر مذکور می توانید تصویر را در ابعاد اصلی مشاهده کنید.  
یادآور شویم طی کردن مراحل امضاء نمودن کمپین حددو 1 دقیقه زمان می برد.
- برای اولین قدم به آدرس اینترنتی زیر مراجعه کنید:
- قسمتی که در تصویر با شماره 1 علامت گذاری شده می باید نامتان را بنویسید.
-  در محل شماره 2 می باشد نام خانوادگی خود را قرار دهید.
- در مکانی که با شماره 3 مشخص شده است می باید ایمیل خودتان را برای فعال سازی امضاء بنویسید.
- در قسمتی که با شماره 4 مشخص شده با استفاده از منوی کشوئی محل زندگی خودتان را با توجه به لیست انتخاب کنید.
- در بخش 5 می باید کد تائیدی که توسط سیستم به شما ارائه شده را عیناً در جای خالی بنویسید.
- در آخر برای ثبت امضایتان می باید دکمه ای که بر روی آن عبارت SIGN نوشته شده است را بفشارید.
امضاء شما ثبت گردید، به همین راحتی ... 
با پشتیبانی Blogger.
 
UrmiyeNews.Com - Batı Azerbaycan'ın Sesi
Tema: Bal Medya